جم: تفاوت بین نسخهها
از ویکی زروان
(←تله ی افلاطون) |
|||
سطر ۲۴: | سطر ۲۴: | ||
* برخى از جمها ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ اهمیت هستى شناسانه اى بیش از باقى دارند، و به حقیقتى بنیادى، اصیل و نهادین اشاره مى کنند. | * برخى از جمها ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ اهمیت هستى شناسانه اى بیش از باقى دارند، و به حقیقتى بنیادى، اصیل و نهادین اشاره مى کنند. | ||
* از این رو جمها به طور ذاتی به دو رده ى معانىِ اولیه/ اصیل/ مرکزى و ثانویه/ سطحى/ حاشیه اى تقسیم مى شوند. | * از این رو جمها به طور ذاتی به دو رده ى معانىِ اولیه/ اصیل/ مرکزى و ثانویه/ سطحى/ حاشیه اى تقسیم مى شوند. | ||
+ | |||
+ | |||
==='''[[تله]] ی [[ضحاک]]'''=== | ==='''[[تله]] ی [[ضحاک]]'''=== | ||
− | + | * اره کردن جم و دو نیم کردنش از میان. یعنی فرضِ این که یکى از دو قطبِ هر جم ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ به دلایل شناختى، [[نیک ـ بد|اخلاقى]] یا زیبایىشناسانه بر دیگرى ترجیحى مطلق دارد. | |
+ | * از این رو رفتار [[عقلانیت - عواطف|عقلانى]]، [[شایستگی - ناشایستگی|شایسته]]، یا [[درست ـ نادرست|درست]]، ترجیح دادن بى قید و شرطِ یکى از این زوجها بر دیگرى است. | ||
+ | * به عبارت دیگر باید دو قطبِ جم را از هم جدا کرد و یکى از آنها را برگرفت و دیگرى را طرد کرد. | ||
+ | |||
==='''[[راهبرد]] جم'''=== | ==='''[[راهبرد]] جم'''=== | ||
− | + | * پذیرفتنِ فرضِ درهم تنیدگىِ دو قطبِ هر جم، یعنى پذیرش همراهىِ همیشگىِ صفت هاى متضاد. | |
− | + | * قبول این که انتخاب یکى از دو قطبِ جم همیشه با تحمل و مدیریت قطبِ دیگر ممکن مى شود. | |
سطر ۴۰: | سطر ۴۵: | ||
* چرا متضادهای معنایی جفت هستند و نه مثلا سه یا چهار قطبی؟ | * چرا متضادهای معنایی جفت هستند و نه مثلا سه یا چهار قطبی؟ | ||
* چرا همگان در شرایط عادی به شکلی همسان یکی از دو قطب را بر دیگری (مثلا نیکی را بر بدی، شادی را بر غم و...) ترجیح می دهند؟ | * چرا همگان در شرایط عادی به شکلی همسان یکی از دو قطب را بر دیگری (مثلا نیکی را بر بدی، شادی را بر غم و...) ترجیح می دهند؟ | ||
− | * آیا به راستی جمی مانند نیک | + | * آیا به راستی جمی مانند [[نیک ـ بد]] در ذات خود مهم تر و اصیل تر از جمی مانند چاق/ لاغر یا قرمز/ سبز نیست؟ |
+ | |||
==='''تمرین'''=== | ==='''تمرین'''=== | ||
* پنج جفت از مهمترین جمهایى را که مى شناسید، برشمارید. | * پنج جفت از مهمترین جمهایى را که مى شناسید، برشمارید. | ||
− | * کدام | + | * کدام سویه ى این جفتها را بر دیگرى ترجیح مى دهید؟ چرا؟ |
− | * آیا مىتوانید یکى از این جفتها را | + | * آیا مىتوانید یکى از این جفتها را نتیجه ى بسط معناى جفت متضاد دیگرى بدانید؟ |
* نظریه ى یک دانشمند، فیلسوف، یا مصلح اجتماعى را انتخاب کنید و ساختار آن را بر مبناى نوع و ارتباط جمهاى درونش تحلیل نمایید. جم اى که براى خودتان مهم است را برگزینید و ببینید چه نظریه اى در اطراف این جم شکل گرفته است. | * نظریه ى یک دانشمند، فیلسوف، یا مصلح اجتماعى را انتخاب کنید و ساختار آن را بر مبناى نوع و ارتباط جمهاى درونش تحلیل نمایید. جم اى که براى خودتان مهم است را برگزینید و ببینید چه نظریه اى در اطراف این جم شکل گرفته است. | ||
[[File:19.JPG|center]] | [[File:19.JPG|center]] |
نسخهٔ ۶ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۴۷
کلیدواژههای خویشاوند (مفهومی):
کل -جزء
بازنمایی ـ آشکارگی
چیز -رخداد
اصل جم
- شکست پدیده ها با رمزگذاری امرِ شناخته شده توسط جفت های متضاد معنایی انجام می پذیرد.
