دهریون، ادامهی زروانیهای باستان
در دوران اسلامی فرقهای به نام دهریه وجود داشته که آنان را میتوان ادامهی مستقیم زروانیها دانست. این را میدانیم که در پایان دوران ساسانی و در ادبیات دوران جاهلی و آغاز اسلام، کلمهی عربی «دَهر» برای نامیدن زمان به کار گرفته میشده و از آنجا که همچون ایزدی نیز پرستیده میشده، دقیقاً با زروان مترادف بوده است. از این رو برداشت منصور شکی که دهریان سدههای سوم و چهارم هجری را همان زروانیهای باستانی میداند، درست مینماید. [۱]
دادههایی که از دهریون در دست داریم تا حدودی ماهیت باورهای زروانی را روشن میسازد. دهریون جبرگرا بودند، به چیرگی نیروی طبیعت و زمانه بر سرنوشت باور داشتند، و برداشتی ملحدانه و دینستیزانه را تبلیغ میکردند. شرح باورهای ایشان به نوشتاری مستقل نیاز دارد. تنها در این حد اشاره کنیم که آثار به جا مانده از ایشان نشان میدهد که به نوعی مادهگرایی تندروانه باور داشتهاند و بخت و تقدیر، و همچنین نیکی و بدیِ نهفته در آن را محکوم روندهای جاری بر عناصر چهارگانه میدانستهاند. اگر این موارد را در کنار تأکید زروانیهای عصر ساسانی بر ترکیب عناصر و روندهای مادی بگذاریم، به تصویری روشنتر در مورد آرا و عقاید زروانیها دست مییابیم.
- ↑ Shaki, 2002: 35-44.
منابع
- Shaki, M. “Dahri,” Encyclopaedia Iranica. New York: Mazda Pub, 2002.
وکیلی، شروین. اسطورهشناسی ایزدان ایرانی، نشر شورآفرین، تهران، ۱۳۹۵ (ص ۱۰۸-۱۰۷)