مانی، حرمت لذت و شکلگیری سوژه زهدگرای ایرانی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۲: | سطر ۱۲: | ||
<br /> | <br /> | ||
− | وی سپس چارچوب نظری بحث خود را روی "'''[[نظریه منشها]]'''" و "'''[[نظریه قدرت]]'''" متمرکز کرد و توضیح داد که نظریه منشها درباره سیر تحول نظامهای فرهنگی بحث میکند و [[راهبرد]] آن این است که [[فرهنگ]] را عبارت از یک سری کوانتومها یا عناصری میداند که آنها '''[[منش]]''' را نامیده و بیان میکند که از آنجا که این منشها از مجرای کنش متقابل و روابط نمادین میان انسانها از مرزی به مرز دیگر انتقال یافته و کردار را تنظیم میکنند، میتوان کل شبکه فرهنگ را به عنوان | + | وی سپس چارچوب نظری بحث خود را روی "'''[[نظریه منشها]]'''" و "'''[[نظریه قدرت]]'''" متمرکز کرد و توضیح داد که نظریه منشها درباره سیر تحول نظامهای فرهنگی بحث میکند و [[راهبرد]] آن این است که [[فرهنگ]] را عبارت از یک سری کوانتومها یا عناصری میداند که آنها '''[[منش]]''' را نامیده و بیان میکند که از آنجا که این منشها از مجرای کنش متقابل و روابط نمادین میان انسانها از مرزی به مرز دیگر انتقال یافته و کردار را تنظیم میکنند، میتوان کل شبکه فرهنگ را به عنوان مجموعه ای از منشهایی که با یکدیگر ترکیب شده و رقابت میکنند، دید. او همچنین گفت که نظریه قدرت نیز مفهوم سوژه را موضوعی قابل تبیین در [[سطوح سلسله مراتبی]] مختلفی که پدیده های زیستشناختی، روانشناختی و جامعه شناختی و فرهنگی در داخل آن متراکم شدهاند؛ تعریف میکند. |
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | وکیلی افزود: در نظام انضباطی در چارچوب نظریه قدرت، انضباط به تعبیری از تعویق و لذت تشکیل شده است. معمولاً تمام جانوران در انتخابهای خود، کرداری را انتخاب میکنند که در لحظه بیشترین لذت را به آنها میدهد؛ چرا که اساساً لذت یک ماشین تکاملی است که برای تعیین رفتارهای ما در هر لحظه به وجود آمده است اما بسیاری از ما آدمها، رفتاری که در لحظه بیشترین لذت را میدهد انتخاب نکرده و کار دیگری را انجام میدهیم با این انتظار که به واسطه آن، بعدها لذت بیشتری ببریم. حال بر اساس نظریه قدرت، ویژگی مهم این تعویق در لذت، تولید قدرت در سطح اجتماعی بهویژه، ارتش و دین است و مفهوم قربانی کردن نیز از همین مسأله نشأت میگیرد. به همین دلیل، به عقیده من، یکی از | + | وکیلی افزود: در نظام انضباطی در چارچوب نظریه قدرت، [[انضباط]] به تعبیری از تعویق و [[لذت]] تشکیل شده است. معمولاً تمام جانوران در انتخابهای خود، کرداری را انتخاب میکنند که در لحظه بیشترین لذت را به آنها میدهد؛ چرا که اساساً لذت یک ماشین [[تکاملی]] است که برای تعیین رفتارهای ما در هر لحظه به وجود آمده است اما بسیاری از ما آدمها، رفتاری که در لحظه بیشترین لذت را میدهد انتخاب نکرده و کار دیگری را انجام میدهیم با این انتظار که به واسطه آن، بعدها لذت بیشتری ببریم. حال بر اساس نظریه قدرت، ویژگی مهم این تعویق در لذت، تولید قدرت در سطح اجتماعی بهویژه، ارتش و دین است و مفهوم قربانی کردن نیز از همین مسأله نشأت میگیرد. به همین دلیل، به عقیده من، یکی از راه های تبیین یک نظام دینی یا هر نظام معنایی دیگر از دید قدرت، بررسی چگونگی تعریف لذت در ساختار آن است. |
