تعريف هاى موجود از عنصر فرهنگى
تعریف جدید ریچارد داوکینز از سیستم های تکاملی
3 .جامعهشناسان زيستى و زيستشناسان تنها كسانى نبودند كه براى دستيابى به تعريفى تحليلى از عنصر فرهنگى كوشيدند. يكى از بانفوذترين تعريفهاى ديگرى كه از عنصر فرهنگى ارائه شده است به آثار پيِر بورديو مربوط مىشود. بورديو در كتاب مهمش، ميدانِ توليد فرهنگ، مفهومى به بورديو اين واژه را به عنوان 84 نام »عادتواره« را معرفى كرده است. برچسبى براى يک موقعيت اجتماعى خاص - نقش، طبقه، شرايط تعيينكنندهى رفتار و... - در نظر مىگيرد كه توليد يک واحد معنادارِ رفتار اجتماعى را ممكن مىسازد. اين جايگاههاى جامعهشناختى بسته به شرايطى كه فرد خويش را در آن مىيابد تغيير مىكنند و در اندركنش با موقعيت ساير افرادِ حاضر در فضاى ذهنىِ كنشگر محتوا و شكلِ كنش وى 85 را تعيين مىنمايند . بورديو تعريف خود را با نقد رويكردهاى سنتى و كالسيک به عناصر فرهنگى آغاز مىكند. به گمان او رويكرد رايج كنونى، كه هر عنصر فرهنگى را به خالقش نسبت مىدهد و آن را در شبكهى روابط انسانى ميان مؤلف و آشنايانش تحليل مىكند، نارسا و ناقص است. آنچه او پيشنهاد مىكند، بررسى كردنِ خودِ اثر در زمينهى آثار فرهنگى ديگرى است، كه پيكرههايى كالنتر همچون سبکها و مكتبها را باز مىسازند. به گمان بورديو، براى تحليل پويايیِ اين عناصر فرهنگى بايد به بررسى مجموعهاى از شاخصهاى جامعهشناختى پرداخت كه پذيرش يا عدم پذيرش يک عنصر فرهنگى را در جمعيتهاى انسانى تعيين مىكنند. او اين شاخصها را بر مبناى توزيع قدرت در طبقات گوناگون اجتماعى و چالشهاى حاكم بر طرفهاى درگير در جنگ قدرت تفسير مىكند. عادتواره از نظر او واحدي از موقعيت -