تنش - رفع تنش: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(تمرین)
(اصل تنش)
 
(۲ ویرایش میانی توسط ۲ کاربر نشان داده نشده‌است)
سطر ۱: سطر ۱:
==='''اصل تنش'''===  
+
==='''اصل [[تنش]]'''===  
 
* امکانِ ارتقاى متغیرى مرکزى، در [[سیستم]] به صورت تنش تجربه مى شود.  
 
* امکانِ ارتقاى متغیرى مرکزى، در [[سیستم]] به صورت تنش تجربه مى شود.  
* تنش، درک شکاف میان حالت موجود و حالت مطلوب است.  
+
* تنش، درک شکاف میان [[حالت موجود]] و [[حالت مطلوب]] است.  
 
* یعنی تنش از مقایسه ی وضعیتی تحقق یافته و وضعیتی پیشاروی و محتمل برمیخیزد که در دومی مقدار [[قلبم]] بیشتر باشد.  
 
* یعنی تنش از مقایسه ی وضعیتی تحقق یافته و وضعیتی پیشاروی و محتمل برمیخیزد که در دومی مقدار [[قلبم]] بیشتر باشد.  
 
* سیستم هاى پایه بسته به سطح پیچیدگى خود، مى توانند درجاتى متفاوت از تمایزِ میان وضع موجود (کمبودِ متغیرى مرکزى) را از وضعیت مطلوب (فراوانى همان متغیر) در خود بازنمایى کنند.  
 
* سیستم هاى پایه بسته به سطح پیچیدگى خود، مى توانند درجاتى متفاوت از تمایزِ میان وضع موجود (کمبودِ متغیرى مرکزى) را از وضعیت مطلوب (فراوانى همان متغیر) در خود بازنمایى کنند.  
* فاصله ى این دو به صورت تنش در سیستم رمزگذارى مى شود.  
+
* فاصله ى این دو به صورت تنش در سیستم [[رمزگذارى]] مى شود.  
 
* تنش، وجود نقص و ناتوانىِ سیستم در پیش بینى آینده و سازگار شدن با محیطى دگرگون شونده را گوشزد مى کند.  
 
* تنش، وجود نقص و ناتوانىِ سیستم در پیش بینى آینده و سازگار شدن با محیطى دگرگون شونده را گوشزد مى کند.  
 
* تنش از سویى با اشاره به ناپایدارى قلبم، و از سوى دیگر با پیش کشیدن حالات همزور براى شکل هستى در آینده، سیستم را وادار به [[انتخاب]] مى کند.
 
* تنش از سویى با اشاره به ناپایدارى قلبم، و از سوى دیگر با پیش کشیدن حالات همزور براى شکل هستى در آینده، سیستم را وادار به [[انتخاب]] مى کند.
سطر ۴۰: سطر ۴۰:
 
* یکى از داستانهاى مشهورى را که کمابیش همه با آن آشنا هستند را در نظر بگیرید (مىتوانید از داستان هاى قدیمى ایرانى، رمانهاى مشهور یا فیلمها استفاده کنید.) ساختار تنشهاى موجود در آن را تحلیل کنید. نشان دهید که کل ماجراى داستان بر مبناى تنشها سوار شده است. آیا مى توانید سازگارى و گریز را در قهرمان داستان تشخیص دهید؟  
 
* یکى از داستانهاى مشهورى را که کمابیش همه با آن آشنا هستند را در نظر بگیرید (مىتوانید از داستان هاى قدیمى ایرانى، رمانهاى مشهور یا فیلمها استفاده کنید.) ساختار تنشهاى موجود در آن را تحلیل کنید. نشان دهید که کل ماجراى داستان بر مبناى تنشها سوار شده است. آیا مى توانید سازگارى و گریز را در قهرمان داستان تشخیص دهید؟  
 
* یک منش (مقاله، داستان، فیلم، شعر و...) را به دلخواه در نظر بگیرید و تنش مرکزى آن را تشخیص دهید. آن تنش در این منش چگونه صورتبندی شده است؟ آن را به شکلى دیگر صورتبندی کنید، به شکلى که روایتى شخصى و متمایز از متنِ اولیه را به دست دهد.
 