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | دکتر وکیلی در بخش دیگری از سخنانش، دین زرتشت را به عنوان اولین نمونه نظام انضباطی ایرانی معرفی کرد و گفت: نگاه زرتشت که نخستین دین تکخدایی در ایران محسوب میشود، چندان به پیکربندی سوژه و مفهومبندی لذت متصل نبوده و به همین دلیل خیلی با نظام انضباطی مرتبط است. در واقع، زرتشت تمایزی میان آن چیزی که زمینی است و آنچه که آسمانی است، قائل شده و این طور به نظر میرسد که در این دین، تمام ساختارهای معنایی یا منشهای تشکیل دهنده فرهنگ دارای واحدهای | + | دکتر وکیلی در بخش دیگری از سخنانش، دین [[زرتشت]] را به عنوان اولین نمونه [[نظام انضباطی]] ایرانی معرفی کرد و گفت: نگاه زرتشت که نخستین دین تکخدایی در ایران محسوب میشود، چندان به پیکربندی سوژه و مفهومبندی لذت متصل نبوده و به همین دلیل خیلی با نظام انضباطی مرتبط است. در واقع، زرتشت تمایزی میان آن چیزی که زمینی است و آنچه که آسمانی است، قائل شده و این طور به نظر میرسد که در این دین، تمام ساختارهای معنایی یا منشهای تشکیل دهنده فرهنگ دارای واحدهای مرکزی ای هستند که از معانی متضاد تشکیل شده و "'''[[جفت متضاد معنایی]]'''" را میسازند که به صورت خلاصه به آن "'''[[جم]]'''" میگوییم؛ مانند روز و شب یا نیک و بد. موضع گیری یک منش در مقابل این جمها و نحوه اتصال آنها به یکدیگر، تعیین کننده بار معنایی آن است که در داخل نظام اجتماعی به دلیل شرایط خاص جامعه شناختی ظهور پیدا میکنند. با این زمینه میتوان گفت که زرتشت از جمله ادیانی است که چند جم مهم را برای اولین بار معرفی کرده که یکی از مهمترین آنها جفت '''[[گیتی]]''' و '''[[مینو]]''' است. البته قبل از او نیز همه میدانستند زمین و آسمانی وجود دارد که یکی پست و دیگری نیک است ولی در نگرش زرتشت برای نخستین بار، زمینی و خاکی به امر "محسوس" و آسمانی به امر "معقول" تبدیل شده و جالب است که [[اهریمن]] در مینو لانه کرده و گیتی را فقط [[اهورامزدا]] آفریده و به همین دلیل همه عناصر آن، مانند آب و خاک مقدس بوده و آلودن آنها گناه است. این دین بعدها شرایط و زمینه ظهور دین '''[[مانی]]''' را مهیا کرده است. |
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | وی در ادامه، لذتهای موجود در انسان را به سه دسته لذتهای زیستشناختی و فیزیولوژیک، لذتهای راستین که مربوط به پردازش عصبی بوده و در زمان یادگیری یا کنش ارتباطی و روابط انسانی و همینطور حس زیبایی شناختی نمایان میشود و همچنین لذتهای دروغین که به لحاظ فیزیولوژیک با مواد شیمیایی و مخدر تولید میشوند؛ تقسیم کرد و سپس به تحلیل ساختار دین زرتشت در مقابل این لذتها پرداخت. او گفت: نگرش دین زرتشت در ساختار انضباطی بسیار | + | وی در ادامه، لذتهای موجود در انسان را به سه دسته [[لذتهای زیستشناختی]] و فیزیولوژیک، [[لذتهای راستین]] که مربوط به پردازش عصبی بوده و در زمان یادگیری یا کنش ارتباطی و روابط انسانی و همینطور حس زیبایی شناختی نمایان میشود و همچنین [[لذتهای دروغین]] که به لحاظ فیزیولوژیک با مواد شیمیایی و مخدر تولید میشوند؛ تقسیم کرد و سپس به تحلیل ساختار دین زرتشت در مقابل این لذتها پرداخت. او گفت: نگرش دین زرتشت در ساختار انضباطی بسیار تعمیم یافته است و تعویق و لذت را به خوبی برای ما مشخص میکند. این دین با وجود آنکه مشخصاً لذت دروغین را طرد میکند، دینی کاملاً لذتگرایانه شمرده میشود؛ چرا که اساساً گیتی را به دلیل وجود لذت در آن، مقدس میشمرد. از سوی دیگر، در آیین زرتشت، در یازده روز از روزهای ماه مشخصاً به انسانها توصیه شده که به طرق