داد- ستم: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی « اصل دادگری: توزیع نامتقارن منابع و تالش برای سازماندهی آن و بهرهمندیِ اخالق...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
اصل دادگری: توزیع نامتقارن منابع و تالش برای سازماندهی آن و بهرهمندیِ اخالقی همگان از آن،  
+
==='''اصل دادگری'''===
به پیدایش مفهوم داد میانجامد. داد عبارت است از قاعدهای که اگر منابع بر اساس آن توزیع شوند، قلبم در  
+
* توزیع نامتقارن منابع و تلاش برای سازماندهی آن و بهره مندیِ اخلاقی همگان از آن، به پیدایش مفهوم داد میانجامد.
کلیت نظام اجتماعی بیشینه شود. داد بر این مبنا قاعدهای پیچیده و پویاست که بسته به ویژگیهای اعضای  
+
* '''داد''' عبارت است از قاعده ای که اگر منابع بر اساس آن توزیع شوند، [[قلبم]] در کلیت نظام اجتماعی بیشینه شود.
تشکیلدهندهی یک جامعه و ماهیت منابع تعیین میشود. داد به شمار و هویت اعضای جامعه، توانایی هریک  
+
* داد بر این مبنا قاعده ای پیچیده و پویاست که بسته به ویژگی های اعضای تشکیل دهندهی یک جامعه و ماهیت منابع تعیین میشود.
برای بهرهمندی از منابع، میزانِ قلبمی که هر یک تولید میکنند، و خرد و قدرت و تواناییشان برای جذب و  
+
* داد به شمار و هویت اعضای جامعه، توانایی هریک برای بهره مندی از منابع، میزانِ قلبمی که هر یک تولید میکنند، و [[خرد]] و [[قدرت]] و توانایی شان برای جذب و تولید منابع نو بستگی دارد.
تولید منابع نو بستگی دارد. هر نوع انحرافی از داد، به ستم میانجامد. ستم معموالً از رواج بازیهای برنده ـ  
+
* هر نوع انحرافی از داد، به ستم میانجامد.
بازنده، بازنده ـ بازنده و بازنده ـ برنده برمیخیزد.  
+
* ستم معمولا از رواج بازیهای [[برنده ـ بازنده]]، [[بازنده ـ بازنده]] و [[بازنده ـ برنده]] برمیخیزد.  
 توهم ستمديدگی: برخورداری ناهمگنِ من و دیگری از منابع، به پیدایش باورهایی سادهبینانه و نادرست
+
در مورد مفهوم داد منتهی میشود. یک تعبیر سادهلوحانه از داد آن است که همگان به مقداری برابر از تمام
+
منابع برخوردار شوند. تعبیری که به دلیل تفاوت در ماهیت منابع و ناهمگنی توزیع طبیعیشان و ناهمسانی
+
منها و گوناگونیِ نیازها و گزینشها و خواستهایشان، نادرست، غیرقابل دستیابی، و ــ در صورت تحقق
+
ــ ستمگرانه است. برداشت دیگر آن است که داد به پویاییِآزادانه یا برنامهریزیشدهی متغیری عام و فراگیر
+
مانند پول فرو کاسته شود که همچون واسطهی تبادل منابع عمل میکند. از آنجا که پول تمام منابع قلبم را
+
رمزگذاری نمیکند و الگوهای توزیع و جابهجاییاش هم به نهاد هنجارسازی مانند بازار وابسته است، این
+
برداشت نیز نادرست و خامدستانه است. تفسیر »داد« به این ترتیب، باعث میشود تحقق آن ناممکن یا
+
متعارض با عقل سلیم و وجدان بنماید و به این ترتیب شکلی از ستمدیدگی ناگزیر را در سطح اجتماعی
+
عادی و نهادینه میسازد
+
  
تلهی ستمديده/ ستمگر: این باور که دستیابی به منابع به هر قیمتی رواست، من و دیگری را در موقعیت  
+
 
بازنده ـ بازنده نسبت به هم قرار میدهد. یعنی هر کنشگری برای بیشینه ساختنِ برخورداری خود از منابع  
+
 
