نماد: تفاوت بین نسخهها
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
− | + | [[رمز]]هايى كه براى پديدههاى [[مرزبندی]] شده ابداع كردهايم هم به اندازهى خود همان پديدهها قراردادى و نسبى هستند. در محيطِ پيرامون ما گربه، ميخ، هويج و آدم وجود ندارند، اينها طبقههايى مفهومى و كدهايى قراردادى هستند كه براى منظم كردن انبوه پديدارهاى دور و برمان اختراع كردهايم. هريك از اينها، نشانهاى هستند كه دستهاى از [[كاركرد|كاركردها]] و عناصر، و ردهاى از [[فرآيند|فرآيندهاى]] منتهى به [[بازنمایی|بازنمايىشان]] را نمايندگى مىكنند، و به همين دليل هم به تدريج جايگزين [[چيز]]ى مىشوند كه اين بازنمايى به آن [[ارجاع]] مىكرده است. اين برچسبهاى واحدهاى گوناگون بازنمايى شده، '''نماد''' يا '''نشانه''' نام دارند. | |
نماد علامتى در درون [[سيستم]] است كه براى ساده كردنِ كار پردازش اطلاعات، به بخشهایى تكرار شونده از بازنمايى متصل مىشود. نماد، واحد عام و كارآمدى است كه فهميدنِ محيطِ بيرونى و زمينهى درونى را براى سيستم اقتصادى مىسازد. | نماد علامتى در درون [[سيستم]] است كه براى ساده كردنِ كار پردازش اطلاعات، به بخشهایى تكرار شونده از بازنمايى متصل مىشود. نماد، واحد عام و كارآمدى است كه فهميدنِ محيطِ بيرونى و زمينهى درونى را براى سيستم اقتصادى مىسازد. | ||
− | تمام واژگان، علایم، نشانهها، و کلماتی که در زبانهای گوناگون ادا میشوند، نمادهایی برای اشاره به چیزها یا [[رخداد|رخدادهایی]] هستند که در محیط یا درون ذهن آدمیان تجربه میشوند. در [[سطحی روانشناختی]]، [[عواطف و هیجاناتی]] که مردمان حس میکنند و آنچه که به شکل [[عقلانی]] و مستدل میفهمند، در واقع بازتابها و [[کنش]] و واکنشهایی است که به شکل نمادین در قبالِ [[رخداد]]ها و | + | تمام واژگان، علایم، نشانهها، و کلماتی که در زبانهای گوناگون ادا میشوند، نمادهایی برای اشاره به چیزها یا [[رخداد|رخدادهایی]] هستند که در محیط یا درون ذهن آدمیان تجربه میشوند. در [[سطحی روانشناختی]]، [[عواطف و هیجاناتی]] که مردمان حس میکنند و آنچه که به شکل [[عقلانی]] و مستدل میفهمند، در واقع بازتابها و [[کنش]] و واکنشهایی است که به شکل نمادین در قبالِ [[رخداد]]ها و روندهایی پیوسته و فراگیر انجام میپذیرند. کلمهی زاده شدنِ فرزند همانقدر نمادین است، که خودِ حسِ شادمانی از تولد فرزند در یک خانواده. جالب آن که حتی آن فرزند و روند تولد نیز در واقع پارههایی تنیده و در هم بافته با هستی هستند که توسط ذهنِ شناسنده از آن کنده میشوند. بنابراین کودکِ نورسیده، در آن هنگام که پیش چشمانمان قرار دارد و نگاهش میکنیم، در واقع تصویری و بازنماییای عصبی است که نمادی از یک جزءِ خاص از هستیِ یکپارچه و درهم بافتهی بیرونی محسوب میشود. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۴۶
تعریف
نماد (Symbol) برچسبى كه ردهاى از فرآيندهاى مربوط به بازنمايى پديدهى خاصى را مشخص مىكند و هنگام پردازش اطلاعات به عنوان رمزِ خلاصه شده، جايگزين آن مىشود.
رمزهايى كه براى پديدههاى مرزبندی شده ابداع كردهايم هم به اندازهى خود همان پديدهها قراردادى و نسبى هستند. در محيطِ پيرامون ما گربه، ميخ، هويج و آدم وجود ندارند، اينها طبقههايى مفهومى و كدهايى قراردادى هستند كه براى منظم كردن انبوه پديدارهاى دور و برمان اختراع كردهايم. هريك از اينها، نشانهاى هستند كه دستهاى از كاركردها و عناصر، و ردهاى از فرآيندهاى منتهى به بازنمايىشان را نمايندگى مىكنند، و به همين دليل هم به تدريج جايگزين چيزى مىشوند كه اين بازنمايى به آن ارجاع مىكرده است. اين برچسبهاى واحدهاى گوناگون بازنمايى شده، نماد يا نشانه نام دارند.
نماد علامتى در درون سيستم است كه براى ساده كردنِ كار پردازش اطلاعات، به بخشهایى تكرار شونده از بازنمايى متصل مىشود. نماد، واحد عام و كارآمدى است كه فهميدنِ محيطِ بيرونى و زمينهى درونى را براى سيستم اقتصادى مىسازد.
تمام واژگان، علایم، نشانهها، و کلماتی که در زبانهای گوناگون ادا میشوند، نمادهایی برای اشاره به چیزها یا رخدادهایی هستند که در محیط یا درون ذهن آدمیان تجربه میشوند. در سطحی روانشناختی، عواطف و هیجاناتی که مردمان حس میکنند و آنچه که به شکل عقلانی و مستدل میفهمند، در واقع بازتابها و کنش و واکنشهایی است که به شکل نمادین در قبالِ رخدادها و روندهایی پیوسته و فراگیر انجام میپذیرند. کلمهی زاده شدنِ فرزند همانقدر نمادین است، که خودِ حسِ شادمانی از تولد فرزند در یک خانواده. جالب آن که حتی آن فرزند و روند تولد نیز در واقع پارههایی تنیده و در هم بافته با هستی هستند که توسط ذهنِ شناسنده از آن کنده میشوند. بنابراین کودکِ نورسیده، در آن هنگام که پیش چشمانمان قرار دارد و نگاهش میکنیم، در واقع تصویری و بازنماییای عصبی است که نمادی از یک جزءِ خاص از هستیِ یکپارچه و درهم بافتهی بیرونی محسوب میشود.