مختلف شاد بوده و لذت ببرند. از میان روزهای باقی مانده نیز در حدود نیمی از آنها، نوعی لذت با وقفه، مانند آموزش فرزندان، تعمیرات خانه و موارد مشابه توصیه شده است. در واقع، در پی نظام انضباطی دین زرتشت، در دوران ساسانی در دستورالعمل های شریعت رایج بین مردم که مشروعیت نیز داشته اند، تمام راهبردهای لذت بردن به نوعی مجاز تلقی میشوند و در این زمینه مشهورترین مورد مربوط به تابوهای جنسی و به ویژه زنای با محارم است؛ چرا که جامعه ساسانی تنها جامعه ای در طول تاریخ است که زنای با محارم را مشروع میداند و این امر حاکی از آن است که در این دوران مشروعیت بخشی به لذت به شکلی افراطی پیش میرود و به اعتقاد من، از دل همین لذت افراطی است که [[زهد]] به وجود میآید. |
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | وکیلی در ادامه، به ارائه توضیحاتی درباره ادیان پیرامونی و مرکزی در | + | وکیلی در ادامه، به ارائه توضیحاتی درباره ادیان پیرامونی و مرکزی در دوره های مختلف پیش از تولد مانی پرداخت و شرایط آنها را در قالب تئوری نظام انضباطی تفسیر کرد. او در این زمینه گفت که ادیان پیرامونی که در حاشیه یک حکومت مرکزی شکل میگرفتند، معمولاً لذت گریز بودهاند؛ چنانچه [[آیین بودا]] که در حاشیه ایران زمین به وجود آمده، نخستین آیین زهدگرای عقل مدار است. در این آیین جنبه های مشابهی با آیین زرتشت، مانند دقت و ریاضیگونگی مشاهده میشود؛ اما لذت از نظر آن، نوعی خطا یا توهم مربوط به انسان های ضعیف است. این آیین، به طور کلی، بسیار سختگیر بوده و به همین دلیل، هواداران آن به دو لایه مردم عادی علاقمند به آیین بودا و راهب ها تقسیم میشوند. |
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | سخنران این جلسه همچنین افلاطون را که دو قرن پس از شکلگیری امپراطوری هخامنشی در آتن میزیست، فردی دینمدار معرفی کرد و این باره گفت: افلاطون در زمان خود کاهن بود و حتی بسیاری از متون او، متون دینی هستند. او جفت متضاد معنایی "پنداروند" و "امر مطلق عقلایی" را معرفی میکند و عنصر دوم که همان مثل و | + | سخنران این جلسه همچنین افلاطون را که دو قرن پس از شکلگیری امپراطوری هخامنشی در آتن میزیست، فردی دینمدار معرفی کرد و این باره گفت: افلاطون در زمان خود کاهن بود و حتی بسیاری از متون او، متون دینی هستند. او [[جفت متضاد معنایی]] "پنداروند" و "امر مطلق عقلایی" را معرفی میکند و عنصر دوم که همان مثل و ایده هاست را واقعی میداند. در متون افلاطون، بر خلاف زرتشت، [[گیتی]] پست و غیر حقیقی و [[مینو]] [[حقیقی]] و [[آرمانی]] است. افلاطون در جامعه لذتگرای آتن، ستایشگر اخلاقی بسیار زاهدانه و انضباطی بود و ساختار ذهنی او انعکاس روشنفکرانه ای از نظامی ارتشی است. البته به نوعی میتوان این نظام انضباطی را مبتنی بر محرومیت و کمبود منابع اقتصادی جامعه زمان او دانست. |
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
