منش؛ سپر بلای تکاملی
منشها، به تعبيرى، يک سپر بلاى تكاملى هستند. سيستم جاندار، همواره درگير چالشى جدى است كه عبارت است از سازگار شدن با
محيطى دگرگون شونده. جاندار براى كنار آمدن با جهان پيرامونى اش، فرصتى براى خطا كردن ندارد. به هنگام پيشبينى رفتار جهان در برش زمانىِ پيشاروى سيستم، هر اشتباهى مى تواند مرگبار باشد و به فروپاشى روندهاى خودزاينده ى درونى آن بينجامد. سيستم هاى زنده با برساختن سپهرى اطلاعاتى از سيستم هاى تكاملىِ ساده، روند مبارزه با آشوب محيط را به سطح عناصر ذهنى تحويل كرده اند.
با پيدايش منشها، كوانتوم هايى اطلاعاتى براى حدس زدن در مورد آينده ى محيط و درونِ سيستم ابداع شده اند. با اين حيله، ديگر نيازى به آن نيست كه خودِ سيستم درگير آزمون و خطاهاى مرگبار سابقش شود.
رويارويى با دگرگونی هاى محيطى، و برساختن تصويرى منسجم و قانونمنداز محيط بيرونى، به جاى آن كه در كل سيستم زنده نهادينه شود وپيامدهاى خطا را به كل ساز و كارهايش تعميم دهد، در جايگاهى ويژه وتخصص يافته - يعنى دستگاه عصبى - متمركز شده و لايه اى از منشها را پديد آورده است كه در صورت خطا كردن، مى توانند به جاى جاندار منقرض شوند. در واقع، با پيدايش لايهى تكاملىِ منشها، انتخاب طبيعىِ حاكم بر جانداران يک گام به تعويق افتاده است. راهكارهاى سيستم براى بقا مى توانند يک بار در سطح منشها آزموده شوند و تنها در صورت موفقيت به كل سيستم تعميم يابند و به طور عينی اجرا شوند. باورها، عقايد، انديشه ها و تصوير ذهنى فرد از جهان، ديگرى، و خويشتن نتيجه ى آزمونهايى است كه موفق بوده اند.