خودآگاه- ناخودآگاه

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

اصل آگاهی

  • بازنمایی جهان پیرامون در درون سیستمِ زنده را آگاهی مینامیم.
  • آگاهی سطوحی بسیار متنوع از پردازش اطلاعات را در بر می گیرد که میتوانند با سخت افزارهای مولکولی، سلولی، یا شبکه ی عصبی پشتیبانی شوند.
  • آگاهی لزوماً به ساده سازی، رده بندی و رمزگذاری محرکهای جاری در محیط سیستم منتهی میشود.
  • تمام سیستم های زنده بخشی از فرآیندهای درونی خود را نیز همچون متغیرهایی بیرونی در نظر میگیرند. بنابراین، آگاهی از همان ابتدا رگه هایی از بازنمایی زمینه ی درونی سیستم را نیز در خود حمل می کند.
  • در صورتی که آگاهی بر روی خود بازتابانده شود و روندهای درونی خود را بازنمایی و رمزگذاری کند، خودآگاهی ایجاد میشود.
  • خودآگاهی شکلی ویژه از آگاهی است که رمزگذاری و صورتبندی و فهمِ بخشی از خودِ آگاهی را به انجام می رساند.
  • مشهورترین ابزار رمزگذاری خودآگاهی در سطح اجتماعی، زبان است.
  • بنابراین ناخودآگاه، مجموعه ى فرآیندهاى ذهنى ایست که در سطح زبانى رمزگذارى نشود و تنها یک حلقه ى بازنمایى ذهنى داشته باشد. در مقابل شالوده ى خودآگاهى نتیجه ى بازنمایى مجددِ امور بازنمایى شده در سطح نشانه هاى زبانى است، هرچند به آن محدود نمیشود.
  • تبدیل داده هاى خودآگاه به ناخودآگاه و برعکس، بر مبناى متغیرهایى مانند حالت آگاهى، پنجره ى توجه، سطح هوشیارى، اهمیت محتواى آگاهى و تنش زا بودنِ آن تنظیم مى شود.


  • پردازش ناخودآگاه بخش عمده ى کنشهاى ذهنى را در بر مى گیرد و تنها جزئى بسیار ناچیز از روندهاى پردازشىِ مغز در قالب [[ادراک

خودآگاه]] رمزبندى مى شود.

  • پردازش ناخودآگاه خزانه ى اصلىِ انباشت و زایش نوآوریهاى ذهنى و خلاقیت است

توهم اصالت خودآگاهی

  • از آنجا که خودآگاهی تنها بخشِ در دسترس آگاهیِ زبانمدارِ اجتماعی شده است، تجربه ی زیسته ی من در سطح اجتماعی روانی توسط محتوای خودآگاهی تسخیر میشود. از این رو، این پیشفرضِ نادرست بدیهی و ملموس مینماید که آگاهی و ادراک در کل چیزی جز خودآگاهی نیست.
  • مشتقهای دیگری از این ارجمند دانستن خودآگاهی نیز وجود دارد. مثلا این که خودآگاهی مهمترین، یا قابل اعتمادترین یا گسترده ترین شکل از آگاهی است.

توهم اصالت ناخودآگاه

ناخودآگاه بخشى مرموز، غیرقابل شناسایى، جادویى و فراطبیعى از ذهن است، که همه ی روندهای سطح روانی با ارجاع به آن قابل توجیه است.


تله ی فرويد

تمام پرسشهای بی پاسخ در سطح روانی با منسوب کردنشان به متغیری مبهم، فراگیر، همه کاره و ناملموس به نام ناخودآگاه تفسیر میگردند.


راهبرد مولانا

دستیابی به تعادلی میان پردازش خودآگاه و ناخودآگاه، از راه ابراز نمادین و زبانى نتایج حاصل از خلاقیت هاى ناخودآگاه.


پرسش

  • ناخودآگاه در چه شرایطی لمس و شناسایی میشود؟
  • آیا میتوان ناخودآگاه را بازنمایی کرد؟
  • یا این که این حوزه تنها از راه آشکارگی ادراک میشود؟
  • در چه شرایطى یک مسأله ى عملیاتى یا معماى شناختى به طور ناگهانى حل مى شود؟ این الگوى جرقه زدنِ ذهنى چه ویژگیهایى دارد؟ در حالت عادى با این جرقه ها چه مى کنید؟
  • عناصر فرهنگىِ آشنایى که از این جرقه ها برخاسته اند چه ساختارى دارند؟


تمرین

  • یکى از این جرقه هاى شهودى و برخاسته از ناخودآگاه را شکار کنید و ببینید چگونه مى توان آن را به محتوایى خودآگاه تبدیل کرد؟ یک روند روانی را چندان پیگیری کنید تا دنباله اش در ابهامِ قلمروی ناخودآگاه گم شود