وی افزود: مانی در چنین شرایطی و در حالی که آیین یهود نیز پیر شده بود و از دل آن مسیحیتی به وجود آمده بود که هنوز قوام لازم را پیدا نکرده و فقط شامل کلیساهای پراکندهای بود؛ مانی در دهی نزدیک بابل (از شهرهای اطراف خلیج فارس) از پدر و مادری با عقاید دینی خاص، متولد میشود. او در دوازده سالگی نخستین الهام را دریافت کرده در 24 سالگی ادعا میکند که دین جدیدی را آورده است. مانی پیامبر در سفری را به شرق ایران آغاز کرده و از استانهایی میگذرد که در آنها پسران شاه حکومت میکردند. در این مسیر، دو تن از برادران و پسران شاه مانوی میشوند و بدین ترتیب مانی پیروان نیرومند زیادی در دربار پیدا میکند. او در ادامه سفر خود، حدود هفت سال در هند به سر میبرد و در آنجا با بوداییسم آشنا شده و از آن تأثیر میپذیرد. سپس به مرکز برمیگردد و به روایتی در تاجگذاری شاپور، دومین شاه ساسانی شرکت میکند. | وی افزود: مانی در چنین شرایطی و در حالی که آیین یهود نیز پیر شده بود و از دل آن مسیحیتی به وجود آمده بود که هنوز قوام لازم را پیدا نکرده و فقط شامل کلیساهای پراکندهای بود؛ مانی در دهی نزدیک بابل (از شهرهای اطراف خلیج فارس) از پدر و مادری با عقاید دینی خاص، متولد میشود. او در دوازده سالگی نخستین الهام را دریافت کرده در 24 سالگی ادعا میکند که دین جدیدی را آورده است. مانی پیامبر در سفری را به شرق ایران آغاز کرده و از استانهایی میگذرد که در آنها پسران شاه حکومت میکردند. در این مسیر، دو تن از برادران و پسران شاه مانوی میشوند و بدین ترتیب مانی پیروان نیرومند زیادی در دربار پیدا میکند. او در ادامه سفر خود، حدود هفت سال در هند به سر میبرد و در آنجا با بوداییسم آشنا شده و از آن تأثیر میپذیرد. سپس به مرکز برمیگردد و به روایتی در تاجگذاری شاپور، دومین شاه ساسانی شرکت میکند. | ||
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | وکیلی ادامه داد: مانی نظام تبلیغی بسیار کارآمدی در نقاط مختلف دنیا ایجاد میکند و نظام انضباطی قویای را بر اساس لذت گریزی شکل میدهد. او معتقد بوده که خدای بد یا همان اهریمن، ماده را آفریده که ذات آن تاریک است و روحها در قالب ظلمت به دام | + | وکیلی ادامه داد: مانی نظام تبلیغی بسیار کارآمدی در نقاط مختلف دنیا ایجاد میکند و نظام انضباطی قویای را بر اساس لذت گریزی شکل میدهد. او معتقد بوده که خدای بد یا همان اهریمن، ماده را آفریده که ذات آن تاریک است و روحها در قالب ظلمت به دام افتاده اند. این روحها حتی در گیاهان و جانوران نیز وجود داشته و به همین دلیل خوردن گوشت در این دین حرام بوده است. اولین تفتیش عقاید نیز در تمام جوامع مربوط به مانویها میشود. در عین حال، آنها معتقد بودند که بهترین کار، '''ازدواج نکردن راهبان''' و به طور کلی، از بین رفتن زندگی است. |
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | وی با تأکید بر اینکه مانی در بطن و در نقطه شروع تمدن ساسانی ظهور کرد و در مرکز یک حکومت قدرتمند یعنی دربار ساسانی و یکی از مهمترین و ثروتمندترین شهرهای دنیا زندگی میکرد؛ این پرسش را مطرح کرد که چگونه او توانست در چنین فضایی، مردم را به زهدگرایی دعوت کند؛ در حالی که همواره ادیان لذت گریز ادیانی | + | وی با تأکید بر اینکه مانی در بطن و در نقطه شروع تمدن ساسانی ظهور کرد و در مرکز یک حکومت قدرتمند یعنی دربار ساسانی و یکی از مهمترین و ثروتمندترین شهرهای دنیا زندگی میکرد؛ این پرسش را مطرح کرد که چگونه او توانست در چنین فضایی، مردم را به زهدگرایی دعوت کند؛ در حالی که همواره ادیان لذت گریز ادیانی حاشیه ای بوده اند. |
