جم: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(اصل جم)
سطر ۱۲: سطر ۱۲:
 
* [[شکست پدیده]] ها با [[رمزگذاری]] امرِ شناخته شده توسط [[جفت متضاد معنایی|جفت های متضاد معنایی]] انجام می پذیرد.  
 
* [[شکست پدیده]] ها با [[رمزگذاری]] امرِ شناخته شده توسط [[جفت متضاد معنایی|جفت های متضاد معنایی]] انجام می پذیرد.  
 
* یک [[جفت متضاد معنایی]] (جَم) عبارت است از زوجى مفهومى که جنبه اى از حالات مربوط به هستى را به دو قطب متضاد [[ارجاع - تحویل|تحویل]] مى کند و با نشانه گذارى آنها نظامى نمادین را براى پیکربندى [[مهروند]] برمى سازد.
 
* یک [[جفت متضاد معنایی]] (جَم) عبارت است از زوجى مفهومى که جنبه اى از حالات مربوط به هستى را به دو قطب متضاد [[ارجاع - تحویل|تحویل]] مى کند و با نشانه گذارى آنها نظامى نمادین را براى پیکربندى [[مهروند]] برمى سازد.
* [[بازنمایی]] هستی تنها از مجرای تحویل کردنِ آن به پدیده های متکی بر جم ها ممکن میشود.  
+
* [[بازنمایی]] هستی تنها از مجرای [[تحویل‌گرایی|تحویل کردنِ]] آن به پدیده های متکی بر جم ها ممکن میشود.  
* جم، کوچکترین واحدِ حامل معناست و به تقابل دو [[چیز]] یا دو [[رخداد]] اشاره میکند.
+
* جم، کوچکترین واحدِ حامل [[معنا]]ست و به تقابل دو [[چیز]] یا دو [[رخداد]] اشاره میکند.
+
 
+
  
 
==='''توهم اصالت'''===  
 
==='''توهم اصالت'''===  

نسخهٔ ‏۶ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۴۳

کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی):
کل -جزء
بازنمایی ـ آشکارگی
چیز -رخداد


اصل جم

توهم اصالت

یکى از قطب های جم از دیگرى مهمتر، بهتر، اصیلتر، درستتر، بنیادى تر و واقعى تر است.


تله ی افلاطون

برخى از جمها ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ اهمیت هستىشناسانه اى بیش از باقى دارند، و به حقیقتى بنیادى، اصیل و نهادین اشاره مى کنند. از این رو جمها به طور ذاتی به دو رده ى معانىِ اولیه/ اصیل/ مرکزى و ثانویه/ سطحى/ حاشیه اى تقسیم مى شوند.


تله ی ضحاک

اره کردن جم و دو نیم کردنش از میان. یعنی فرضِ این که یکى از دو قطبِ هر جم ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ به دلایل شناختى، اخلاقى یا زیبایىشناسانه بر دیگرى ترجیحى مطلق دارد. از این رو رفتار عقلانى، شایسته، یا درست، ترجیح دادن بى قید و شرطِ یکى از این زوجها بر دیگرى است. به عبارت دیگر باید دو قطبِ جم را از هم جدا کرد و یکى از آنها را برگرفت و دیگرى را طرد کرد.


راهبرد جم

پذیرفتنِ فرضِ درهم تنیدگىِ دو قطبِ هر جم، یعنى پذیرش همراهىِ همیشگىِ صفت هاى متضاد.
قبول این که انتخاب یکى از دو قطبِ جم همیشه با تحمل و مدیریت قطبِ دیگر ممکن مى شود.


پرسش

  • جمها چگونه زاده می شوند؟
  • روند ظهور آنان امری عصب ـ روانشناختی است یا اجتماعی؟
  • رابطه ی جمها با زبان چیست؟
  • چرا متضادهای معنایی جفت هستند و نه مثلا سه یا چهار قطبی؟
  • چرا همگان در شرایط عادی به شکلی همسان یکی از دو قطب را بر دیگری (مثلا نیکی را بر بدی، شادی را بر غم و...) ترجیح می دهند؟
  • آیا به راستی جمی مانند نیک/ بد در ذات خود مهم تر و اصیل تر از جمی مانند چاق/ لاغر یا قرمز/ سبز نیست؟


تمرین

  • پنج جفت از مهمترین جمهایى را که مى شناسید، برشمارید.
  • کدام سویهى این جفتها را بر دیگرى ترجیح مى دهید؟ چرا؟
  • آیا مىتوانید یکى از این جفتها را نتیجهى بسط معناى جفت متضاد دیگرى بدانید؟
  • نظریه ى یک دانشمند، فیلسوف، یا مصلح اجتماعى را انتخاب کنید و ساختار آن را بر مبناى نوع و ارتباط جمهاى درونش تحلیل نمایید. جم اى که براى خودتان مهم است را برگزینید و ببینید چه نظریه اى در اطراف این جم شکل گرفته است.
19.JPG