جم: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(اصل جم)
 
(۹ ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشده‌است)
سطر ۱: سطر ۱:
'''کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی):'''
+
==='''کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی):'''===
<br />
+
* [[کل -جزء]]
[[کل -جزء]]
+
* [[آشکارگی-بازنمایی |بازنمایی ـ آشکارگی]]
<br />
+
* [[چیز -رخداد]]
[[آشکارگی-بازنمایی |بازنمایی ـ آشکارگی]]
+
<br />
+
[[چیز -رخداد]]
+
  
  
سطر ۱۱: سطر ۸:
 
==='''اصل جم'''===  
 
==='''اصل جم'''===  
 
* [[شکست پدیده]] ها با [[رمزگذاری]] امرِ شناخته شده توسط [[جفت متضاد معنایی|جفت های متضاد معنایی]] انجام می پذیرد.  
 
* [[شکست پدیده]] ها با [[رمزگذاری]] امرِ شناخته شده توسط [[جفت متضاد معنایی|جفت های متضاد معنایی]] انجام می پذیرد.  
* یک [[جفت متضاد معنایی]] (جَم) عبارت است از زوجى مفهومى که جنبه اى از حالات مربوط به هستى را به دو قطب متضاد [[ارجاع - تحویل|تحویل]] مى کند و با نشانه گذارى آنها نظامى نمادین را براى پیکربندى [[مهروند]] برمى سازد.
+
* یک [[جفت متضاد معنایی]] (جَم) عبارت است از زوجى مفهومى که جنبه اى از حالات مربوط به هستى را به دو قطب متضاد [[ارجاع - تحویل|تحویل]] مى کند و با نشانه گذارى آنها [[نظامى نمادین]] را براى پیکربندى [[مهروند]] برمى سازد.
* [[بازنمایی]] هستی تنها از مجرای تحویل کردنِ آن به پدیده های متکی بر جم ها ممکن میشود.  
+
* [[بازنمایی]] هستی تنها از مجرای [[تحویل‌گرایی|تحویل کردنِ]] آن به پدیده های متکی بر جم ها ممکن میشود.  
* جم، کوچکترین واحدِ حامل معناست و به تقابل دو [[چیز]] یا دو [[رخداد]] اشاره میکند.
+
* [[جفت متضاد معنایی]]، کوچکترین واحدِ حامل [[معنا]]ست و به تقابل دو [[چیز]] یا دو [[رخداد]] اشاره میکند.
+
<br />
 
+
<br />
  
 
==='''توهم اصالت'''===  
 
==='''توهم اصالت'''===  
:یکى از قطب های جم از دیگرى مهمتر، بهتر، اصیلتر، درستتر، بنیادى تر و واقعى تر است.
+
: یکى از قطب های جم از دیگرى مهمتر، بهتر، اصیلتر، درستتر، بنیادى تر و واقعى تر است.
  
  
 
==='''[[تله]] ی [[افلاطون]]'''===
 
==='''[[تله]] ی [[افلاطون]]'''===
:برخى از جمها ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ اهمیت هستىشناسانه اى بیش از باقى دارند، و به حقیقتى بنیادى، اصیل و نهادین اشاره مى کنند. از این رو جمها به طور ذاتی به دو رده ى معانىِ اولیه/ اصیل/ مرکزى و ثانویه/ سطحى/ حاشیه اى تقسیم مى شوند.  
+
* برخى از جمها ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ اهمیت [[هستى شناسانه]] اى بیش از باقى دارند، و به [[حقیقتى]] بنیادى، اصیل و نهادین اشاره مى کنند.  
 