بدون توجه به موقعیت دیگران بیشترین تالش را میکند، بیآنکه به اصل عمومی داد یا قواعد بینابینی توجهی  
+
==='''توهم ستمديدگی'''===
کند. در نتیجه شکلی از ستمِ دوسویه در سراسر روابط اجتماعی جاری میشود و هر کس به برخی ستم  
+
* برخورداری ناهمگنِ من و دیگری از منابع، به پیدایش باورهایی ساده بینانه و نادرست در مورد مفهوم داد منتهی میشود.
میکند و از برخی ستم میبیند.  
+
* یک تعبیر ساده لوحانه از داد آن است که همگان به مقداری برابر از تمام منابع برخوردار شوند.
راهبرد رَشْن: رعایت قانون داد و کوشش برای به کرسی نشاندن آن، که هم به رهیدن از بند ستمگری  
+
* تعبیری که به دلیل تفاوت در ماهیت منابع و ناهمگنی توزیع طبیعی شان و ناهمسانی من ها و گوناگونیِ [[نیاز]]ها و گزینشها و خواستهایشان، نادرست، غیرقابل دستیابی، و ــ در صورت تحقق ــ ستمگرانه است.
ـ ستمدیدگی میانجامد، و هم من را در مقام پشتیبان نظمی طبیعی و پایدار، از قدرت و اعتبار اجتماعی  
+
* برداشت دیگر آن است که داد به پویاییِ آزادانه یا برنامه ریزیشدهی متغیری عام و فراگیر مانند پول فرو کاسته شود که همچون واسطه ی تبادل منابع عمل میکند.
برخوردار میسازد.  
+
* از آنجا که پول تمام منابع قلبم را [[رمزگذاری]] نمیکند و الگوهای توزیع و جابه جایی اش هم به [[نهاد هنجارسازی]] مانند بازار وابسته است، این برداشت نیز نادرست و خامدستانه است.
Z قواعد مرسومِ اجتماعی که داد را تعریف میکنند، چه خطاهایی دارند؟ مفهوم عدالت با داد چه تفاوتی  
+
* تفسیر «داد» به این ترتیب، باعث میشود تحقق آن ناممکن یا متعارض با [[عقل سلیم]] و [[وجدان]] بنماید و به این ترتیب شکلی از ستمدیدگی ناگزیر را در [[سطح اجتماعی]] عادی و نهادینه میسازد
دارد؟ آیا میتوان داد را محصولِ تحلیل و توصیف سیستم اجتماعی و بررسی وضعیت بهینهی آن دانست، و  
+
 
عدالت را در مقابل نتیجهی قراردادهای بینافردی و آمیخته به قدرت در سطح اجتماعی قلمداد کرد؟ آیا
+
 
میتوان داد را شالوده و زیربنای اصلی تمام قواعد حقوقی و جانمایهی تمام تعریفهای گوناگون از عدالت  
+
 
دانست؟ آیا برابری معیار خوبی برای تعریف داد است؟
+
==='''تله ی ستمديده/ ستمگر'''===
O جایگاه خود را در شبکهی ستم پیرامونتان تشخیص دهید. ببینید به چه کسانی ستم میکنید و از چه  
+
* این باور که دستیابی به منابع به هر قیمتی رواست، من و دیگری را در موقعیت بازنده ـ بازنده نسبت به هم قرار میدهد.
کسانی ستم میبینید؟ گام به گام روابط ستم را به روابط مبتنی بر داد تبدیل کنید.
+
* یعنی هر کنشگری برای بیشینه ساختنِ برخورداری خود از منابع بدون توجه به موقعیت دیگران بیشترین تلاش را میکند، بی آنکه به اصل عمومی داد یا قواعد بینابینی توجهی کند.
 +
* در نتیجه شکلی از ستمِ دوسویه در سراسر روابط اجتماعی جاری میشود و هر کس به برخی ستم میکند و از برخی ستم میبیند.  
 +
 
 +
 
 +
==='''[[راهبرد]] [[رَشْن]]'''===
 +
: رعایت قانون داد و کوشش برای به کرسی نشاندن آن، که هم به رهیدن از بند ستمگری ـ ستمدیدگی میانجامد، و هم من را در مقام پشتیبان نظمی طبیعی و پایدار، از قدرت و اعتبار اجتماعی برخوردار میسازد.  
 +
 
 +
 
 +
 
 +
==='''پرسش'''===
 +
* قواعد مرسومِ اجتماعی که داد را تعریف میکنند، چه خطاهایی دارند؟  
 +
* مفهوم عدالت با داد چه تفاوتی دارد؟  
 +
* آیا میتوان داد را محصولِ تحلیل و توصیف سیستم اجتماعی و بررسی وضعیت بهینه ی آن دانست، و عدالت را در مقابل نتیجه ی قراردادهای بینافردی و آمیخته به قدرت در سطح اجتماعی قلمداد کرد؟  
 +
* آیا میتوان داد را شالوده و زیربنای اصلی تمام قواعد حقوقی و جانمایه ی تمام تعریف های گوناگون از عدالت دانست؟  
 +
* آیا برابری معیار خوبی برای تعریف داد است؟
 +
 
 +
 
 +
 
 +
==='''تمرین'''===
 +
* جایگاه خود را در شبکه ی ستم پیرامونتان تشخیص دهید.  
 +
* ببینید به چه کسانی ستم میکنید و از چه کسانی ستم میبینید؟  
 +
* گام به گام روابط ستم را به روابط مبتنی بر داد تبدیل کنید.

