رده بندى منشها
منشها را مى توان بر مبناى متغيرهاى حاكم بر هر يک از سه زيرواحدِ ساخت معنايى، دستور، و قالب رده بندى كرد. در اينجا رده بندى از سطح دقيقترين و ريزبينانه ترين متغيرهاى هر زيرواحد براى تفكيک كوچکترين و خردترين منشها آغاز مى شود و كار تا تعريف معيارِ دسته بندى منشهاى بزرگتر و ابرمنش ها ادامه مى يابد.
ب( نوع لذت - چنان كه گفتيم، سه نوع لذت را مىتوان در سطح روانشناختى تشخيص داد. منشها را بر مبناى آن كه قالبشان به كدام يک از اين سه نوع لذت مربوط باشد مىتوان به سه دستهى زيستى، دروغين و راستين تقسيم كرد. ناگفته پيداست كه در هر مجموعه هر دو نوع منشهاى داراى قالب مثبت و منفى را مىتوان يافت. منشهاى زيستى؛ آنهايى هستند كه الگوهاى رفتارى مربوط به كنشهاى پايهى زيستى را صورتبندي مىكنند. اين منشها، سازندهى زيربناى مشترک و مبناى شباهتِ ميان فرهنگهاى گوناگون هستند. هشت حوزهى عمومىِ فرهنگِ مورد نظر مرداک، همه در اين منشها ريشه دارند و با وجود تفاوتهايى بينافرهنگى كه در ميانشان وجود دارد، محافظهكارترين و پايدارترين منشها را در محورهاى تاريخى و جغرافيايى تشكيل مىدهند. اين منشها از نظر محتواى اطالعاتى و نظام ارجاعى به نسبت ساده هستند و شاخهزايى و گونهزايىشان به دليل وابستگى به زمينهاى مادى/ اقتصادى، محدود است. منشهايى مانند منع زناى با محارم، شيوههاى تهيهى غذا و آشپزى، قواعد پايهى بهداشت، و منشهاى مربوط به رفتار جنسىِ معطوف به بارورى، نمونههايى از اين گروه هستند. منشهاى دروغين؛ آنهايى هستند كه رفتارهاى منتهى به تحريک شيميايى شبكهى لذت را راهاندازى مىكنند. اين منشها با توجه به آنچه گذشت، تُنُکمايه، كمشاخه و به لحاظ معنايى فقير هستند. مهمترين ريشهى اين فقر محتوايى، پيوند نخوردن لذتهاى دروغين با مرجع معنايىِ خارجى است. لذتهاى دروغين، در واقع، نوعى اتصال كوتاه را در درون مغز ايجاد مىكنند و شبكهى لذت را از دسترس نظامهاي عالیترِ پردازشى كه توليدكنندهى معنا هستند، خارج مىسازند. به همين دليل هم دست و پا شكسته بودن ساخت ارجاعى اين منشها و كم بودن تعداد و قدرت گونهزايىشان دور از انتظار نيست. منشهايى كه به آمادهسازى و استفاده از