ترس - دلیری

از ویکی زروان
نسخهٔ تاریخ ‏۶ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۵۶ توسط Mehrdad.akhavan (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

اصل ترس

عدم تمامیتِ ناشى از تنش، در قالب ترس در درون سیستم عاطفی ـ هیجانی بازنمایى مى شود. چهار شکل از ترس وجود دارد: دلهره، نگرانى، اضطراب و دغدغه. این چهار شکل از ترس، همگى به امر مبهمى به نام خطر اشاره دارند و بر مبناى اهمیت، معنا، خاستگاه، شکلِ ارجاع و احتمالِ بروز از هم تفکیک مى شوند.
اهمیت، میزان قلبم کاهش یافته در اثر تنش را نشان مى دهد.

معنا، به اختلالِ ناشى از تنش در نظام بازنمایى و آشکارگی سیستم شناسنده اشاره دارد

خاستگاه تنش را به من، دیگرى یا جهان منسوب مى کند.

احتمال، نشانگر چشماندازِ آمارىِ وقوع خطر ــ یعنى احتمالِ کاهش قلبم در آینده ــ است.

عدم تمامیتِ بازنمایىشده در قالبِ ترس، خود شکلى از غیاب است. غیابهاى اصلىِ پیشاروى من عبارتند از مرگ، بیاعتمادی و آشوب که به ترتیب به ناتمامیتِ ناشی از ناپایداری و شکنندگیِ من ، ناتمامیتِ برخاسته از عدم قطعیت در بازیهای برنده ـ برنده در دیگری، و ناتمامیتِ نهفته در بیقانونی و نامفهوم بودن روندهای حاکم بر جهان ناشی میشود. ترس، به خاطرِ تمرکزش بر زمان آینده، باعث ریشهکنى ناتمامیت از اکنون مىشود و بنابراین بختِ چیرگى بر آن را از بین مىبرد. در نتیجه باعث انفعال کنشگر مىشود، و موضوع خود ــ عدم تمامیت ــ را به خاطراتِ گذشته یا آرزوهای آینده پیوند مىزند. واکنش معمول در برابر ترس، پناه بردن به خاطرات خوشایند )واکنش گذشتهمحور( یا خیالبافى )واکنش آیندهمحور( است. در هر دو حال عدم تمامیت به دلیل تحقق نیافتنِ کنشی که باید در اکنون انجام گیرد، تداوم مىیابد