ارضای میل - تعویق لذت
اصل تعويق لذت
من می تواند میل را در زمانِ بروزش ارضا کند، یا ارضای آن را به تعویق اندازد و به این ترتیب منابع خود را برای ارضای میلی بزرگتر انباشت نماید. این تعویق لذت در واقع نوعی بازیِ میل با زمان است. بدان معنا که من با عقب انداختن زمانِ دستیابی به قلبم، میزان کلی برخورداری اش از آن را افزون میسازد.
زهد
این باور که اصولا تعویق لذت کاری شایسته، نیک یا سودمند است، با فرضِ لذتی استعلایی در زمانی بسیار دوردست پشتیبانی میشود. این غایتِ مبهم معمولا با برچسبهایی مانند رستگاری یا کمال مشخص میشود و پایداری و کارکردش برای تضمین تعویق لذت به ابهام و دوردست بودنش وابسته است.
تله ی زاهد
تعویق لذت از هدف ملموس و واقعی اش کنده میشود و خود همچون غایتی مستقل رمزگذاری میگردد. از این رو شکلی از لذت گریزی و هراس از ارضای میل پدیدار میشود که به محرومیتی دایمی و ناتمامیتی نالازم می انجامد. راهبرد حافظ: مدیریت تعویق لذت بدون فراموش کردن هدف آن، که دستیابی به لذتی بزرگتر در آیندهای قابل پیشبینی است. تلهی ولنگار: ارضای سریع و بیمهابای میل، و سر باز زدن از تعویق لذت به ناتوانی من برای تسخیر زمان و شکست در داد و ستدِ قلبم با آن منتهی میشود. راهبرد بودا: استفاده از تعویق لذت برای دستیابی به خویشتنداری و انضباط و بیشینه کردن میزان قلبم در بازههای زمانیِ قابل سنجش.