+
* از این رو جمها به طور ذاتی به دو رده ى معانىِ اولیه/ اصیل/ مرکزى و ثانویه/ سطحى/ حاشیه اى تقسیم مى شوند.
 +
<br />
 +
<br />
  
 
==='''[[تله]] ی [[ضحاک]]'''===  
 
==='''[[تله]] ی [[ضحاک]]'''===  
:اره کردن جم و دو نیم کردنش از میان. یعنی فرضِ این که یکى از دو قطبِ هر جم ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ به دلایل شناختى، اخلاقى یا زیبایىشناسانه بر دیگرى ترجیحى مطلق دارد. از این رو رفتار عقلانى، شایسته، یا درست، ترجیح دادن بى قید و شرطِ یکى از این زوجها بر دیگرى است. به عبارت دیگر باید دو قطبِ جم را از هم جدا کرد و یکى از آنها را برگرفت و دیگرى را طرد کرد.
+
* اره کردن جم و دو نیم کردنش از میان. یعنی فرضِ این که یکى از دو قطبِ هر جم ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ به دلایل شناختى، [[نیک ـ بد|اخلاقى]] یا زیبایىشناسانه بر دیگرى ترجیحى مطلق دارد.  
 +
* از این رو رفتار [[عقلانیت - عواطف|عقلانى]]، [[شایستگی - ناشایستگی|شایسته]]، یا [[درست ـ نادرست|درست]]، ترجیح دادن بى قید و شرطِ یکى از این زوجها بر دیگرى است.  
 +
* به عبارت دیگر باید دو قطبِ جم را از هم جدا کرد و یکى از آنها را برگرفت و دیگرى را طرد کرد.
 +
 
  
  
 
==='''[[راهبرد]] جم'''===
 
==='''[[راهبرد]] جم'''===
:پذیرفتنِ فرضِ درهم تنیدگىِ دو قطبِ هر جم، یعنى پذیرش همراهىِ همیشگىِ صفت هاى متضاد.  
+
* پذیرفتنِ فرضِ درهم تنیدگىِ دو قطبِ هر جم، یعنى پذیرش همراهىِ همیشگىِ صفت هاى متضاد.  
:قبول این که انتخاب یکى از دو قطبِ جم همیشه با تحمل و مدیریت قطبِ دیگر ممکن مى شود.
+
* قبول این که انتخاب یکى از دو قطبِ جم همیشه با تحمل و مدیریت قطبِ دیگر ممکن مى شود.
  
  
سطر ۴۰: سطر ۴۲:
 
* چرا متضادهای معنایی جفت هستند و نه مثلا سه یا چهار قطبی؟  
 
* چرا متضادهای معنایی جفت هستند و نه مثلا سه یا چهار قطبی؟  
 
* چرا همگان در شرایط عادی به شکلی همسان یکی از دو قطب را بر دیگری (مثلا نیکی را بر بدی، شادی را بر غم و...) ترجیح می دهند؟  
 
* چرا همگان در شرایط عادی به شکلی همسان یکی از دو قطب را بر دیگری (مثلا نیکی را بر بدی، شادی را بر غم و...) ترجیح می دهند؟  
* آیا به راستی جمی مانند نیک/ بد در ذات خود مهم تر و اصیل تر از جمی مانند چاق/ لاغر یا قرمز/ سبز نیست؟
+
* آیا به راستی جمی مانند [[نیک ـ بد]] در ذات خود مهم تر و اصیل تر از جمی مانند چاق/ لاغر یا قرمز/ سبز نیست؟
 +
 
  
  
 
==='''تمرین'''===
 
==='''تمرین'''===
 
* پنج جفت از مهمترین جمهایى را که مى شناسید، برشمارید.  
 
