انتخاب طبیعی
انتخاب طبيعى (Natural Selection)
روندى دايمى است كه در جريان آن شكست خوردگانِ رقابت بر سر منابع، با محيط به تعادل مىرسند.
کتاب سیستمهای پیچیده (ص:139-140-141)
جريان رقابت، روندى است كه در آن معدودى از سيستمهاى پيروزمند به آشيانهاى قديمىشان مىچسبند، و انبوهى از شكست خوردگان با تبعيد از آنجا نابود مىشوند. در اين ميان، گروهى اندك موفق مىشوند خود را به جايگاههاى ديگرى در فضاى حالت قلاب كنند. اينها سيستمهایى هستند كه در مسيرِ زمان پيچيدهتر مىشوند. در اين مسابقهى نفسگير، همگان در دراز مدت بازنده خواهند شد. ياختهها و افراد، زير فشار تنشهاى هميشگىِ محيطى فرسوده مىشوند و از پا در مىآيند، و گونهها ناچار مىشوند دير يا زود جايگاه خود را به رقيبانشان واگذار كنند. اين كشتارِ عظيمِ رقيبان، انتخاب طبيعى نام دارد.
انتخاب طبيعى ، روندى دايمى است كه در جريان آن شكست خوردگانِ رقابت بر سر منابع، با محيط به تعادل مىرسند.
انتخاب طبيعى، با وجود نامِ اشتباهآميزش، هيچ ربطى به كنش و كاركردِ انتخاب ندارد. انتخاب طبيعى از تأثير تصادفى و كاتورهاىِ محيط بر سيستم بر مىخيزد. در واقع محيط چيزى را انتخاب نمىكند، چون كاركردهایى كه زمينهساز انتخاب هستند در آن وجود ندارند. محيط مانند الاههى نابيناى عدالت، همه را به يك چوب مىراند و هدفش نفوذ در حصار همهى سيستمها و به تعادل رسيدن با همهى آنهاست. در واقع آنهايى كه زير تأثير انتخاب طبيعى از ميان مىروند، از قاعدهاى فراگير و انتخابى فراگير پيروى مىكنند. آنهايى كه باقى مىمانند، موارد استثنايى و نقض هستند. محيط آنها را انتخاب نمىكند، آنها موفق مىشوند تعادل با محيط را انتخاب نكنند.
لوئيس كارول، هنگامى كه داستان مشهورِ "آليس در سرزمين عجايب" را مىنوشت، شخصيتى به نام ملكهى سرخ را در آن گنجاند كه همواره در حال دويدن بود. يكبار، موقعى كه آليس از او دليلِ اين همه دوندگى را پرسيد، ملكه پاسخ داد: براى اين كه بر سر جاى خودت بايستى، بايد هميشه بدوى.
اين داستان، مبناى استعارهى ملكهى سرخ در نظريههاى تكاملى شده است. تنها سيستمهايى در حفظ آشيان خويش موفق مىشوند كه حتى براى لحظهاى هم از رقابت با ديگران دست بر ندارند. اين پويايىِ هميشگى، شرطِ بقا، و بر سر جاى خود ماندن است. چنان كه بيدل به زيبايى تشريح كرده است، محيط همچون دريايى مىماند كه سيستمهاى موفق همچون موجى پويا اما ثابت بر زمينهى آن ايستادهاند.
انتخاب طبيعى، در دو سطح عمل مىكند. نخستين سطحِ تأثير آن، در كوتاه مدت به نتيجه مىانجامد. در اين حالت تنشى كه از سوى محيط به سيستم وارد مىشود، آنهايى را كه اندركنشگرِ ضعيف و ناتوانى دارند از ميان بر مىدارد. نخستين قربانيان انتخاب طبيعى، اندركنشگرهاى ضعيف هستند.
سيستمهايى كه اندركنشگر نيرومند و موفقى دارند و مىتوانند با روندهايى خودزاينده سيستم خود را در برابر محيط حفظ كنند، موفق مىشوند در سطحى ديگر به رقابت با همتايان خود بپردازند. اين سطح دوم از تأثير انتخاب طبيعى، به همانندسازها مربوط مىشود. همانندسازهايى كه توسط پوستهى اندركنشگر كاميابى احاطه شدهاند، بايد در اين گام بر سر تكثير كردنِ اطلاعات درونى خود با هم مسابقه دهند.
انتخاب طبيعى، روندى دايمى است كه در جريان آن شكست خوردگانِ رقابت بر سر منابع، با محيط به تعادل مىرسند. انتخاب طبيعى دو سطحِ كوتاه و بلند مدت دارد، كه به ترتيب بر اندركنشگر و همانندساز عمل كند.