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | او سپس توضیح داد: مانویها حق نداشتند کسی را بکشند و یکی از دلایل محبوبیت این دین در میان مردم همین بود. آنها به جنگ یا شکار نیز | + | او سپس توضیح داد: مانویها حق نداشتند کسی را بکشند و یکی از دلایل محبوبیت این دین در میان مردم همین بود. آنها به جنگ یا شکار نیز نمی رفتند. در عین حال، دین مانی به لحاظ ساختار تبلیغاتی بسیار قوی و مستحکم بوده و نظام اخلاقی بسیار محکم، هرچند عجیب و غربیی بر آن حاکم بود. از سوی دیگر، مانویها اولین افرادی بودند که عناصری مانند '''خوشنویسی''' و کتاب آرایی را در عالم هنر به وجود آوردند. آنها '''موسیقی'''دانان بسیار خوبی بودند و '''شاعران''' و مترجمان توانمندی داشتند. '''نقاشی'''های مانی و پیروان او بسیار مشهور است و در واقع، میتوان گفت که مانویها تقریباً از همه روشهای نرمافزاری تبلیغی استفاده میکردند. |
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | وکیلی بافت معنایی دین مانی را به نوعی ادامه زرتشت، البته با یک واژگونگی شدید در لذت گرایی دانست؛ چنانچه به گفته او، ستایش خرد زرتشت در دین مانی نیز ادامه پیدا کرده و پیروان این دین، افراد بسیار دانشمندی | + | وکیلی بافت معنایی دین مانی را به نوعی ادامه زرتشت، البته با یک واژگونگی شدید در لذت گرایی دانست؛ چنانچه به گفته او، ستایش [[خرد]] زرتشت در دین مانی نیز ادامه پیدا کرده و پیروان این دین، افراد بسیار دانشمندی بوده اند. به عبارت دیگر، مانی مشوق لذت راستین و '''طرد کننده [[لذت دروغین]] و [[لذت زیستی]]''' بوده است. جالب است که در ابتدای کار، دین مانوی حاشیه ای بود اما جاهایی را گرفت که با مسیحیت رقابت میکرد. مانی در عین حال نویسنده بسیار خوبی بوده و کتابهای خوبی مینوشته که در دوران خود او، ترجمه میشده اند. بدین ترتیب، او آیینی به نام آیین مانی را به وجود آورده و گسترش میدهد که در آن، شکل جدیدی از من را به ظاهر میشود که لذت های راستین را ارج مینهد و به همین شکل، مدل خاصی از زهد مورد نظر مانی در سنت ایرانی باقی میماند. به گونهای که بخشهای زیادی از فرهنگ ایرانی، مانند مانویها لذتها را نفی کرده اما شعر خوب، سماع زیبا، کاشی هنرمندانه و حتی صوفیگری را تحسین میکنند و اینگونه است که '''سوژه زهدگرای ایرانی''' به وجود میآید. |
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
''ارائه شده در : سلسله نشستهای انجمن جامعهشناسی ایران در تاریخ 6 شهریور 1387'' | ''ارائه شده در : سلسله نشستهای انجمن جامعهشناسی ایران در تاریخ 6 شهریور 1387'' |
نسخهٔ کنونی تا ۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۱۷
دکتر وکیلی در ابتدای سخنان خود توضیح داد که هر جا از "من" استفاده میکند، به معنی "سوژه" است و سوژه در واقع همان "منِ خودمختارِ خودبسنده"ای است که تحت نظارت یک "نظام انضباطی" صورتبندی میشود.
وی سپس گفت: فوکو به عنوان رهبر ساختارگرایان فرانسوی، پرسش مهمی را مطرح میکند مبنی بر اینکه "من یا سوژه مدرن چگونه به وجود آمده است؟" او در پاسخ، شکلگیری "من" را ناشی از یک فرآیند انتقادی و یک روند باید و نباید و حد و مرز کردارهای خوب و بد میداند و معتقد است که این "من" در داخل یک نظام انضباطی دست به کنش و عمل میزند. در واقع، منِ خود مختار و خودبسنده مورد نظر کانت نیز چارچوبی انضباطی است که به فرد کمک میکند روی پای خود بایستد.
وکیلی سپس با تأکید بر یکتا نبودن مفهوم "من"، یادآور شد که ما اکنون بیشتر با من مدرن آشناییم. او سپس به دیدگاههای طلال اسد، اشاره کرد که آرای فوکو را در مورد جامعه شناسی دین و مشخصاً جامعه شناسی تاریخی دین به کار بسته و در مباحث خود، تلاش میکند نظامهای دینی را در چارچوب مفهوم نظام انضباطی تبیین کند.
