فراموشی -یادآوری
از ویکی زروان
نسخهٔ تاریخ ۲۵ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۴۶ توسط Mehrdad.akhavan (بحث | مشارکتها)
اصل يادآوری
- من برای کنار آمدن با هستی و اجرای کارکردهایی که در سطوح گوناگون فراز بر عهده اش نهاده میشود، نیاز دارد تا تنشهای بنیادین را فراموش کند.
- نهادهای هنجارساز با فرو کاستن این تنشها به مسایلی خردتر و رمزگذاری شده، و بعد به دست دادن روش هایی برای سازگاری یا گریز از آنها، امکان این فراموشی را فراهم می آورند.
- من معمولا در شرایط بحرانی بار دیگر با تنشهای بنیادین رویارو میشود، که آن را یادآوری می نامیم.
فراموشی
- من برای دور ماندن از تنشهای بنیادین و حفظ کارآیی خود در سازوکارهای هنجارینِ جامعه، فراموش کردن تنشهای بنیادین را می پذیرد و خود را با تنشهای روزمره و نمادینِ جایگزینِ آن سرگرم میکند.
- به این ترتیب، فراموشی به گریزی عمومی از مهمترین تنشهای زندگی من منجر میشود.
تله ی مَرشون
فراموشی تنشهای بنیادین، به نادیده گرفتن شکل هستی، و فراموشی هستی منتهی می شود.
راهبرد نرسه
- یادآوری مداوم تنشهای بنیادین، و برگزیدنِ مسیر سازگاری برای رویارویی با آن.
- از آنجا که تنشهای بنیادین در ذات خود قابل رفع و رجوع نیستند، سازگاری با آنها تنها زمانی ممکن میشود که تنشهای راستینی که از آن خاستگاه صادر میشوند، ردیابی شده و من با آنها سازگار شود.
پرسش
- چرا تنشهای بنیادین تا این پایه خطرناک می نمایند؟
- آیا سازوکارهای ترشحِ فراموشی در نظامهای اجتماعی گوناگون، تمدنهای مختلف و نهادهای هنجازسازِ متمایز شباهتی با هم دارد؟ تفاوتهایشان در چیست؟
- کسی که درگیر با فراموشی است با کسی که به یادآوری میپردازد چه تفاوت ملموسی دارد؟
تمرین
[[ترفندهای فراموشی را ردیابی کنید و آنها را خنثا سازید. یادآوری را تمرین کنید.]]