سطح فرهنگى

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

فرهنگ و منشها

مکاتب سه گانه تعریف فرهنگ



براى آن كه تصوير روشنى از مدل خويش پيدا كنيم، بايد موضع خود را در قبال اصول موضوعهى هر يک از مكتبهاى يادشده مشخص كنيم. نظريهي منشها، مدلى تكاملى است؛ يعنى شاخصى عينى و بيرونى به نام پيچيدگى اجتماعى را در نظر دارد كه معموالً با گذر زمان در فرهنگها افزايش مىيابد. به عبارت ديگر، مدل مورد نظر ما اصل موضوعهى »امكان در نظر گرفتن معيارى بيرونى براى مقايسهى تمدنها« را با دو تبصره مىپذيرد: - تبصرهي نخست آن كه اين پذيرش به آن معنا نيست كه وابستگى اين معيار به فرهنگى خاص انكار شود. به عبارت ديگر، فرضِ پيچيدگى به مثابه معيارى براى مقايسهى تمدنها، خود نوعى منش است كه در فرهنگى خاص و جامعهاى ويژه شكل گرفته و تكثير يافته است. با توجه به پيشفرضهاى شناختشناسانهاى كه بخشهاي پيشين گوشزد شد، وقتى از بيرونى بودن يا عينى بودنِ يک شاخص سخن مىگوييم، به هيچ عنوان ادعايى هستىشناختى را در نظر نداريم. يعنى بر اين باور نيستيم كه ذاتى بيرونى و داراى اصالتِ هستىشناختى به نام پيچيدگى وجود داشته باشد. منسوب كردن صفتِ بيرونى بودن و عينيت به شاخص پيچيدگى به آن معناست كه اين معيار به محور اخالقى يا زيبايىشناسانهى خاصى بستگى ندارد و مستقل از زمينهى اخالقى يا زيبايىشناسانهى فردِ وارسىكننده، در چارچوب علمِ كنونى رسيدگىپذير است. - تبصرهى دوم آن كه از مفهوم تكامل، معنايى خطى و جبرانگارانه را اراده نمىكنيم. تكامل فرآيندى است بغرنج و ديرياب، كه مسيرهاى فرعى فراوان و شاخههاى نوظهور بسيار دارد. اين كه فرهنگ جوامع انسانى در كل رو به پيچيدهتر شدن دارد، تنها بازگو كردنِ قاعدهاي در نظريهى سيستمهاى پيچيده است، و خصلت عمومى تمام سيستمهاى تكاملى را بيان مىكند. اين كه فالن جامعهى اسكيمو به دليل شرايط خاص بومشناسانهاش د