|
|
(۶ ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) |
سطر ۱: |
سطر ۱: |
| منشها را مى توان بر مبناى متغيرهاى حاكم بر هر يک از سه زيرواحدِ ساخت معنايى، دستور، و قالب رده بندى كرد. در اينجا رده بندى از سطح دقيقترين و ريزبينانه ترين متغيرهاى هر زيرواحد براى تفكيک كوچکترين و خردترين منشها آغاز مى شود و كار تا تعريف معيارِ دسته بندى منشهاى بزرگتر و [[ابرمنش]] ها ادامه مى يابد. | | منشها را مى توان بر مبناى متغيرهاى حاكم بر هر يک از سه زيرواحدِ ساخت معنايى، دستور، و قالب رده بندى كرد. در اينجا رده بندى از سطح دقيقترين و ريزبينانه ترين متغيرهاى هر زيرواحد براى تفكيک كوچکترين و خردترين منشها آغاز مى شود و كار تا تعريف معيارِ دسته بندى منشهاى بزرگتر و [[ابرمنش]] ها ادامه مى يابد. |
− |
| |
− | [[رده بندى بر مبناى قالب]]
| |
− |
| |
− |
| |
− | [[منشهاى مثبت]]:
| |
− |
| |
− | [[منشهاى منفی]]:
| |
− | منشهايى كه قالب منفى دارند، در كانون ارجاع معنايى شان [[رنج]] يا امور مترادف با آن در ساير سطوح فراز ([[زندگی - مرگ|مرگ]]، [[قدرت - ناتوانی|ضعف]]، [[معنا - پوچی|پوچی]]) را دارند. اين منشها بيشتر به خطرها و تهديدهاى موجود در محيط پيرامونى سيستم مربوط مى شوند و رفتار فرد را طورى سازماندهى مى كنند كه از مخاطره پرهيز كند. به اين دليل منشهاى داراى قالب منفى معمولا با انفعال، وارد نشدن به بازيهاى داراى [[داو]]هاى كلان، وكناره گزينى از محيط همراه است. اين منشها فضاى حالت رفتار فرد را منقبض مى كنند و تعداد گزينه هاى در دسترس وى را كاهش مى دهند.
| |
− |
| |
− |
| |
− | آنان به تمايزهاى معنايىِ مجاز-غيرمجاز، [[سالم - ناسالم|بيمارگونه-سالم]]، عاقلانه-ديوانه وار، مجرمانه-غيرمجرمانه، و شايسته-ناشايسته ارتباط دارند، يعنی متغيرهايی كه میتوانند به [[هنجار - ناهنجار]] فرو كاسته شوند. آنچه فوكو زير عنوان نهادهاى انضباطى (بيمارستان، تيمارستان و زندان) مورد كاوش قرار داده است، در واقع، پيامدهاى نهادينه شدن منشهاى داراى قالب منفى هستند. معمولا منشهاى اين رده با پرسش «چگونه مىتوان از... [[پرهیزکاری- ولنگاری|پرهيز]] كرد؟» پيوند دارند.
| |
− |
| |
− |
| |
− | منشهاى مربوط به قواعد بهداشتى، تابوهاى اجتماعى، مناسک مربوط به پرهيز غذايى و جنسى، آداب معاشرت، و ممنوعيت هاى اخلاقى و حقوقى داراى قالب منفى هستند. رسمِ سبت يهوديان - كه بر مبنايش در روز شنبه هيچ كارى (حتى آشپزى) نمى كنند - يک منش داراى قالب منفى است. در مقابل يک دستور آشپزى را مى توان منشى با قالب مثبت دانست.
| |
− |
| |
− |
| |
− | ب( نوع لذت - چنان كه گفتيم، سه نوع لذت را مىتوان در سطح
| |
− | روانشناختى تشخيص داد. منشها را بر مبناى آن كه قالبشان به كدام
| |
− | يک از اين سه نوع لذت مربوط باشد مىتوان به سه دستهى زيستى،
| |
− | دروغين و راستين تقسيم كرد. ناگفته پيداست كه در هر مجموعه هر دو
| |
− | نوع منشهاى داراى قالب مثبت و منفى را مىتوان يافت.
| |
− | منشهاى زيستى؛ آنهايى هستند كه الگوهاى رفتارى مربوط به كنشهاى
| |
− | پايهى زيستى را صورتبندي مىكنند. اين منشها، سازندهى زيربناى
| |
− | مشترک و مبناى شباهتِ ميان فرهنگهاى گوناگون هستند. هشت حوزهى
| |
− | عمومىِ فرهنگِ مورد نظر مرداک، همه در اين منشها ريشه دارند و با
| |
− | وجود تفاوتهايى بينافرهنگى كه در ميانشان وجود دارد، محافظهكارترين
| |
− | و پايدارترين منشها را در محورهاى تاريخى و جغرافيايى تشكيل مىدهند.
| |
− | اين منشها از نظر محتواى اطالعاتى و نظام ارجاعى به نسبت ساده هستند
| |
− | و شاخهزايى و گونهزايىشان به دليل وابستگى به زمينهاى مادى/ اقتصادى،
| |
− | محدود است. منشهايى مانند منع زناى با محارم، شيوههاى تهيهى غذا و
| |
− | آشپزى، قواعد پايهى بهداشت، و منشهاى مربوط به رفتار جنسىِ معطوف
| |
− | به بارورى، نمونههايى از اين گروه هستند.
| |
− | منشهاى دروغين؛ آنهايى هستند كه رفتارهاى منتهى به تحريک
| |
− | شيميايى شبكهى لذت را راهاندازى مىكنند. اين منشها با توجه به آنچه
| |
− | گذشت، تُنُکمايه، كمشاخه و به لحاظ معنايى فقير هستند. مهمترين
| |
− | ريشهى اين فقر محتوايى، پيوند نخوردن لذتهاى دروغين با مرجع معنايىِ
| |
− | خارجى است. لذتهاى دروغين، در واقع، نوعى اتصال كوتاه را در درون مغز
| |
− | ايجاد مىكنند و شبكهى لذت را از دسترس نظامهاي عالیترِ پردازشى كه
| |
− | توليدكنندهى معنا هستند، خارج مىسازند. به همين دليل هم دست و پا
| |
− | شكسته بودن ساخت ارجاعى اين منشها و كم بودن تعداد و قدرت
| |
− | گونهزايىشان دور از انتظار نيست. منشهايى كه به آمادهسازى و استفاده از
| |
منشها را مى توان بر مبناى متغيرهاى حاكم بر هر يک از سه زيرواحدِ ساخت معنايى، دستور، و قالب رده بندى كرد. در اينجا رده بندى از سطح دقيقترين و ريزبينانه ترين متغيرهاى هر زيرواحد براى تفكيک كوچکترين و خردترين منشها آغاز مى شود و كار تا تعريف معيارِ دسته بندى منشهاى بزرگتر و ابرمنش ها ادامه مى يابد.