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۲۱

اصل دادگری

  • توزیع نامتقارن منابع و تلاش برای سازماندهی آن و بهره مندیِ اخلاقی همگان از آن، به پیدایش مفهوم داد میانجامد.
  • داد عبارت است از قاعده ای که اگر منابع بر اساس آن توزیع شوند، قلبم در کلیت نظام اجتماعی بیشینه شود.
  • داد بر این مبنا قاعده ای پیچیده و پویاست که بسته به ویژگی های اعضای تشکیل دهندهی یک جامعه و ماهیت منابع تعیین میشود.
  • داد به شمار و هویت اعضای جامعه، توانایی هریک برای بهره مندی از منابع، میزانِ قلبمی که هر یک تولید میکنند، و خرد و قدرت و توانایی شان برای جذب و تولید منابع نو بستگی دارد.
  • هر نوع انحرافی از داد، به ستم میانجامد.
  • ستم معمولا از رواج بازیهای برنده ـ بازنده، بازنده ـ بازنده و بازنده ـ برنده برمیخیزد.


توهم ستمديدگی

  • برخورداری ناهمگنِ من و دیگری از منابع، به پیدایش باورهایی ساده بینانه و نادرست در مورد مفهوم داد منتهی میشود.
  • یک تعبیر ساده لوحانه از داد آن است که همگان به مقداری برابر از تمام منابع برخوردار شوند.
  • تعبیری که به دلیل تفاوت در ماهیت منابع و ناهمگنی توزیع طبیعی شان و ناهمسانی من ها و گوناگونیِ نیازها و گزینشها و خواستهایشان، نادرست، غیرقابل دستیابی، و ــ در صورت تحقق ــ ستمگرانه است.
  • برداشت دیگر آن است که داد به پویاییِ آزادانه یا برنامه ریزیشدهی متغیری عام و فراگیر مانند پول فرو کاسته شود که همچون واسطه ی تبادل منابع عمل میکند.
  • از آنجا که پول تمام منابع قلبم را رمزگذاری نمیکند و الگوهای توزیع و جابه جایی اش هم به نهاد هنجارسازی مانند بازار وابسته است، این برداشت نیز نادرست و خامدستانه است.
  • تفسیر «داد» به این ترتیب، باعث میشود تحقق آن ناممکن یا متعارض با عقل سلیم و وجدان بنماید و به این ترتیب شکلی از ستمدیدگی ناگزیر را در سطح اجتماعی عادی و نهادینه میسازد


تله ی ستمديده/ ستمگر

  • این باور که دستیابی به منابع به هر قیمتی رواست، من و دیگری را در موقعیت بازنده ـ بازنده نسبت به هم قرار میدهد.
  • یعنی هر کنشگری برای بیشینه ساختنِ برخورداری خود از منابع بدون توجه به موقعیت دیگران بیشترین تلاش را میکند، بی آنکه به اصل عمومی داد یا قواعد بینابینی توجهی کند.
  • در نتیجه شکلی از ستمِ دوسویه در سراسر روابط اجتماعی جاری میشود و هر کس به برخی ستم میکند و از برخی ستم میبیند.


راهبرد رَشْن

رعایت قانون داد و کوشش برای به کرسی نشاندن آن، که هم به رهیدن از بند ستمگری ـ ستمدیدگی میانجامد، و هم من را در مقام پشتیبان نظمی طبیعی و پایدار، از قدرت و اعتبار اجتماعی برخوردار میسازد.


پرسش

  • قواعد مرسومِ اجتماعی که داد را تعریف میکنند، چه خطاهایی دارند؟
  • مفهوم عدالت با داد چه تفاوتی دارد؟
  • آیا میتوان داد را محصولِ تحلیل و توصیف سیستم اجتماعی و بررسی وضعیت بهینه ی آن دانست، و عدالت را در مقابل نتیجه ی قراردادهای بینافردی و آمیخته به قدرت در سطح اجتماعی قلمداد کرد؟
  • آیا میتوان داد را شالوده و زیربنای اصلی تمام قواعد حقوقی و جانمایه ی تمام تعریف های گوناگون از عدالت دانست؟
  • آیا برابری معیار خوبی برای تعریف داد است؟


تمرین

  • جایگاه خود را در شبکه ی ستم پیرامونتان تشخیص دهید.
  • ببینید به چه کسانی ستم میکنید و از چه کسانی ستم میبینید؟
  • گام به گام روابط ستم را به روابط مبتنی بر داد تبدیل کنید.