* یک منش (مقاله، داستان، فیلم، شعر و...) را به دلخواه در نظر بگیرید و تنش مرکزى آن را تشخیص دهید. آن تنش در این منش چگونه صورتبندی شده است؟ آن را به شکلى دیگر صورتبندی کنید، به شکلى که روایتى شخصى و متمایز از متنِ اولیه را به دست دهد.
 +
[[File:47.JPG|center]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۷

اصل تنش

  • امکانِ ارتقاى متغیرى مرکزى، در سیستم به صورت تنش تجربه مى شود.
  • تنش، درک شکاف میان حالت موجود و حالت مطلوب است.
  • یعنی تنش از مقایسه ی وضعیتی تحقق یافته و وضعیتی پیشاروی و محتمل برمیخیزد که در دومی مقدار قلبم بیشتر باشد.
  • سیستم هاى پایه بسته به سطح پیچیدگى خود، مى توانند درجاتى متفاوت از تمایزِ میان وضع موجود (کمبودِ متغیرى مرکزى) را از وضعیت مطلوب (فراوانى همان متغیر) در خود بازنمایى کنند.
  • فاصله ى این دو به صورت تنش در سیستم رمزگذارى مى شود.
  • تنش، وجود نقص و ناتوانىِ سیستم در پیش بینى آینده و سازگار شدن با محیطى دگرگون شونده را گوشزد مى کند.
  • تنش از سویى با اشاره به ناپایدارى قلبم، و از سوى دیگر با پیش کشیدن حالات همزور براى شکل هستى در آینده، سیستم را وادار به انتخاب مى کند.


توهم طرد تنش

تنش چیزى ناخوشایند، خطرناک، ظالمانه و غیرعادلانه است.


تله ی گريز

من با تغییر دادن تصویرى که از جهانِ پیرامون خویش دارد، و از راه بازتعریف کردنِ شرایط تنش زا، حضور تنش را انکار مى کند. این روند با کاهش قدرت بینایى و پویایى من، قدرت را کم مى کند.


راهبرد سازگاری

من با انتخاب بهترین گزینهى رفتارى خود را تغییر مى دهم و از راه هماهنگ شدن با شرایط تنشزا، از تنش به عنوان ابزارى براى پیچیده تر شدن استفاده مى کند. این روند با افزایش دامنه ى پویایى من، قدرت را افزایش مى دهد.


پرسش

  • تنش را در چهار سطح فراز بر اساس متغیرهایی زیستی، روانی، اجتماعی و فرهنگی تعریف کنید و در مورد هریک مثالی بزنید.
  • آیا تنشها در سطوح گوناگون با هم ارتباط دارند؟
  • آیا میتوان چهار متغیر مرکزی را بر اساس این همریختیِ تنش ها اشکالی گوناگون از یک ماهیت یگانه دانست؟
  • آیا همه ی تنش ها در نهایت به تحولی در گرانیگاه مربوط می شوند؟
  • چه ساختارهاى اجتماعى، رسوم، و الگوهاى روانى بر مبناى گریزها شکل گرفته اند؟
  • آیا مى توان در سیستم هاى پایه اى مانند منش و نهاد اجتماعى نیز چیزى ما به ازاى تنش تعریف کرد؟
  • آیا سیستمى مانند یک جامعه نیز مى تواند دچار تنش شود؟
  • چرا تنش هاى زیستشناختى و روانى چنین در دسترس و آشکار مى نمایند اما اندیشیدن به تنشى فرهنگى یا اجتماعى دشوار است؟
  • نظریه پردازى را پیدا کنید که بتوان حرف هایش را با توجه به پاسخ شما نقد کرد.


تمرین

  • در حال حاضر چه تنشى دارید؟
  • مهمترین سه تنشى را که در عمرتان تجربه کردهاید کدام ها هستند؟
  • یکى از تنش هایى را که از آن مى گریزید را انتخاب کنید. یک هفته وقت دارید تا با آن سازگار شوید!
  • یکى از داستانهاى مشهورى را که کمابیش همه با آن آشنا هستند را در نظر بگیرید (مىتوانید از داستان هاى قدیمى ایرانى، رمانهاى مشهور یا فیلمها استفاده کنید.) ساختار تنشهاى موجود در آن را تحلیل کنید. نشان دهید که کل ماجراى داستان بر مبناى تنشها سوار شده است. آیا مى توانید سازگارى و گریز را در قهرمان داستان تشخیص دهید؟
  • یک منش (مقاله، داستان، فیلم، شعر و...) را به دلخواه در نظر بگیرید و تنش مرکزى آن را تشخیص دهید. آن تنش در این منش چگونه صورتبندی شده است؟ آن را به شکلى دیگر صورتبندی کنید، به شکلى که روایتى شخصى و متمایز از متنِ اولیه را به دست دهد.
47.JPG