درگاه زیست شناسی: تفاوت بین نسخهها
(←کتابها) |
(←عصب شناسی لذت) |
||
سطر ۱۶: | سطر ۱۶: | ||
===[[عصب شناسی لذت]]=== | ===[[عصب شناسی لذت]]=== | ||
+ | این نوشتار در ابتدای کار پژوهشی عصبشناسانه بود که در دوران تحصیل من در دانشگاه تهران نوشته شد، در زمانی که در مقطع کارشناسی ارشد بر فیزیولوژی اعصاب تمرکز کرده بودم. شکل آغازین این متن نیز در همان حدود و حدود بیست سال پیش انتشار یافت و بین علاقمندان به عصبشناسی و [[علوم شناختی]] (که در آن دوران شمارشان بسیار محدود بود) با استقبال روبرو شد. از آنجا که یافته های جدید در | ||
+ | این زمینه با شتابی چشمگیر بر هم انباشته میشد، ویراستی دوم از این نوشتار شش سال بعد ضرورت یافت. پس از آن حدود پانزده سال گذشت تا بار دیگر به این متن بازگردم و آن زمانی بود که قرار شد برای دانشجویانی که در المپیادهای علمی مقامی آورده بودند، شاخه ای برانگیزاننده و جذاب از علوم اعصاب را معرفی کنم. | ||
+ | به این ترتیب متن کنونی پدید آمد که بخشهای گوناگونش در زمانی به درازای دو دهه نوشته شده است.از آنجا که دیدگاه مرکزی ام در جریان انباشت دادههای نو تایید شد و گزارههایی قدیمی که گاه حدسی بیش نبود، با یافته های تازه به دانسته هایی مستقر بدل شد، هیچ بخشی از این نوشتار را حذف نکردم و ناهمواری لحن و شیوهی بیان را که پیامد عادیِ گذر زمان بر قلم بود تاب آوردم تا زنجیرهی اندیشه هایم درباره ی عصبشناسی لذت دست نخورده باقی بماند.<br /> | ||
+ | |||
+ | این کتاب را باید در کنار دو کتاب دیگرم خواند. یکی آن که به جامعهشناسی لذتهای دروغین میپردازد، و دیگری رساله ام درباره ی اخالق طبیعی شده. آماج اصلیام از پرداختن به این موضوع آن بوده که جغرافیای مفهوم لذت را و تبارنامه ی تکاملی اش را و موقعیت مرکزی اش در بحث های اخلاقی را نشان دهم. بر همین مبنا کتاب به بخشهایی متفاوت تقسیم شده که ابتدا و انتهایش به مفاهیمی انتزاعی و گاه فلسفی میپردازد و میانه اش به شرح یافته های دانش امروز درباره ی عصبشناسی لذت اختصاص یافته است. علاقمندان میتوانند بسته به گرایش نظریشان بخشی و گفتاری را بخوانند یا از بخشی و گفتاری چشمپوشی کنند. هرچند به نظرم برای دریافتن دقیقِ مدل نظریام دربارهی راهبردهای طبیعی کردنِ اخالق، باید سراسر متن را خواند. | ||
+ | :::دیماه ۱۳۷۵ | ||
+ | :::آذرماه ۱۳۸۱ | ||
+ | :::امرداد ۱۳۹۵ | ||
+ | |||
== '''مقالات''' == | == '''مقالات''' == | ||
نسخهٔ ۷ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۵۵
کتابها
تبارشناسی انسان: تکامل زیستی انسان و ظهور جوامع انسانی
مغز خفته: عصبشناسی خواب و رویا
- خواب و رویا، همچون سایر رخدادهای روانشناختی در دستگاه عصبی ما ریشه دارد و در جریان رخدادهایی که در «مغز خفته» به وقوع میپیوندد، آفریده میشود.
- این کتاب جمعبندی فشردهای از جدیدترین دستاوردهای امروزین علم در مورد خوابیدن و خوابدیدن است. تأکید اصلی این نوشتار بر جزئیات عصبشناختی حاکم بر مغزِ خفته است و همچنین نظریهها و تفسیرهایی که میتواند فهم این رخدادها را برای ما ممکن کند. این کتاب برای کسانی که به «علم خواب» علاقه دارند (به ویژه دانشجویان رشتههای زیستشناسی، پزشکی و روانشناسی) نگاشته شده است.