وی سپس چارچوب نظری بحث خود را روی "نظریه منشها" و "نظریه قدرت" متمرکز کرد و توضیح داد که نظریه منشها درباره سیر تحول نظامهای فرهنگی بحث میکند و راهبرد آن این است که فرهنگ را عبارت از یک سری کوانتومها یا عناصری میداند که آنها منش را نامیده و بیان میکند که از آنجا که این منشها از مجرای کنش متقابل و روابط نمادین میان انسانها از مرزی به مرز دیگر انتقال یافته و کردار را تنظیم میکنند، میتوان کل شبکه فرهنگ را به عنوان مجموعه ای از منشهایی که با یکدیگر ترکیب شده و رقابت میکنند، دید. او همچنین گفت که نظریه قدرت نیز مفهوم سوژه را موضوعی قابل تبیین در سطوح سلسله مراتبی مختلفی که پدیده های زیستشناختی، روانشناختی و جامعه شناختی و فرهنگی در داخل آن متراکم شدهاند؛ تعریف میکند.
وکیلی افزود: در نظام انضباطی در چارچوب نظریه قدرت، انضباط به تعبیری از تعویق و لذت تشکیل شده است. معمولاً تمام جانوران در انتخابهای خود، کرداری را انتخاب میکنند که در لحظه بیشترین لذت را به آنها میدهد؛ چرا که اساساً لذت یک ماشین تکاملی است که برای تعیین رفتارهای ما در هر لحظه به وجود آمده است اما بسیاری از ما آدمها، رفتاری که در لحظه بیشترین لذت را میدهد انتخاب نکرده و کار دیگری را انجام میدهیم با این انتظار که به واسطه آن، بعدها لذت بیشتری ببریم. حال بر اساس نظریه قدرت، ویژگی مهم این تعویق در لذت، تولید قدرت در سطح اجتماعی بهویژه، ارتش و دین است و مفهوم قربانی کردن نیز از همین مسأله نشأت میگیرد. به همین دلیل، به عقیده من، یکی از راه های تبیین یک نظام دینی یا هر نظام معنایی دیگر از دید قدرت، بررسی چگونگی تعریف لذت در ساختار آن است.
دکتر وکیلی در بخش دیگری از سخنانش، دین زرتشت را به عنوان اولین نمونه نظام انضباطی ایرانی معرفی کرد و گفت: نگاه زرتشت که نخستین دین تکخدایی در ایران محسوب میشود، چندان به پیکربندی سوژه و مفهومبندی لذت متصل نبوده و به همین دلیل خیلی با نظام انضباطی مرتبط است. در واقع، زرتشت تمایزی میان آن چیزی که زمینی است و آنچه که آسمانی است، قائل شده و این طور به نظر میرسد که در این دین، تمام ساختارهای معنایی یا منشهای تشکیل دهنده فرهنگ دارای واحدهای مرکزی ای هستند که از معانی متضاد تشکیل شده و "جفت متضاد معنایی" را میسازند که به صورت خلاصه به آن "جم" میگوییم؛ مانند روز و شب یا نیک و بد. موضع گیری یک منش در مقابل این جمها و نحوه اتصال آنها به یکدیگر، تعیین کننده بار معنایی آن است که در داخل نظام اجتماعی به دلیل شرایط خاص جامعه شناختی ظهور پیدا میکنند. با این زمینه میتوان گفت که زرتشت از جمله ادیانی است که چند جم مهم را برای اولین بار معرفی کرده که یکی از مهمترین آنها جفت گیتی و مینو است. البته قبل از او نیز همه میدانستند زمین و آسمانی وجود دارد که یکی پست و دیگری نیک است ولی در نگرش زرتشت برای نخستین بار، زمینی و خاکی به امر "محسوس" و آسمانی به امر "معقول" تبدیل شده و جالب است که اهریمن در مینو لانه کرده و گیتی را فقط اهورامزدا آفریده و به همین دلیل همه عناصر آن، مانند آب و خاک مقدس بوده و آلودن آنها گناه است. این دین بعدها شرایط و زمینه ظهور دین مانی را مهیا کرده است.
