سیستم خودزاینده: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
جز
 
سطر ۱۷: سطر ۱۷:
 
سيستم خود سازمانده با چسبيدن به [[ساختار]] خود، و مقابله با فشار محيط بختى براى بقا ندارد. نيروى محيط چنان مهيب و ساختار سيستم خودسازمانده چنان شكننده است كه امكان مقابله با آن را منتفى مى ‏كند. پس سيستم دست از مقاومتِ بيهوده بر مى ‏دارد و به شيوه ‏اى كه مى‏‌تواند سرمشق تمام رزمى‏‌كارانِ خاور زمين باشد، به محيط اجازه مى‌دهد تا نيروى خود را بر او وارد كند. سيستم به جاى گريختن از تنش، آن را جذب مى ‏كند و از آن براى دگرگون كردن ساختار و [[كاركرد|کارکردهاى]] خود بهره مى ‏برد. سيستم خود سازمانده، به اين ترتيب سه دستاورد مهم خود را حفظ مى ‏كند. اين سه عبارتند از: حفظ نسبى وضعيت موجود (Homeostasis )، ثبت و ذخيره‏ ى اطلاعاتِ درونى، و افزايش پيچيدگى در طول زمان.
 
سيستم خود سازمانده با چسبيدن به [[ساختار]] خود، و مقابله با فشار محيط بختى براى بقا ندارد. نيروى محيط چنان مهيب و ساختار سيستم خودسازمانده چنان شكننده است كه امكان مقابله با آن را منتفى مى ‏كند. پس سيستم دست از مقاومتِ بيهوده بر مى ‏دارد و به شيوه ‏اى كه مى‏‌تواند سرمشق تمام رزمى‏‌كارانِ خاور زمين باشد، به محيط اجازه مى‌دهد تا نيروى خود را بر او وارد كند. سيستم به جاى گريختن از تنش، آن را جذب مى ‏كند و از آن براى دگرگون كردن ساختار و [[كاركرد|کارکردهاى]] خود بهره مى ‏برد. سيستم خود سازمانده، به اين ترتيب سه دستاورد مهم خود را حفظ مى ‏كند. اين سه عبارتند از: حفظ نسبى وضعيت موجود (Homeostasis )، ثبت و ذخيره‏ ى اطلاعاتِ درونى، و افزايش پيچيدگى در طول زمان.
  
آشناترین نمودِ این هنر رزمیِ سیستمی، در سیستم ایمنی بدن دیده می ‌شود. هر بار بیمار شدن، برابر است با فعال شدن سلول‌ های مقابله کننده با عوامل بیماری ‌زا. معمولاً بدن پس از دفع بیماری [[خاطره|خاطره‌‌ی]] آن بیماری و روشِ مقابله با آن را همچنان در سیستم ایمنی ‌اش حفظ می‌ کند. این آمادگی در مورد برخی از بیماری ‌های خطرناک – مثل آبله و فلج اطفال- آنقدر دیرپاست که تا آخر عمر فرد باقی می‌ ماند.  
+
آشناترین نمودِ این هنر رزمیِ سیستمی، در سیستم ایمنی بدن دیده می ‌شود. هر بار بیمار شدن، برابر است با فعال شدن سلول‌ های مقابله کننده با عوامل بیماری ‌زا. معمولاً بدن پس از دفع بیماری خاطره‌‌ی آن بیماری و روشِ مقابله با آن را همچنان در سیستم ایمنی ‌اش حفظ می‌ کند. این آمادگی در مورد برخی از بیماری ‌های خطرناک – مثل آبله و فلج اطفال- آنقدر دیرپاست که تا آخر عمر فرد باقی می‌ ماند.  
  
 
سيستم‌هاى خود سازمانده، براى دستيابى به اين هدف، ساختار خود را فداى كاركرد، و عناصر را قربانى روابط مى ‏كنند. سيستمها در جريان تبادل [[رخداد|رخدادها]] با محيط، عناصر خود را جايگزين مى ‏كنند، تا [[كنش|كنشهاى]] خود را پايدار نگه دارند. چنين ترفندى را خودزايندگى مى ‏نامند.
 
سيستم‌هاى خود سازمانده، براى دستيابى به اين هدف، ساختار خود را فداى كاركرد، و عناصر را قربانى روابط مى ‏كنند. سيستمها در جريان تبادل [[رخداد|رخدادها]] با محيط، عناصر خود را جايگزين مى ‏كنند، تا [[كنش|كنشهاى]] خود را پايدار نگه دارند. چنين ترفندى را خودزايندگى مى ‏نامند.
  
 
از این روست که در بدنِ جانداران مولکولها و اتمها مدام از دست می ‌روند و باید از راه تغذیه جایگزین شوند. همچنین یاخته‌ ها همیشه در حال مردن هستند و باید برای حفظ کارکرد سیستم در مراکزی از نو زاده و جایگزین شوند. در نظام‌ های اجتماعی نیز روندی مشابه با زاد و ولد دایمی مردم و جایگزینی تدریجیِ جمعیتِ پیر و درگذشته انجام می ‌پذیرد.
 
از این روست که در بدنِ جانداران مولکولها و اتمها مدام از دست می ‌روند و باید از راه تغذیه جایگزین شوند. همچنین یاخته‌ ها همیشه در حال مردن هستند و باید برای حفظ کارکرد سیستم در مراکزی از نو زاده و جایگزین شوند. در نظام‌ های اجتماعی نیز روندی مشابه با زاد و ولد دایمی مردم و جایگزینی تدریجیِ جمعیتِ پیر و درگذشته انجام می ‌پذیرد.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۵۴


سيستم خودزاينده (Autopoietic) سيستمى است كه با تبادل دايمىِ عناصر با محيط، روابط خود را پايدار نگه دارد، و با رها كردنِ رخدادها، كنش ‌هایش را پيچيده ‏تر سازد.