کالبدشناسی آگاهی: پیدایش و صورتبندی آگاهی در دستگاه بینایی انسان
فرگشت انسان
تسخیر عصبی
- برخی از اندیشه هایی که در این نوشتار بدانها خواهم پرداخت به بیست و پنج سال پیش مربوط میشوند. برای نخستین بار در سال ۱۳۷۳ بود که مقاله ای درباره ی پیوند میان انگل و میزبان نوشتم و محور سخنم آن بود که گونه ی انگل و میزبان سیستمی در هم تنیده و یکپارچه را تشکیل می دهند و بنابراین انتخاب طبیعی بر شبکه شان عمل میکند، و نه بر تک گونه ها. ایرادی که در همان زمان به نظرم می رسید آن بود که چون همه ی میزبانان چند انگل و بسیاری از انگلها چند میزبان دارند، در عمل کل زیستکره در شبکه ای درهم پیچیده از روابط انگلی-میزبانی فرو میرود و بنابراین فرو کاستن این بافت به روابط دو به دوی یک انگل و میزبان خاص گره ای از فهم ساز و کارهای تکاملی اش نمی گشاید.
- طی سالهای گذشته این بحث همواره در گوشهای از ذهنم بوده و هر از چندی که حوصله ای دست میداد روشهایی گوناگون را برای محک زدن آن ایدهی اولیه به کار میگرفتم و در پی عملیاتی کردن راهبردی تحلیلی بودم که بتواند لایه ای تازه از ساز و کارهای تکاملی و قوانین حاکم بر آن را بر فراز قواعد مرسوم و جا افتادهی تکامل تدریجی نوداروینی یا الگوی تعادل نقطه ای پیشنهاد کند.
عصب شناسی لذت
این نوشتار در ابتدای کار پژوهشی عصبشناسانه بود که در دوران تحصیل من در دانشگاه تهران نوشته شد، در زمانی که در مقطع کارشناسی ارشد بر فیزیولوژی اعصاب تمرکز کرده بودم. شکل آغازین این متن نیز در همان حدود و حدود بیست سال پیش انتشار یافت و بین علاقمندان به عصبشناسی و علوم شناختی (که در آن دوران شمارشان بسیار محدود بود) با استقبال روبرو شد. از آنجا که یافته های جدید در
این زمینه با شتابی چشمگیر بر هم انباشته میشد، ویراستی دوم از این نوشتار شش سال بعد ضرورت یافت. پس از آن حدود پانزده سال گذشت تا بار دیگر به این متن بازگردم و آن زمانی بود که قرار شد برای دانشجویانی که در المپیادهای علمی مقامی آورده بودند، شاخه ای برانگیزاننده و جذاب از علوم اعصاب را معرفی کنم.
به این ترتیب متن کنونی پدید آمد که بخشهای گوناگونش در زمانی به درازای دو دهه نوشته شده است.از آنجا که دیدگاه مرکزی ام در جریان انباشت دادههای نو تایید شد و گزارههایی قدیمی که گاه حدسی بیش نبود، با یافته های تازه به دانسته هایی مستقر بدل شد، هیچ بخشی از این نوشتار را حذف نکردم و ناهمواری لحن و شیوهی بیان را که پیامد عادیِ گذر زمان بر قلم بود تاب آوردم تا زنجیرهی اندیشه هایم درباره ی عصبشناسی لذت دست نخورده باقی بماند.
این کتاب را باید در کنار دو کتاب دیگرم خواند. یکی آن که به جامعهشناسی لذتهای دروغین میپردازد، و دیگری رساله ام درباره ی اخالق طبیعی شده. آماج اصلیام از پرداختن به این موضوع آن بوده که جغرافیای مفهوم لذت را و تبارنامه ی تکاملی اش را و موقعیت مرکزی اش در بحث های اخلاقی را نشان دهم. بر همین مبنا کتاب به بخشهایی متفاوت تقسیم شده که ابتدا و انتهایش به مفاهیمی انتزاعی و گاه فلسفی میپردازد و میانه اش به شرح یافته های دانش امروز درباره ی عصبشناسی لذت اختصاص یافته است. علاقمندان میتوانند بسته به گرایش نظریشان بخشی و گفتاری را بخوانند یا از بخشی و گفتاری چشمپوشی کنند. هرچند به نظرم برای دریافتن دقیقِ مدل نظریام دربارهی راهبردهای طبیعی کردنِ اخالق، باید سراسر متن را خواند.
- دیماه ۱۳۷۵
- آذرماه ۱۳۸۱
- امرداد ۱۳۹۵