كالبدشناسى منش: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۱۷: سطر ۱۷:
 
[[تاثیرات متقابل منشها بر بخت تکثیر یکدیگر]]
 
[[تاثیرات متقابل منشها بر بخت تکثیر یکدیگر]]
  
 +
[[زبان؛ معیار تفکیک سیستم های فرهنگی]]
  
رقابت منشها تنها در شرايطى ممكن است كه معناى مورد نظر با  
+
 
زبانى مشابه بيان شده باشد. به اين ترتيب مىتوان زبان را به عنوان معيار
+
 
تفكيک سيستمهاى فرهنگى از هم در نظر گرفت. پس يک فرهنگ خاص،
+
در آثار جامعهشناسان و فيلسوفانى كه به مفهوم فرهنگ پرداختهاند،
سيستمى كالن و بسيار بغرنج است كه همواره در حال تبادل معنا با
+
كليدواژگانى براى اشاره به برخى از اين سطوح ابداع شده است كه بايد در
فرهنگهاى ديگر است، اما تنها از راه جذب و هضم و درونى كردن معانى
+
اينجا ارتباطشان را با مفاهيم خودساختهمان توضيح دهيم. در ميان
بيگانه و ترجمه كردنش به زبان خود، امكان اندركنش با آنها را پيدا  
+
در آثار 139 نويسندگانی كه به سطوح كالن فرهنگ نظر داشتهاند، سرمشق
مىكند. اين وابستگى مفهوم مرزبندى فرهنگها با زبان را نخستين بار
+
در 141 و چارچوب شناختى142 در فلسفهي هايدگر 140 كوون، قالب
انديشمندان آلمانى در قرن هجدهم ميالدى عنوان كردند. در آن هنگام به  
+
كتابهاي فوكو كليدواژگانی هستند كه با ابرمنشها در نظريهي منشها
زبان همچون نظامى استعاليى فرارونده براى انديشيدن نگاه میشد. ناگفته
+
مترادف هستند. هر يک از اين مفاهيم زاويهاي خاص از ابرمنشها را  
پيداست كه ديدگاه سيستمی پيشنهادشده در اين متن در اين پيشداشت
+
نمايندگى مىكنند. از ميان انديشمندانِ عالقهمند به سطح خُرد، تعريف
سهيم نيست. هر چند مرزِ ميان قلمروهاي فرهنگیِ گوناگون ماهيتی زبانى
+
داوكينز از مم، و لومان از مضمون را مىتوان با منش مترادف گرفت. مفهوم
 +
عادتواره در آثار بورديو بيش از آن كه بر عنصرى منفرد و همانندساز
 +
تأكيد داشته باشد، بر گرهگونه بودن مراكز توليد فرهنگ بر شبكههاى
 +
اجتماعى داللت دارد، و بنابراين ارتباط چندانى با منش پيدا نمىكند.
 +
2 .ديديم كه اطالعات در پويايى سيستم منشها نقشى برجسته ايفا
 +
مىكند. براى بهتر فهميدن اين امر، بد نيست كمى دقيقتر به مفهوم  
 +
اطالعات نگاه كنيم.
 +
قديمىترين نظريهى رياضى اطالعات در ميانهى قرن گذشته، به هدفِ
 +
كميتپذير كردن ارتباطاتِ تلفنى شكل گرفت. در اين صورتبندي اوليه،
 +
تعريف شده 143 اطالعات به عنوان عامل انحراف از حالت بيشينهى بىنظمى
 +
. در طول سه دههى بعد، با ظهور و سقوط نظريهى عمومى

نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۱۹

منشها هم مثل هر سيستم همانندساز و خودزاينده ى ديگرى، در مسير تكامل خود سلسله مراتبى از پيچيدگى را در درون خود ايجاد مى كنند. يكى از راه هاى دستيابى به دركى دقيقتر از مفهوم منش و عناصر سازنده ى آن، بررسى همين سطوح پياپىِ سلسله مراتب است؛ سطوحى كه از برهم نهاده شدنشان ساخت پيازگونه ى منش پديد مىآيد.

نمادها، خرد ترین واحد حمل معنا

كنش متقابل نمادين لومان

مغز؛ پیچیده ترین چیز شناخته شده در هستی

آغازگاه زایش منشها

ابرمنش

انعطاف پذیر ابر منشها

حوزه های کلان ابرمنشها

تاثیرات متقابل منشها بر بخت تکثیر یکدیگر

زبان؛ معیار تفکیک سیستم های فرهنگی


در آثار جامعهشناسان و فيلسوفانى كه به مفهوم فرهنگ پرداختهاند، كليدواژگانى براى اشاره به برخى از اين سطوح ابداع شده است كه بايد در اينجا ارتباطشان را با مفاهيم خودساختهمان توضيح دهيم. در ميان در آثار 139 نويسندگانی كه به سطوح كالن فرهنگ نظر داشتهاند، سرمشق در 141 و چارچوب شناختى142 در فلسفهي هايدگر 140 كوون، قالب كتابهاي فوكو كليدواژگانی هستند كه با ابرمنشها در نظريهي منشها مترادف هستند. هر يک از اين مفاهيم زاويهاي خاص از ابرمنشها را نمايندگى مىكنند. از ميان انديشمندانِ عالقهمند به سطح خُرد، تعريف داوكينز از مم، و لومان از مضمون را مىتوان با منش مترادف گرفت. مفهوم عادتواره در آثار بورديو بيش از آن كه بر عنصرى منفرد و همانندساز تأكيد داشته باشد، بر گرهگونه بودن مراكز توليد فرهنگ بر شبكههاى اجتماعى داللت دارد، و بنابراين ارتباط چندانى با منش پيدا نمىكند. 2 .ديديم كه اطالعات در پويايى سيستم منشها نقشى برجسته ايفا مىكند. براى بهتر فهميدن اين امر، بد نيست كمى دقيقتر به مفهوم اطالعات نگاه كنيم. قديمىترين نظريهى رياضى اطالعات در ميانهى قرن گذشته، به هدفِ كميتپذير كردن ارتباطاتِ تلفنى شكل گرفت. در اين صورتبندي اوليه، تعريف شده 143 اطالعات به عنوان عامل انحراف از حالت بيشينهى بىنظمى . در طول سه دههى بعد، با ظهور و سقوط نظريهى عمومى