وی در ادامه، لذتهای موجود در انسان را به سه دسته لذتهای زیستشناختی و فیزیولوژیک، لذتهای راستین که مربوط به پردازش عصبی بوده و در زمان یادگیری یا کنش ارتباطی و روابط انسانی و همینطور حس زیبایی شناختی نمایان میشود و همچنین لذتهای دروغین که به لحاظ فیزیولوژیک با مواد شیمیایی و مخدر تولید میشوند؛ تقسیم کرد و سپس به تحلیل ساختار دین زرتشت در مقابل این لذتها پرداخت. او گفت: نگرش دین زرتشت در ساختار انضباطی بسیار تعمیم یافته است و تعویق و لذت را به خوبی برای ما مشخص میکند. این دین با وجود آنکه مشخصاً لذت دروغین را طرد میکند، دینی کاملاً لذتگرایانه شمرده میشود؛ چرا که اساساً گیتی را به دلیل وجود لذت در آن، مقدس میشمرد. از سوی دیگر، در آیین زرتشت، در یازده روز از روزهای ماه مشخصاً به انسانها توصیه شده که به طرق مختلف شاد بوده و لذت ببرند. از میان روزهای باقی مانده نیز در حدود نیمی از آنها، نوعی لذت با وقفه، مانند آموزش فرزندان، تعمیرات خانه و موارد مشابه توصیه شده است. در واقع، در پی نظام انضباطی دین زرتشت، در دوران ساسانی در دستورالعمل های شریعت رایج بین مردم که مشروعیت نیز داشته اند، تمام راهبردهای لذت بردن به نوعی مجاز تلقی میشوند و در این زمینه مشهورترین مورد مربوط به تابوهای جنسی و به ویژه زنای با محارم است؛ چرا که جامعه ساسانی تنها جامعه ای در طول تاریخ است که زنای با محارم را مشروع میداند و این امر حاکی از آن است که در این دوران مشروعیت بخشی به لذت به شکلی افراطی پیش میرود و به اعتقاد من، از دل همین لذت افراطی است که زهد به وجود میآید.
وکیلی در ادامه، به ارائه توضیحاتی درباره ادیان پیرامونی و مرکزی در دوره های مختلف پیش از تولد مانی پرداخت و شرایط آنها را در قالب تئوری نظام انضباطی تفسیر کرد. او در این زمینه گفت که ادیان پیرامونی که در حاشیه یک حکومت مرکزی شکل میگرفتند، معمولاً لذت گریز بودهاند؛ چنانچه آیین بودا که در حاشیه ایران زمین به وجود آمده، نخستین آیین زهدگرای عقل مدار است. در این آیین جنبه های مشابهی با آیین زرتشت، مانند دقت و ریاضیگونگی مشاهده میشود؛ اما لذت از نظر آن، نوعی خطا یا توهم مربوط به انسان های ضعیف است. این آیین، به طور کلی، بسیار سختگیر بوده و به همین دلیل، هواداران آن به دو لایه مردم عادی علاقمند به آیین بودا و راهب ها تقسیم میشوند.
سخنران این جلسه همچنین افلاطون را که دو قرن پس از شکلگیری امپراطوری هخامنشی در آتن میزیست، فردی دینمدار معرفی کرد و این باره گفت: افلاطون در زمان خود کاهن بود و حتی بسیاری از متون او، متون دینی هستند. او جفت متضاد معنایی "پنداروند" و "امر مطلق عقلایی" را معرفی میکند و عنصر دوم که همان مثل و ایده هاست را واقعی میداند. در متون افلاطون، بر خلاف زرتشت، گیتی پست و غیر حقیقی و مینو حقیقی و آرمانی است. افلاطون در جامعه لذتگرای آتن، ستایشگر اخلاقی بسیار زاهدانه و انضباطی بود و ساختار ذهنی او انعکاس روشنفکرانه ای از نظامی ارتشی است. البته به نوعی میتوان این نظام انضباطی را مبتنی بر محرومیت و کمبود منابع اقتصادی جامعه زمان او دانست.