- یک جفت متضاد معنایی (جَم) عبارت است از زوجى مفهومى که جنبه اى از حالات مربوط به هستى را به دو قطب متضاد تحویل مى کند و با نشانه گذارى آنها نظامى نمادین را براى پیکربندى مهروند برمى سازد.
- بازنمایی هستی تنها از مجرای تحویل کردنِ آن به پدیده های متکی بر جم ها ممکن میشود.
- جم، کوچکترین واحدِ حامل معناست و به تقابل دو چیز یا دو رخداد اشاره میکند.
توهم اصالت
- یکى از قطب های جم از دیگرى مهمتر، بهتر، اصیلتر، درستتر، بنیادى تر و واقعى تر است.
تله ی افلاطون
- برخى از جمها ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ اهمیت هستى شناسانه اى بیش از باقى دارند، و به حقیقتى بنیادى، اصیل و نهادین اشاره مى کنند.
- از این رو جمها به طور ذاتی به دو رده ى معانىِ اولیه/ اصیل/ مرکزى و ثانویه/ سطحى/ حاشیه اى تقسیم مى شوند.
تله ی ضحاک
- اره کردن جم و دو نیم کردنش از میان. یعنی فرضِ این که یکى از دو قطبِ هر جم ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ به دلایل شناختى، اخلاقى یا زیبایىشناسانه بر دیگرى ترجیحى مطلق دارد.
- از این رو رفتار عقلانى، شایسته، یا درست، ترجیح دادن بى قید و شرطِ یکى از این زوجها بر دیگرى است.
- به عبارت دیگر باید دو قطبِ جم را از هم جدا کرد و یکى از آنها را برگرفت و دیگرى را طرد کرد.
راهبرد جم
- پذیرفتنِ فرضِ درهم تنیدگىِ دو قطبِ هر جم، یعنى پذیرش همراهىِ همیشگىِ صفت هاى متضاد.
- قبول این که انتخاب یکى از دو قطبِ جم همیشه با تحمل و مدیریت قطبِ دیگر ممکن مى شود.
پرسش
- جمها چگونه زاده می شوند؟
- روند ظهور آنان امری عصب ـ روانشناختی است یا اجتماعی؟
- رابطه ی جمها با زبان چیست؟
- چرا متضادهای معنایی جفت هستند و نه مثلا سه یا چهار قطبی؟
- چرا همگان در شرایط عادی به شکلی همسان یکی از دو قطب را بر دیگری (مثلا نیکی را بر بدی، شادی را بر غم و...) ترجیح می دهند؟
- آیا به راستی جمی مانند نیک ـ بد در ذات خود مهم تر و اصیل تر از جمی مانند چاق/ لاغر یا قرمز/ سبز نیست؟
تمرین
- پنج جفت از مهمترین جمهایى را که مى شناسید، برشمارید.
- کدام سویه ى این جفتها را بر دیگرى ترجیح مى دهید؟ چرا؟
- آیا مىتوانید یکى از این جفتها را نتیجه ى بسط معناى جفت متضاد دیگرى بدانید؟
- نظریه ى یک دانشمند، فیلسوف، یا مصلح اجتماعى را انتخاب کنید و ساختار آن را بر مبناى نوع و ارتباط جمهاى درونش تحلیل نمایید. جم اى که براى خودتان مهم است را برگزینید و ببینید چه نظریه اى در اطراف این جم شکل گرفته است.