طغیان بر ضد عقلانیت ابزاری شده

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

همه ی ما، بخت این را داریم که گهگاه از دامِ چرخه ی خودکامه ی مکالمه ی درونمان رها شویم و در سطحی طبیعی تر، ژرف تر، و البته نامفهوم تر، بیندیشیم. هنگامیکه موسیقیِ گوشنوازی را می شنویم یا هنگامی که به خلاقیت هنری مشغولیم، در واقع، طغیانی بر ضد این عقلانیتِ ابزاری شده و ارتباط زده را تجربه می کنیم. تجربه ی متوقف شدنِ گفتار درونی برای بسیاری از ما آشناست و اگر کمی دقیق باشیم به هنگام فروکش کردن غوغای مکالمه با خود، جریانِ بی وقفه ولی سرکوب شده ی تفکرِ طبیعی و ناب را در زیرِ سطحِ اندیشه ی زبانی بازمی یابیم.

در آن هنگام که افکارمان به زبان نیامدنی جلوه می کند؛ آن وقت که چیزی به ذهن مان خطور می کند، اما به بهانه ی نادرست، احمقانه، بی ربط یا ناشایست بودن سانسورش می کنیم؛ هنگامیکه کلمات از ذهن مان می گریزند و واژه ای یا مفهومی نوک زبان مان است، اما بر زبان نمی آید، در این زمانهاست که تفکرِ اصیل ترِ ی را در استقلال از زبان تجربه می کنیم.

اندیشه و عقلِ تنیده شده در آن، جهانی فراختر از زبان دارند. نیروی زبان در صورتبندی این اندیشه، و قدرتِ دیگری در مسخِ من، هرگز آنقدر رشد نمی کند که کل این پهنه را در بر گیرد. در نهایت دیر یا زود بخشی از این بسترِ گسترده، از زیر پوششِ چروکیده ترِ ساخت زبانی، بیرون خواهد زد و این همان است که با نام شهود و اشراق شهرت یافته است.