|
|
سطر ۳: |
سطر ۳: |
| | | |
| [[خط]] | | [[خط]] |
− | با توجه به آنچه گذشت، بررسى قواعد حاكم بر هر يک از موج هاى چهارگانه ى يادشده، مىتواند به عميقتر كردن بينشمان در مورد ساخت منشهاى كنونى كمک كند. براى ورود به چنين بحثى، نخست به خط به عنوان شاخصى براى تحليل تكامل منشها مىپردازيم.
| |
− |
| |
− |
| |
− | در نظامهاي نوشتارى، مىتوان الگوهاى عامِ تكاملى را بر مبناى اين شاخصها تعريف كرد:
| |
− | الف) تعداد نمادهاى موجود در سيستم نشانگانى؛ كه تعداد ابعاد فضاى حالت نمادين منش را تعيين مىكند. زبانهاى گوناگون بسته به شيوه اى كه براى رمزگذارى مفاهيم دارند، تعداد نشانه هاى مختلفى را در بر مىگيرند. تاريخ تكامل زبان هاى طبيعى و خط هايى كه براى ثبتكردنشان به كار گرفته شده، نشان مىدهد كه گرايشى عمومى در راستاى ا'''فزايش تعداد واژگان''' و '''كاهش تعداد نشانه''' ها وجود داشته است. افزايش تعداد واژگان به طور طبيعى با بسط يافتن سپهر منشها و افزون شدن عددىِ نقاط ارجاع - و در نتيجه معانى - سيستم زبانى به انجام مىرسيده است. راه اصلىِ كاهش نشانگان لازم براى نوشتن واژگان هم تحويل شدن زبان به '''خطوط آوانگار''' بوده است. اين به آن معناست كه هر چه در مسير تاريخ جلوتر مىآييم، واژگان بيشتر، و علايم نوشتارى كمترى را براى
| |
− | رمزگذارى مفاهيم آن زبان مشاهده مىكنيم. اين روند را به ويژه در روند تبديل '''خطهاى انديشه نگار''' (سومرى، هيروگليف) به '''هجانگار''' (آشورى-بابلى، و پارسی باستان) و بعدتر به خط '''الفبايی''' به خوبى مىبينيم.
| |
− |
| |
− |
| |
− | ب) تعداد روابط ميان اين عناصر رمزگذار و شيوه ى ارجاعشان به معنا؛ كه تعيين كننده ى سادگى يا پيچيدگى منشهاست. در زبانهاى باستانى، الگوى «اتصالِ واژهى گفتارى/ واژهى نوشتارى/ معناى واژه» بسيار مبهم تر از زبانهاى امروزين بوده است. استعارى بودن ساخت اين زبانها، پيامد
| |
− | طبيعى كم بودن تعداد خشتهاى معنايى - يا همان تعداد واژگان - در آنها
| |
− | بوده است.
| |
− | هر چه تعداد نشانگان )انديشهنگار يا آوانگار( در يک زبان بيشتر و
| |
− | ارتباطهاي ارجاعى ميان واژه- معناى بيانشده در آن فراوانتر باشد، آن
| |
− | زبان در سطح رمزگذارى واژگان پيچيدهتر است. يعنى هر چه تعداد واژگان
| |
− | يک زبان بيشتر و ارتباطات بينابينى واژگان با هم - از مجراى ساختهاى
| |
− | دستورى - غنىتر باشد، زبان در سطح رمزگذارى منشها پيچيدهتر است.
| |
− | مسيرى كه در تكامل فرهنگهاى انسانى طى شده، با كم شدن
| |
− | پيچيدگى در سطح رمزگذارى واژه، و افزايش پيچيدگى در رمزگذارى
| |
− | منشها همراه بوده است. يعنى با ابداع خط الفبايى و دقيقتر شدن ارتباط
| |
− | بين »واژه- معنا« و »واژه- واژه«، پيچيدگى در سطح خشتهاى مفهومى
| |
− | زبان )واژگان( كم شده، و راه براى صورتبندي منشهايى پيچيدهتر با اين
| |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۰۹
چهار جهش بزرگ در تبادل اطلاعات
خط