حذف تدریجی اندیشیدن بدون زبان: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «پس از کمی تمرین که در سالهای نخست کودکی تکمیل میشود، الگوهای اندیشیدنِ بدونِ...» ایجاد کرد)
 
 
سطر ۱: سطر ۱:
پس از کمی تمرین که در سالهای نخست کودکی تکمیل میشود، الگوهای اندیشیدنِ بدونِ زبان از یاد میرود و زبان انحصارِ تولید و مدیریتِ اندیشه را بر عهده میگیرد. این امر، به [[تحویل‌گرایی|تحویل شدنِ]] عقلانیتِ طبیعی به عقلانیت زبانی شده منتهی میشود و بنابراین کل زندگی فکریِ ما را به فضای محدودی منحصر میکند که تنها از نظر کنش ارتباطی اهمیت دارد و در اصل برای اندرکنش با دیگری طراحی شده بود.
+
پس از کمی تمرین که در سالهای نخست کودکی تکمیل میشود، الگوهای اندیشیدنِ بدونِ زبان از یاد میرود و زبان انحصارِ تولید و مدیریتِ اندیشه را بر عهده میگیرد. این امر، به [[تحویل‌گرایی|تحویل شدنِ]] '''عقلانیتِ طبیعی''' به '''عقلانیت زبانی شده''' منتهی میشود و بنابراین کل زندگی فکریِ ما را به فضای محدودی منحصر میکند که تنها از نظر کنش ارتباطی اهمیت دارد و در اصل برای اندرکنش با دیگری طراحی شده بود.
 +
<br />
 +
<br />
  
 
اینچنین است که تابوها و مهارهایی که در جریان اندرکنش با دیگران ابداع کرده بودیم و در متن زبان متبلورش نموده بودیم، تا بنیادهای اندیشه مان نفوذ میکند. اینگونه است که برخی از افکار و اندیشه ها را به دلیل غیرمجاز، ناشایست، احمقانه، یا بی ادبانه بودن، غیرقابل تصور می یابیم و بایدها و نبایدهای قراردادشده در جریان ارتباط با دیگری را درونی میسازیم.
 
اینچنین است که تابوها و مهارهایی که در جریان اندرکنش با دیگران ابداع کرده بودیم و در متن زبان متبلورش نموده بودیم، تا بنیادهای اندیشه مان نفوذ میکند. اینگونه است که برخی از افکار و اندیشه ها را به دلیل غیرمجاز، ناشایست، احمقانه، یا بی ادبانه بودن، غیرقابل تصور می یابیم و بایدها و نبایدهای قراردادشده در جریان ارتباط با دیگری را درونی میسازیم.
 
   
 
   
با این شیوه است که نظامِ اجتماعیِ حاکم بر ارتباط من و دیگری، در بنیادی ترین سطوح زایش معنا نفوذ می کند و دامنه ی شکوفایی اندیشه و انتخاب های شخصی مان را تا سطح آنچه برای ارتباط با دیگری بی خطر است، کاهش می دهد.
+
با این شیوه است که نظامِ اجتماعیِ حاکم بر ارتباط من و دیگری، در بنیادی ترین سطوح زایش [[معنا]] نفوذ می کند و دامنه ی شکوفایی اندیشه و انتخاب های شخصی مان را تا سطح آنچه برای ارتباط با دیگری بی خطر است، کاهش می دهد.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۵

پس از کمی تمرین که در سالهای نخست کودکی تکمیل میشود، الگوهای اندیشیدنِ بدونِ زبان از یاد میرود و زبان انحصارِ تولید و مدیریتِ اندیشه را بر عهده میگیرد. این امر، به تحویل شدنِ عقلانیتِ طبیعی به عقلانیت زبانی شده منتهی میشود و بنابراین کل زندگی فکریِ ما را به فضای محدودی منحصر میکند که تنها از نظر کنش ارتباطی اهمیت دارد و در اصل برای اندرکنش با دیگری طراحی شده بود.

اینچنین است که تابوها و مهارهایی که در جریان اندرکنش با دیگران ابداع کرده بودیم و در متن زبان متبلورش نموده بودیم، تا بنیادهای اندیشه مان نفوذ میکند. اینگونه است که برخی از افکار و اندیشه ها را به دلیل غیرمجاز، ناشایست، احمقانه، یا بی ادبانه بودن، غیرقابل تصور می یابیم و بایدها و نبایدهای قراردادشده در جریان ارتباط با دیگری را درونی میسازیم.

با این شیوه است که نظامِ اجتماعیِ حاکم بر ارتباط من و دیگری، در بنیادی ترین سطوح زایش معنا نفوذ می کند و دامنه ی شکوفایی اندیشه و انتخاب های شخصی مان را تا سطح آنچه برای ارتباط با دیگری بی خطر است، کاهش می دهد.