وی افزود: مانی در چنین شرایطی و در حالی که آیین یهود نیز پیر شده بود و از دل آن مسیحیتی به وجود آمده بود که هنوز قوام لازم را پیدا نکرده و فقط شامل کلیساهای پراکندهای بود؛ مانی در دهی نزدیک بابل (از شهرهای اطراف خلیج فارس) از پدر و مادری با عقاید دینی خاص، متولد میشود. او در دوازده سالگی نخستین الهام را دریافت کرده در 24 سالگی ادعا میکند که دین جدیدی را آورده است. مانی پیامبر در سفری را به شرق ایران آغاز کرده و از استانهایی میگذرد که در آنها پسران شاه حکومت میکردند. در این مسیر، دو تن از برادران و پسران شاه مانوی میشوند و بدین ترتیب مانی پیروان نیرومند زیادی در دربار پیدا میکند. او در ادامه سفر خود، حدود هفت سال در هند به سر میبرد و در آنجا با بوداییسم آشنا شده و از آن تأثیر میپذیرد. سپس به مرکز برمیگردد و به روایتی در تاجگذاری شاپور، دومین شاه ساسانی شرکت میکند.
وکیلی ادامه داد: مانی نظام تبلیغی بسیار کارآمدی در نقاط مختلف دنیا ایجاد میکند و نظام انضباطی قویای را بر اساس لذت گریزی شکل میدهد. او معتقد بوده که خدای بد یا همان اهریمن، ماده را آفریده که ذات آن تاریک است و روحها در قالب ظلمت به دام افتاده اند. این روحها حتی در گیاهان و جانوران نیز وجود داشته و به همین دلیل خوردن گوشت در این دین حرام بوده است. اولین تفتیش عقاید نیز در تمام جوامع مربوط به مانویها میشود. در عین حال، آنها معتقد بودند که بهترین کار، ازدواج نکردن راهبان و به طور کلی، از بین رفتن زندگی است.
وی با تأکید بر اینکه مانی در بطن و در نقطه شروع تمدن ساسانی ظهور کرد و در مرکز یک حکومت قدرتمند یعنی دربار ساسانی و یکی از مهمترین و ثروتمندترین شهرهای دنیا زندگی میکرد؛ این پرسش را مطرح کرد که چگونه او توانست در چنین فضایی، مردم را به زهدگرایی دعوت کند؛ در حالی که همواره ادیان لذت گریز ادیانی حاشیه ای بوده اند.
او سپس توضیح داد: مانویها حق نداشتند کسی را بکشند و یکی از دلایل محبوبیت این دین در میان مردم همین بود. آنها به جنگ یا شکار نیز نمی رفتند. در عین حال، دین مانی به لحاظ ساختار تبلیغاتی بسیار قوی و مستحکم بوده و نظام اخلاقی بسیار محکم، هرچند عجیب و غربیی بر آن حاکم بود. از سوی دیگر، مانویها اولین افرادی بودند که عناصری مانند خوشنویسی و کتاب آرایی را در عالم هنر به وجود آوردند. آنها موسیقیدانان بسیار خوبی بودند و شاعران و مترجمان توانمندی داشتند. نقاشیهای مانی و پیروان او بسیار مشهور است و در واقع، میتوان گفت که مانویها تقریباً از همه روشهای نرمافزاری تبلیغی استفاده میکردند.
وکیلی بافت معنایی دین مانی را به نوعی ادامه زرتشت، البته با یک واژگونگی شدید در لذت گرایی دانست؛ چنانچه به گفته او، ستایش خرد زرتشت در دین مانی نیز ادامه پیدا کرده و پیروان این دین، افراد بسیار دانشمندی بوده اند. به عبارت دیگر، مانی مشوق لذت راستین و طرد کننده لذت دروغین و لذت زیستی بوده است. جالب است که در ابتدای کار، دین مانوی حاشیه ای بود اما جاهایی را گرفت که با مسیحیت رقابت میکرد. مانی در عین حال نویسنده بسیار خوبی بوده و کتابهای خوبی مینوشته که در دوران خود او، ترجمه میشده اند. بدین ترتیب، او آیینی به نام آیین مانی را به وجود آورده و گسترش میدهد که در آن، شکل جدیدی از من را به ظاهر میشود که لذت های راستین را ارج مینهد و به همین شکل، مدل خاصی از زهد مورد نظر مانی در سنت ایرانی باقی میماند. به گونهای که بخشهای زیادی از فرهنگ ایرانی، مانند مانویها لذتها را نفی کرده اما شعر خوب، سماع زیبا، کاشی هنرمندانه و حتی صوفیگری را تحسین میکنند و اینگونه است که سوژه زهدگرای ایرانی به وجود میآید.
ارائه شده در : سلسله نشستهای انجمن جامعهشناسی ایران در تاریخ 6 شهریور 1387