* پنج جفت از مهمترین جمهایى را که مى شناسید، برشمارید.  
* کدام سویهى این جفتها را بر دیگرى ترجیح مى دهید؟ چرا؟  
+
* کدام سویه ى این جفتها را بر دیگرى ترجیح مى دهید؟ چرا؟  
* آیا مىتوانید یکى از این جفتها را نتیجهى بسط معناى جفت متضاد دیگرى بدانید؟
+
* آیا مىتوانید یکى از این جفتها را نتیجه ى بسط معناى جفت متضاد دیگرى بدانید؟
 
* نظریه ى یک دانشمند، فیلسوف، یا مصلح اجتماعى را انتخاب کنید و ساختار آن را بر مبناى نوع و ارتباط جمهاى درونش تحلیل نمایید. جم اى که براى خودتان مهم است را برگزینید و ببینید چه نظریه اى در اطراف این جم شکل گرفته است.
 
* نظریه ى یک دانشمند، فیلسوف، یا مصلح اجتماعى را انتخاب کنید و ساختار آن را بر مبناى نوع و ارتباط جمهاى درونش تحلیل نمایید. جم اى که براى خودتان مهم است را برگزینید و ببینید چه نظریه اى در اطراف این جم شکل گرفته است.
 
[[File:19.JPG|center]]
 
[[File:19.JPG|center]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۹

کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی):


اصل جم



توهم اصالت

یکى از قطب های جم از دیگرى مهمتر، بهتر، اصیلتر، درستتر، بنیادى تر و واقعى تر است.


تله ی افلاطون

  • برخى از جمها ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ اهمیت هستى شناسانه اى بیش از باقى دارند، و به حقیقتى بنیادى، اصیل و نهادین اشاره مى کنند.
  • از این رو جمها به طور ذاتی به دو رده ى معانىِ اولیه/ اصیل/ مرکزى و ثانویه/ سطحى/ حاشیه اى تقسیم مى شوند.



تله ی ضحاک

  • اره کردن جم و دو نیم کردنش از میان. یعنی فرضِ این که یکى از دو قطبِ هر جم ــ مستقل از ترجیح و انتخاب ما ــ به دلایل شناختى، اخلاقى یا زیبایىشناسانه بر دیگرى ترجیحى مطلق دارد.
  • از این رو رفتار عقلانى، شایسته، یا درست، ترجیح دادن بى قید و شرطِ یکى از این زوجها بر دیگرى است.
  • به عبارت دیگر باید دو قطبِ جم را از هم جدا کرد و یکى از آنها را برگرفت و دیگرى را طرد کرد.


راهبرد جم

  • پذیرفتنِ فرضِ درهم تنیدگىِ دو قطبِ هر جم، یعنى پذیرش همراهىِ همیشگىِ صفت هاى متضاد.
  • قبول این که انتخاب یکى از دو قطبِ جم همیشه با تحمل و مدیریت قطبِ دیگر ممکن مى شود.


پرسش

  • جمها چگونه زاده می شوند؟
  • روند ظهور آنان امری عصب ـ روانشناختی است یا اجتماعی؟
  • رابطه ی جمها با زبان چیست؟
  • چرا متضادهای معنایی جفت هستند و نه مثلا سه یا چهار قطبی؟
  • چرا همگان در شرایط عادی به شکلی همسان یکی از دو قطب را بر دیگری (مثلا نیکی را بر بدی، شادی را بر غم و...) ترجیح می دهند؟
  • آیا به راستی جمی مانند نیک ـ بد در ذات خود مهم تر و اصیل تر از جمی مانند چاق/ لاغر یا قرمز/ سبز نیست؟


تمرین

  • پنج جفت از مهمترین جمهایى را که مى شناسید، برشمارید.
  • کدام سویه ى این جفتها را بر دیگرى ترجیح مى دهید؟ چرا؟
  • آیا مىتوانید یکى از این جفتها را نتیجه ى بسط معناى جفت متضاد دیگرى بدانید؟
  • نظریه ى یک دانشمند، فیلسوف، یا مصلح اجتماعى را انتخاب کنید و ساختار آن را بر مبناى نوع و ارتباط جمهاى درونش تحلیل نمایید. جم اى که براى خودتان مهم است را برگزینید و ببینید چه نظریه اى در اطراف این جم شکل گرفته است.
19.JPG