شفافیت

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

بخشی از کتاب زبان، زمان، زنان

شفافیت رابطه ای میان دال و مدلول

  • از آن هنگام که ارسطو ساختارهای ادبی و نظامهای زبانی را به عنوان تقلید کنندگان و بازنمایندگانِ روشن و شفاف جهان طبیعت معرفی کرد، به این توهم در میان اندیشمندان و عوام دامن زد که زبان، ساختاری است که تصویری دقیق و روشن از جهان خارج را پیش چشمان ما تصویر میکند.
  • مبنای این پیشفرض آن است که رابطه ای میان دال و مدلول وجود دارد که از جنس ارجاع امری زبانی به مضمونی خارجی و طبیعی است.
  • بر اساس این پیشفرض، رابطه ی دال و مدلول رابطه ای سرراست، روشن، شفاف، و پایدار است.
  • به عبارت دیگر، هر واژه با مفهومی که به آن ارجاع میدهد اتصالی ناگسستنی، پایدار و طبیعی دارد. از اینرو، بسیاری از واژگان زبان مادری ما به گمانمان به شکلی بدیهی و آشکار با مضمون و موضوعِ ارجاعِ خود پیوند خورده.



توهم شفافیت

  • پژوهشهای جاری در زمینهی «زبانشناسیِ مقایسه ای» و تحلیل هایی که در مورد بافتهای زبانیِ پیچیده تر مانند متنهای ادبی انجام گرفته، نشان میدهد که ایمان به رابطه ای سرراست و روشن میان دال و مدلول، افسانه ای پیش پاافتاده و عامیانه است که واقعیت ندارد.
  • در اصل، اتصال میان دال و مدلول اتصالی لق و سیال است.
  • هر دال به مجموعه ای از مدلولها و دامنه ای از آنها در موقیعت های گوناگون اشاره میکند و مدلولها برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر میرسد، نه از جهان خارج و محیط طبیعی، که از تمایزهای درونی پیکره ی زبان ناشی میشوند