فرایند - فراشد
اصل رشد
- من، نظامى پیچیده، خودزاینده و خودسازمانده است که ابرچرخه هاى کارکردى درونى اش به رفتارهایى همافزا و خودمختار منتهى مى شوند.
- تحولات سیستمِ من، یا قلبم را افزایش مى دهند و یا باعث کاهش آن مى شوند. دگرگونى هاى منتهى به کاهش قلبم، اگر در قالب الگوهایى تکرارى تجربه شوند، تله ها را پدید مى آورند، و در غیر این صورت بدشانسى و یا بختِ نامساعد نام مى گیرند.
- تحولات افزاینده ى قلبم را رشد مى نامند. روند رشد در حالت عادى توسط تنش هاى زیستشناختى راه اندازى مى شود، اما الگوى آن قابل اقتباس و دستکارى است و مى توان با مدیریت آن، الگوهاى رشد جدید و نوظهورى را تجربه کرد.
- آموزش، شکلى بسیار خفیف و کنترل شده از رشد در سطح فرهنگى (پویایى منشها) است.
رشد بر دو نوع است: فرآیند و فراشد.
- فرآيند رخدادى عام و کلى است که به کل سیستم مربوط مى شود و به بسط یافتن فضاى حالت عمومى سیستم منتهى مى شود. به این ترتیب فرآیند رخدادى تعین ناپذیر، معمولا آشوبناک، غیرقابل پیش بینى و چندگزینه ای است.
- فراشد رخدادى جزئى و خاص است که به زیرسیستم خاصى مربوط مى شود، و هنگامى رخ مى دهد که زیرسیستمى از من، از یک نقطه ى خطراهه اش به نقطه اى دیگر از همان خطراهه در همان فضاى حالت نقل مکان کند. به این ترتیب فراشد رخدادى تعین پذیر، قانونمند، قابل پیشب ینى و خطى است که به تغییر شکل فضاى حالت نمى انجامد، بلکه تنها جایگاه سیستم را در آن تغییر مى دهد.
- فرآیند، از انباشت، ترکیب، و همافزایىِ فراشدها ناشى مى شود و به تغییرى کلان در شکل هستى من مى انجامد.
محافظه کاری
- تنها شکلِ رشد فراشد است. بنابراین تغییرات سریع، پردامنه، غیرقابل پیش بینى و بنیادین خطرناک و زیانمند هستند و باید از آنها پرهیز کرد، چون به رشد منتهى نمى شوند
تله ی ماند کنشی
- فرآیندها رخدادهایى تعیین شده، قطعى، عام و معمولا ناخوشایند هستند که در همگان شکلى مشابه دارند، در زمان هایى مشابه آغاز می شوند و در موقعیت هایى مشابه پایان مى یابند. بنابراین تنها آن اهداف و خواسته ایى امن و پذیرفتنی اند که من را زیاد تغییر ندهند.
راهبرد رستم
- مدیریت و القاى درونزادِ فرآیندها، مستقل از آنچه به صورت هنجارین در دیگران تجربه مى شود؛ یعنی، انتخاب بلندپروازانه ترین اهداف، و پذیرش داوِ مربوط به آنها.
پرسش
چگونه انباشت فراشدها به ظهور فرآیند منتهی میشود؟ آنچه معمولا در سطح اجتماعی به عنوان رشد تجربه میشود فرآیند است یا فراشد؟ چرا فرآیندها بیشتر در رخدادهای زیستشناختی مانند بلوغ تمرکز یافتهاند؟ آخرین فرآیند و فراشدى را که تجربه کردهاید، توصیف کنید. شرایط بروز آنها را تحلیل نمایید و ببینید خودتان آن را برگزیده بودید یا جهان/ دیگرى آن را ایجاب کردهاند؟ آناتومىِ مهمترین فرآیند عمرتان را روى کاغذ ترسیم کنید و مشخص کنید کدام فراشدها در کدام مقاطع زمانى چگونه در شکلگیرى آن موثر بودهاند. واکنش خودتان را به این تغییرات، دلیل انتخاب این واکنش خاص به تنشهاى سطح خُرد، و نتایج به دست آمده براى خودانگارهتان را بنویسید. براى منظم کردن پاسخها، کل فراشدهاى دخیل را به صورت نمودارهاى مرتب شده بر محور زمان نمایش دهید و دو جدول در کنار آنها ترسیم کنید و اثرهاى اعمالشده از سوى دیگرى و جهان را بر آن نمایش دهی