گرایش-تعلیق
اصل گرايش
من در سطح فرهنگی می تواند بر اساس راهبردی انتخاب شده و درونزاد از منش هایی خاص برخوردار شود، چارچوب ها و قالب های ذهنی ویژه ای را که به نظرش درست تر و کارآمدتر می رسند برگزیند، و از ترکیب تمام منشهایی که تصاحب کرده، جایگاه و موضعی مشخص برای فهم و تولید معنا برسازد. رگه ی مشترک در میان تمام این کارکردها، گرایش و سوگیری مشخص و خودمختارانه ی من در برابر معناهای گوناگون و منشهای متفاوت است.
توهم تعلیق
- گریز از اعلام موضع و تشکیل جبه های مشخص در سپهر فرهنگ، با این بهانه ممکن می شود که پای بندی به چارچوبها یا قالب های فکری مشخصی را زیانمند و محدودکننده ی آزادی فرض کنیم.
- این فرض که امکانِ تعلیق معنا وجود دارد، از نادیده انگاشتنِ این حقیقت ناشی می شود که خودِ تعلیق و خودداری از اعلام موضع، در نهایت نوعی معناست و شکلی از اعلام موضع محسوب می شود.
- اما موضعی سست و شکننده که به همین دلیل یارای دفاع از خود را ندارد و به ناگزیر خودِ تاب نیاوردنش در برابر نقدها را به عنوان ویژگی اصلی اش می پذیرد و می ستاید.
تلهی مَرشون
درآمیختن تمام معناها با یکدیگر، استفادهی سطحی از همهی آنها و پرهیز از نقد ریشهای و اعالم موضع در برابر آنها، با این قصد که آزادی عملِ من در سپهر اندیشه حفظ شود. این کار در نهایت به محرومیت از بهرهگیری درست و عمیق از منشها و معانی منتهی میشود و ابهامی را در قلمروی معنا حاکم میسازد که به سایر سطوح نیز نشت میکند و امکان صورتبندی آرمانی و اهداف را از بین میبرد. در نتیجه من توسط کشکولی از منشهای بیربط تسخیر میشود، بیآنکه توانایی تأثیرگذاری بر این سطح از فراز را داشته باشد. راهبرد اَرَشتاد: اعالم موضع و مرزبندی موقعیت خویش در سپهر فرهنگ، بهرهگیری آزادانه از تمام منشها و معانی موجود، و داوری و اعالم موضع در موردشان، به شکلی که نقدِ عناصر ناخواسته و توسعهی منشهای برگزیده ممکن گردد. تنها از این مسیر است که من میتواند در سطح فرهنگی دگرگونیِ معناداری ایجاد کند. Z آیا میان تعلیق و نادانی ارتباطی وجود دارد؟ آیا میتوان گرایش را با حضور و تعلیق را با غیاب مربوط دانست؟ نگرش نویسندگان پسامدرن چه ارتباطی به این حرفها دارد؟ آیا دیدگاهی همتای آن در روزگار سنتی هم وجود داشته است؟ آیا امکانِ طردِ کامل تعلیق یا گرایش وجود دارد؟ یا این که این دو در نهایت تا حدودی به هم آمیختهاند؟ O اشکال گوناگون پرهیز از موضعگیری در سپهر فرهنگی را تشخیص دهید. خودتان در چه زمینههایی به تعلیق دست میزنید؟ در چه زمینههایی در حوزهی فرهنگی فعال و موفق هستید؟ آیا در آن زمینهها تعلیق میبینید یا گرایش