شهود؛ تفکر غیر زبانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
شهود، یعنی تفکر غیرزبانی، با تمام مزایای تفکر و تمام ویژگی های غیرزبانی بودن. ِتفکرِ شهودی نیز پا به پای زبان، در ذهن همه ی ما در جریان است. زبان می تواند سطحی از تفکر را مسخ کند و آن را در مقام تنها شکل رسمی، مجاز، مشروع و درست اندیشیدن برکشد، اما هرگز نمی تواند این پیروزی را جز در سطوحی محدود از خودآگاهی تحقق بخشد.
+
* شهود، یعنی تفکر غیرزبانی، با تمام مزایای تفکر و تمام ویژگی های غیرزبانی بودن. ِ
<br />
+
 
<br />
 
<br />
  
زبان، در ظهور مادی اش، چند ده گرم عضله ی نیرومند و پر سروصداست که در زیر پروبال یک ونیم کیلو عصبِ خاموش و آرام قرار گرفته است. شاید قیل و قال این فرزند جسور، آن پشتیبان بزرگ را آزرده کند و شاید چنین نموده شود که اصل زبان است و فرع مغز. اما به هر صورت چیزی بزرگتر از زبان و آنچه ادعا می کند، در این میانه وجود دارد.
+
* تفکرِ شهودی نیز پا به پای [[زبان]]، در ذهن همه ی ما در جریان است. زبان می تواند سطحی از تفکر را مسخ کند و آن را در مقام تنها شکل رسمی، مجاز، مشروع و درست اندیشیدن برکشد، اما هرگز نمی تواند این پیروزی را جز در سطوحی محدود از [[خودآگاهی]] تحقق بخشد.  
 
<br />
 
<br />
 +
 +
* زبان، در ظهور مادی اش، چند ده گرم عضله ی نیرومند و پر سروصداست که در زیر پروبال یک ونیم کیلو عصبِ خاموش و آرام قرار گرفته است. شاید قیل و قال این فرزند جسور، آن پشتیبان بزرگ را آزرده کند و شاید چنین نموده شود که اصل زبان است و فرع مغز. اما به هر صورت چیزی بزرگتر از زبان و آنچه ادعا می کند، در این میانه وجود دارد.
 
<br />
 
<br />
  
تجربه ی شهود، به طور منظم توسط همه ی ما درک می شود. در حالت معمول، شهود به صورت تفکراتی غیرزبانی و حاشیه ای و عجیب وغریب جلوه می کند که در فهمیدن خودآگاهانه اش دچار اشکال می شویم، اما این اشکال از اعتیاد خودآگاه مان به زبان برمی خیزد و نه از ناتوانی شهود در تولید اندیشه.
+
* تجربه ی شهود، به طور منظم توسط همه ی ما درک می شود. در حالت معمول، شهود به صورت تفکراتی غیرزبانی و حاشیه ای و عجیب وغریب جلوه می کند که در فهمیدن خودآگاهانه اش دچار اشکال می شویم، اما این اشکال از اعتیاد خودآگاه مان به زبان برمی خیزد و نه از ناتوانی شهود در تولید اندیشه.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۳:۳۰

  • شهود، یعنی تفکر غیرزبانی، با تمام مزایای تفکر و تمام ویژگی های غیرزبانی بودن. ِ


  • تفکرِ شهودی نیز پا به پای زبان، در ذهن همه ی ما در جریان است. زبان می تواند سطحی از تفکر را مسخ کند و آن را در مقام تنها شکل رسمی، مجاز، مشروع و درست اندیشیدن برکشد، اما هرگز نمی تواند این پیروزی را جز در سطوحی محدود از خودآگاهی تحقق بخشد.


  • زبان، در ظهور مادی اش، چند ده گرم عضله ی نیرومند و پر سروصداست که در زیر پروبال یک ونیم کیلو عصبِ خاموش و آرام قرار گرفته است. شاید قیل و قال این فرزند جسور، آن پشتیبان بزرگ را آزرده کند و شاید چنین نموده شود که اصل زبان است و فرع مغز. اما به هر صورت چیزی بزرگتر از زبان و آنچه ادعا می کند، در این میانه وجود دارد.


  • تجربه ی شهود، به طور منظم توسط همه ی ما درک می شود. در حالت معمول، شهود به صورت تفکراتی غیرزبانی و حاشیه ای و عجیب وغریب جلوه می کند که در فهمیدن خودآگاهانه اش دچار اشکال می شویم، اما این اشکال از اعتیاد خودآگاه مان به زبان برمی خیزد و نه از ناتوانی شهود در تولید اندیشه.