چیز -رخداد: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(چیزوارگی)
سطر ۱۷: سطر ۱۷:
  
 
===چیزوارگی===  
 
===چیزوارگی===  
* پدیدارها به یکی از دو قطبِ مورد نظر ــ و معمولا به چیزها ــ فرو کاسته می شوند.  
+
* [[پدیدارها]] به یکی از دو قطبِ مورد نظر ــ و معمولا به چیزها ــ فرو کاسته می شوند.  
* یعنی می توان هستی را برساخته شده از چیزهایی دانست که رخدادها روابط میانشان را برقرار می کنند.  
+
* یعنی می توان [[هستی]] را برساخته شده از چیزهایی دانست که رخدادها روابط میانشان را برقرار می کنند.  
* یا برعکس، هستی مشتمل بر رخدادهایی است که چیزها واحدهای درونی و برسازنده اش هستند.  
+
* یا برعکس، [[هستی]] مشتمل بر رخدادهایی است که چیزها واحدهای درونی و برسازنده اش هستند.  
 
* به عبارت دیگر، یکی از این دو واقعی و دیگری ساختگی و ذهنی و مشتق شده از آن است.
 
* به عبارت دیگر، یکی از این دو واقعی و دیگری ساختگی و ذهنی و مشتق شده از آن است.
 
 
  
 
===[[تله]] ی [[بندو]]===  
 
===[[تله]] ی [[بندو]]===  

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۵۸

کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی)


اصل پويايی پديدارها

  • پدیدار به دو رده ى «چیز» و «رخداد» تقسیم مى شود.
  • چیز امرى پایدار، ثابت، ایستا و ساختاریافته است که در زمان و مکان تثبیت شده و به شدت توسط نظام بازنمایى رمزگذارى شده است.
  • رخداد مسیرى از دگرگونى امور و پویاییِ کارکردى جارى در زمان و مکان است که معمولا بر اساس چیزهاى درگیر با آن رمزگذارى مى شود.
  • دستگاه شناسنده ی ما چیز را بر اساس ساختار و ارتباطش با مکان، و رخداد را بر اساس کارکرد و پیوندش با زمان درک میکند.
  • دگرگونی چیزها برسازنده ی بدنه ی رخداد است و ترکیب رخدادها تعیین کننده ی شکل چیز است.


چیزوارگی

  • پدیدارها به یکی از دو قطبِ مورد نظر ــ و معمولا به چیزها ــ فرو کاسته می شوند.
  • یعنی می توان هستی را برساخته شده از چیزهایی دانست که رخدادها روابط میانشان را برقرار می کنند.
  • یا برعکس، هستی مشتمل بر رخدادهایی است که چیزها واحدهای درونی و برسازنده اش هستند.
  • به عبارت دیگر، یکی از این دو واقعی و دیگری ساختگی و ذهنی و مشتق شده از آن است.

تله ی بندو

  • رخدادها - یا به ندرت چیزها ـ به خاطر فرعی، پست یا ثانویه پنداشته شدنشان نادیده انگاشته میشوند، یا به خاطر اصلی، والا و بنیادین فرض شدنشان بیش از حد محور قرار می گیرند.


راهبرد جاماسپ

  • پذیرش درهم تنیدگی چیزها و رخدادها و توجه به نقش منِ شناسنده در آفرینش آنها.
  • تشخیص و فهم و به کارگیری و مدیریت چیزها و رخدادها، بدون این که به دست و بال «من» بچسبند.


پرسش

  • چیزها واقعی تر به نظر میرسند یا رخدادها؟ چرا؟
  • من یک چیز است یا رخداد؟


تمرین

  • آیا می توان پذیرفت که برخی از چیزها از سایر چیزها مهمتر و ارزشمندتر هستند؟
  • این ارزش و اهمیت از کجا صادر میشود؟
8.JPG