بقا: تفاوت بین نسخهها
(۳ ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | بقا (Survival) عبارت است از پايدارى [[مرز]] ميان سيستم و محيط، و تداوم [[ساختار]] و [[كاركرد]] درونى سيستم. | |
+ | * بقا مسئلهى زيربنايى و هميشگىِ همهى سيستمهاست | ||
+ | * بخشهاى مجاز و غيرمجاز از [[فضاى حالت]]، و جايگاه [[جذب كننده]]ها بر مبناى ارتباطشان با حل اين مسئله تعريف مىشوند. | ||
+ | <br /> | ||
− | کتاب سیستم های پیچیده (ص: 97-98) | + | [[کتاب سیستم های پیچیده]] (ص: 97-98) |
---- | ---- | ||
+ | ===بودن یا نبودن، مسیله این است=== | ||
− | + | * [[ساختار]]، سپرِ [[سيستم]] در برابر خطرِ هضم شدن در محيط است. محيطِ فراگير و بيكران، كه تا حد پيشبينىناپذير بودن پيچيده است، همواره مرزهاى نفوذپذيرِ سيستم را به گسستگى و ويرانى تهديد مىكند. | |
− | + | * سيستم، با تفاوتِ ساختار درونى خويش با محيط تعريف مىشود، و با پنهان شدن در پشت مرزى متحرك و پويا هويت مىيابد. | |
− | [[ساختار]]، سپرِ [[سيستم]] در برابر خطرِ هضم شدن در محيط است. محيطِ فراگير و بيكران، كه تا حد پيشبينىناپذير بودن پيچيده است، همواره مرزهاى نفوذپذيرِ سيستم را به گسستگى و ويرانى تهديد مىكند. سيستم، با تفاوتِ ساختار درونى خويش با محيط تعريف مىشود، و با پنهان شدن در پشت مرزى متحرك و پويا هويت مىيابد. آنچه كه حضور سيستم را | + | * آنچه كه حضور سيستم را ممكن و تعريف آن را معنادار مىكند، تمايزى است كه بين روابط ساختارى درون و بيرونِ آن وجود دارد، و [[كاركرد]] ويژهاى كه در بطن آن نهفته است. |
زيربنايىترينِ اين كاركردها، حفظ بقاست. همهى سيستمها، پيش از آن كه بخواهند كاركردى ديگر را برآورده كنند، بايد نخست "باشند". اين بودن، خود مسئلهايست كه بايد حل شود. بودن، همان تداوم مرزهاى سيستم با محيط است، و پايدارى تمايزى كه ميان ساختار درونى سيستم و قواعد محيط وجود دارد. عمر سيستمى كه نتواند اين كاركردِ اوليه را برآورده كند، آنقدر ادامه نخواهد يافت كه بتواند كاركردى افزوده بر اين را هم بر عهده بگيرد. | زيربنايىترينِ اين كاركردها، حفظ بقاست. همهى سيستمها، پيش از آن كه بخواهند كاركردى ديگر را برآورده كنند، بايد نخست "باشند". اين بودن، خود مسئلهايست كه بايد حل شود. بودن، همان تداوم مرزهاى سيستم با محيط است، و پايدارى تمايزى كه ميان ساختار درونى سيستم و قواعد محيط وجود دارد. عمر سيستمى كه نتواند اين كاركردِ اوليه را برآورده كند، آنقدر ادامه نخواهد يافت كه بتواند كاركردى افزوده بر اين را هم بر عهده بگيرد. | ||
+ | <br /> | ||
− | + | ===بديهىترين كاركردِ هر سيستم، بقاست=== | |
− | + | حل مشكل بقا، به دو دليل اولويت نخستِ سيستم است. | |
− | حل مشكل بقا، به دو دليل اولويت نخستِ سيستم است. نخست آن كه حل كردنِ آن پيشفرضِ حل همهى مسئلههاى ديگر | + | # نخست آن كه حل كردنِ آن پيشفرضِ حل همهى مسئلههاى ديگر است |
+ | # دوم به اين دليل كه اين مشكل همواره وجود دارد. | ||
بخشهاى [[فضای حالت مجاز|مجاز و غيرمجازِ]] [[فضاى حالت]]، به بيانى، توسط كاركردهاى منتهى به بقا از هم تفكيك مىشوند. بخشهاى غيرمجاز معرف شرايط و موقعيتهایى هستند كه سيستم نمىتواند در آنها معماى بقا را حل كند. اما نقاط مجاز، شكلى از تداوم سيستم را تضمين مىكنند. | بخشهاى [[فضای حالت مجاز|مجاز و غيرمجازِ]] [[فضاى حالت]]، به بيانى، توسط كاركردهاى منتهى به بقا از هم تفكيك مىشوند. بخشهاى غيرمجاز معرف شرايط و موقعيتهایى هستند كه سيستم نمىتواند در آنها معماى بقا را حل كند. اما نقاط مجاز، شكلى از تداوم سيستم را تضمين مىكنند. | ||
− | نقاط مناسب و غيرمناسبِ فضاى | + | نقاط مناسب و غيرمناسبِ [[فضاى حالت]]، يعنى [[جذب كننده]]ها و نقاط گريز هم به همين ترتيب تعريف مىشوند. جايگاههایى كه پايدارى و بقاى سيستم را بيشتر تضمين كند، سيستم را به خود جلب مىكند و آنهایى كه باعث ناپايدارىاش شوند، آن را از خود مىرانند. سيستم در هر برش زمانى و مكانى، شرايطى را تجربه مىكند كه به صورت زمينهى ناهموارِ فضاى حالتش قابل تجسم است. پس با بخشهایى از فضاى حالت (يعنى موقعيتها و گزينههایى رفتارى) روبروست كه او را جذب مىكنند يا از خود مى رانند، و پايدارى درونىاش را زياد يا كم مىكنند. اينها كانونهایى هستند كه بسته به كفايتشان در حل مشكل بقا، از يكديگر تفكيك مىشوند، عمق مىيابند، و مسير [[خطراهه|خطراهه]] را تغيير مىدهند. |
− | + | <br /> | |
− | + |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۳۸
بقا (Survival) عبارت است از پايدارى مرز ميان سيستم و محيط، و تداوم ساختار و كاركرد درونى سيستم.