سيستمهاى سازگار شونده، سرنوشتِ محتوم خود، يعنى تعادل با محيط را نمى ‏پذيرند. آنها به پرسه زدن در فضاى حالت ادامه مى ‏دهند و به پريدن از روى جذب كننده‏‌هايى موقت كه همچون سنگ ‌هایى لق بر رودخانه ‏ى تعادل قرار دارند، ادامه مى ‏دهند. بر خلاف سيستم ‏هاى گريزنده كه همراه با سنگِ زيرشان به كام اين رود فرو مى‏ روند، سيستمهاى سازگار شونده اين بخت را دارند كه جذب كننده‏ ها و جايگاه ‏هاى شبه تعادلى جديدى را جست و جو كنند. نتيجه‏ ى اين كنكاش معلوم نيست. ممكن است سيستم در يافتن چنين جذب كننده‏ ى تازه ‏اى كامياب شود، يا شكست بخورد. پس دليلى ندارد كه سيستمهاى سازگار شونده لزوما بتوانند تنش خود را حل كنند، اما دست كم اين امكان را دارند و اين چيزى است كه سيستمهاى گريزنده ناديده ‏اش مى‏ گيرند.

حالا به كمك اين مفاهيم مى ‏توانيم تفسيرى ديگر از پديده‏ ى خود سازماندهى به دست آوريم. اما شايد لازم باشد براى درك دقيقترِ مفهوم سيستمهاى خود سازمانده، چيز‌هایى درباره ‏ى هنرهاى رزمى چينى بدانيم!

يكى از هنرهاى رزمى جالب توجه، سبكى چينى است به نام "تاى چى چوان". نمايش‌ هایى از اين سبك را احتمالا در فيلم ‌هاى حادثه ‏اى ديده ‏ايد. در فيلم‌ هاى پُر زد و خوردِ چينى، در آن صحنه‏ هايى كه پيرمردى نحيف با ده دوازده جوانِ گردن كلفت درگير مى ‏شود و با حركاتى نرم و سيال همه را از ميدان به در مى ‏كند، از هنر تاى چى چوان استفاده كرده است. مبناى تاى چى چوان آن است كه براى غلبه بر حريف نبايد به او حمله كرد، تنها بايد نيروى حريف را براى شكست دادنِ خودش به سويش برگرداند. به همين دليل هم اين هنر رزمى، فاقد حركات تهاجمى است و قد و قامت و زور بازوى مبارزانش تعيين كننده ‏ى پيروزى يا شكستشان نيست.

سيستمهاى خود سازمانده، استادان سبك تاى چى چوان هستند!

سيستم خود سازمانده با چسبيدن به ساختار خود، و مقابله با فشار محيط بختى براى بقا ندارد. نيروى محيط چنان مهيب و ساختار سيستم خودسازمانده چنان شكننده است كه امكان مقابله با آن را منتفى مى ‏كند. پس سيستم دست از مقاومتِ بيهوده بر مى ‏دارد و به شيوه ‏اى كه مى‏‌تواند سرمشق تمام رزمى‏‌كارانِ خاور زمين باشد، به محيط اجازه مى‌دهد تا نيروى خود را بر او وارد كند. سيستم به جاى گريختن از تنش، آن را جذب مى ‏كند و از آن براى دگرگون كردن ساختار و کارکردهاى خود بهره مى ‏برد. سيستم خود سازمانده، به اين ترتيب سه دستاورد مهم خود را حفظ مى ‏كند. اين سه عبارتند از: حفظ نسبى وضعيت موجود (Homeostasis )، ثبت و ذخيره‏ ى اطلاعاتِ درونى، و افزايش پيچيدگى در طول زمان.

آشناترین نمودِ این هنر رزمیِ سیستمی، در سیستم ایمنی بدن دیده می ‌شود. هر بار بیمار شدن، برابر است با فعال شدن سلول‌ های مقابله کننده با عوامل بیماری ‌زا. معمولاً بدن پس از دفع بیماری خاطره‌‌ی آن بیماری و روشِ مقابله با آن را همچنان در سیستم ایمنی ‌اش حفظ می‌ کند. این آمادگی در مورد برخی از بیماری ‌های خطرناک – مثل آبله و فلج اطفال- آنقدر دیرپاست که تا آخر عمر فرد باقی می‌ ماند.

سيستم‌هاى خود سازمانده، براى دستيابى به اين هدف، ساختار خود را فداى كاركرد، و عناصر را قربانى روابط مى ‏كنند. سيستمها در جريان تبادل رخدادها با محيط، عناصر خود را جايگزين مى ‏كنند، تا كنشهاى خود را پايدار نگه دارند. چنين ترفندى را خودزايندگى مى ‏نامند.

از این روست که در بدنِ جانداران مولکولها و اتمها مدام از دست می ‌روند و باید از راه تغذیه جایگزین شوند. همچنین یاخته‌ ها همیشه در حال مردن هستند و باید برای حفظ کارکرد سیستم در مراکزی از نو زاده و جایگزین شوند. در نظام‌ های اجتماعی نیز روندی مشابه با زاد و ولد دایمی مردم و جایگزینی تدریجیِ جمعیتِ پیر و درگذشته انجام می ‌پذیرد.