افسوس - آرزو
از ویکی زروان
نسخهٔ تاریخ ۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۵۲ توسط Fatemeh.shahbazi (بحث | مشارکتها)
اصل لغزش بر اکنون
در شرایط اختگی، غیابِ امر مطلوب با برساختنِ روایتی و تصویری از حضورِ آن در گذشته یا آینده جبران می شود. این دو روایت را به ترتیب افسوس و آرزو مینامیم. این دو روایت شیوه هایی هنجارین هستند برای کاستن از فشار تنش و نادیده انگاشتنِ غیابی که در اکنون مستقر شده است.
توطئه ی مرگ اکنون
- اکنون ماهیتی مشکوک و غیرقابل اعتماد دارد و جز نقطه ای بر سر راه تبدیل آینده به گذشته نیست.
- از این رو، غیابِ نهفته در آن و تنشِ ناشی از آن اصالتی ندارد.
- نسخه ها و روایت هایی نمادین و زبانی شده که آن را در گذشته و آینده بازنمایی می کند و معمولا بر حضور امر مطلوب تأکید دارد، ارزشمندتر و اصیلتر هستند.
تله ی مَرشون
- من با محروم شدن از ارتباط مستقیم و سرراست با اکنون، راهی برای سازگاری با تنش و رویارویی با غیاب پیدا نمی کند و در نتیجه ناگزیر به گریز از تنش پناه می برد.
راهبرد نرسه
ایستادنِ سرسختانه بر اکنون و خیره شدن به تنش و غیابی که در بطن آن خفته است، تنها راه رویارویی با ناتمامیت و سازگاری با تنش است.
پرسش
- ساختارهای ادبی و زبانیِ برساخته شده در مورد گذشته و آینده چه تفاوتی با هم دارند؟
- آیا میتوان افسوس و آرزو را منش هایی در سطح فرهنگی دانست؟
- آیا ساختارها و مضمون هایی مشترک در این دو رده از فرآورده های نمادین وجود دارد؟
تمرین
- گریزهای عمده ی خویش از تنشها را به یاد آورید.
- آیا پس از گریختن از برابر تنش افسوس و آرزویی را تولید کردید؟ چگونه؟ چرا؟ با چه ساختاری؟