قلبم - پرنم: تفاوت بین نسخهها
از ویکی زروان
(←تمرین) |
(←تمرین) |
||
(۲ ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۳۶: | سطر ۳۶: | ||
* معیارهای سازماندهی رفتار خویش را بر اساس دوقطبی یادشده رده بندی کنید. | * معیارهای سازماندهی رفتار خویش را بر اساس دوقطبی یادشده رده بندی کنید. | ||
* چه عواملی راه را بر راهبرد اهریمن گشوده اند؟ | * چه عواملی راه را بر راهبرد اهریمن گشوده اند؟ | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | [[File:30.JPG|center]] | |
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۳۱
بقا ـ مرگ ، قدرت ـ ناتوانی ، لذت ـرنج ، معنا ـپوچی
اصل قلبم
- تمام سیستمهای تکاملیِ مرتبط با «من» رفتارهای خود را طوری سازماندهی می کنند که میزان بقا، قدرت، لذت و معنا را در سطوح فراز بیشینه سازند. به بیان دیگر، در هر سطح از فراز سیستمی پایه وجود دارد که برای بیشینه کردن یکی از این چهار متغیر تخصص یافته است و راهبردهای رفتاری خود را بر اساس این معیار مدیریت می کند.
- واژگونه ی این مفاهیم «پوچی، رنج، ناتوانی و مرگ» که با سرواژه ی «پرنم» نموده می شوند، از جنس غیاب هستند و دور شدن از این گرانیگاه های معنایی را نشان میدهند.
اصل بقای قلبم
این تصور که میزان کلی قلبم و پرنم در هستی، در افراد یا در واحدهای زمانی و اجتماعی، یکسان و تغییرناپذیر است و بنابراین تولید قلبم به جبران شدنش از راهِ زایش پرنم خواهد انجامید.
توهم پرنم
- برداشتی بدبینانه که متغیرهای نشانگر غیاب (پرنم) را صاحب ارزش وجودی می داند و فرض می کند که در سطوح فراز گرانیگاه هایی مانند پوچی، رنج، ناتوانی و مرگ وجود دارند، که سیستمها از آنها می گریزند. در این برداشت، پرنم ارزش وجودی دارد و قلبم نشانگر غیاب این متغیرهای منفی است.
تله ی اهريمن
- محدود دانستن میزان کلی قلبم و بنیاد کردنِ محاسبه های رفتاری بر مبنای پرنم و در نظر گرفتن این متغیرهای منفی به عنوان مبنای ارزیابی و سازماندهی رفتار.
- تمرکز بر سویه ی تاریک و ناخوشایند چیزها و تلاش برای کاستن از آنها، که به الگوی بازی MINMAX منتهی می شود، یعنی تلاش برای کمینه کردنِ هزینه ها بر مبنای محاسبه ی آسیب ها.
راهبرد هورمزد
- تمرکز معیارها و مبانی سازماندهی رفتار بر اساس قلبم، به مثابه حوزه ای گسترش یابنده و فرضی پرنم همچون غیابِ این متغیرهای پایه.
- ارزیابی، داوری و آفرینش چیزهای نو بر اساس محاسبه ی قلبم و سویه ی مثبت و وجودی چیزها.
- چرا که اهریمن با تراشیدن نیستی و هورمزد با آفرینش هستی کنش خلق را به انجام میرسانند. این الگو به بازی MAXMIN می انجامد که عبارت است از بیشینه کردنِ سودها بر اساس محاسبه ی دستاوردها.
پرسش
- راهبرد هورمزد و اهریمن چگونه در سطوح گوناگون فراز نمود می یابند؟
- ساز و کارهایی را تشخیص دهید که به محاسبهی امور منفی و پرنم بسنده کرده اند.
- چرا دستاورد این شیوه از سازماندهی رفتار خرسندکننده نیست؟
تمرین
- معیارهای سازماندهی رفتار خویش را بر اساس دوقطبی یادشده رده بندی کنید.
- چه عواملی راه را بر راهبرد اهریمن گشوده اند؟