- بقا مسئلهى زيربنايى و هميشگىِ همهى سيستمهاست
- بخشهاى مجاز و غيرمجاز از فضاى حالت، و جايگاه جذب كنندهها بر مبناى ارتباطشان با حل اين مسئله تعريف مىشوند.
کتاب سیستم های پیچیده (ص: 97-98)
بودن یا نبودن، مسیله این است
- ساختار، سپرِ سيستم در برابر خطرِ هضم شدن در محيط است. محيطِ فراگير و بيكران، كه تا حد پيشبينىناپذير بودن پيچيده است، همواره مرزهاى نفوذپذيرِ سيستم را به گسستگى و ويرانى تهديد مىكند.
- سيستم، با تفاوتِ ساختار درونى خويش با محيط تعريف مىشود، و با پنهان شدن در پشت مرزى متحرك و پويا هويت مىيابد.
- آنچه كه حضور سيستم را ممكن و تعريف آن را معنادار مىكند، تمايزى است كه بين روابط ساختارى درون و بيرونِ آن وجود دارد، و كاركرد ويژهاى كه در بطن آن نهفته است.
زيربنايىترينِ اين كاركردها، حفظ بقاست. همهى سيستمها، پيش از آن كه بخواهند كاركردى ديگر را برآورده كنند، بايد نخست "باشند". اين بودن، خود مسئلهايست كه بايد حل شود. بودن، همان تداوم مرزهاى سيستم با محيط است، و پايدارى تمايزى كه ميان ساختار درونى سيستم و قواعد محيط وجود دارد. عمر سيستمى كه نتواند اين كاركردِ اوليه را برآورده كند، آنقدر ادامه نخواهد يافت كه بتواند كاركردى افزوده بر اين را هم بر عهده بگيرد.
بديهىترين كاركردِ هر سيستم، بقاست
حل مشكل بقا، به دو دليل اولويت نخستِ سيستم است.
- نخست آن كه حل كردنِ آن پيشفرضِ حل همهى مسئلههاى ديگر است
- دوم به اين دليل كه اين مشكل همواره وجود دارد.
بخشهاى مجاز و غيرمجازِ فضاى حالت، به بيانى، توسط كاركردهاى منتهى به بقا از هم تفكيك مىشوند. بخشهاى غيرمجاز معرف شرايط و موقعيتهایى هستند كه سيستم نمىتواند در آنها معماى بقا را حل كند. اما نقاط مجاز، شكلى از تداوم سيستم را تضمين مىكنند.
نقاط مناسب و غيرمناسبِ فضاى حالت، يعنى جذب كنندهها و نقاط گريز هم به همين ترتيب تعريف مىشوند. جايگاههایى كه پايدارى و بقاى سيستم را بيشتر تضمين كند، سيستم را به خود جلب مىكند و آنهایى كه باعث ناپايدارىاش شوند، آن را از خود مىرانند. سيستم در هر برش زمانى و مكانى، شرايطى را تجربه مىكند كه به صورت زمينهى ناهموارِ فضاى حالتش قابل تجسم است. پس با بخشهایى از فضاى حالت (يعنى موقعيتها و گزينههایى رفتارى) روبروست كه او را جذب مىكنند يا از خود مى رانند، و پايدارى درونىاش را زياد يا كم مىكنند. اينها كانونهایى هستند كه بسته به كفايتشان در حل مشكل بقا، از يكديگر تفكيك مىشوند، عمق مىيابند، و مسير خطراهه را تغيير مىدهند.