میل - پرهیز
از ویکی زروان
اصل میل
- من در سطح روانی به سوی کردارها، محرکها و شرایطی پیش میرود و در راستایی رفتارهای خود را انتخاب میکند که میزان لذتِ دریافتی را بیشینه سازد، و میزان رنج را کمینه کند.
- تمرکز دستگاه انتخابگر روانی بر لذت و گریختنش از رنج، به ترتیب با میل و پرهیز نمایانده میشوند.
پرهیزمداری
- این باور که رنج اصالت، اهمیت یا واقعیتی بیش از لذت دارد، باعث میشود پرهیز بر میل ترجیح داده شود و میل به لذت بردن به نفعِ پرهیز از رنج نادیده انگاشته شود.
تله ی زاهد
- بسنده کردن به لذتی کمینه که از رهایی از رنج ناشی می شود. غفلت از کلیت فضای حالت لذت، و تمرکز بر عوامل رنجآور و کوشش برای مهار آنها.
راهبرد حافظ
- تأکید بر سویه ی مثبتِ دو قطبیِ لذت -رنج. به رسمیت شمردن میل و پذیرش ارزش و اهمیت سازماندهی نیروهای روانی برای دستیابی به لذت.
پرسش
- چرا نظریه ها، روشها و چارچوبهای فکریِ پرهیزمدار تا این پایه رواج دارند؟
- آیا میتوان خاستگاه تاریخی و ریشه ی اجتماعی خاصی را برای این منش ها تشخیص داد؟
- آیا این برداشت به فقر اقتصادی یا محرومیت گره خورده است؟
تمرین
- میلهای خود را فهرست کنید، و پرهیزهای خود را نیز هم. چه ارتباطی میانشان وجود دارد؟
- خاستگاه هریک چه متغیری در چه سطحی از فراز است؟
- آیا میتوان هر پرهیز را به صورت شکلی از یک میل ترجمه کرد؟