برخال: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «''برخال (Fractal) عبارت است از ساختارى كه دو خاصيتِ ديفرانسيل‏‌ناپذيرى و خودهما...» ایجاد کرد)
 
(برخال در سيستم‏هاى پیچیده)
 
(۷ ویرایش میانی توسط ۲ کاربر نشان داده نشده‌است)
سطر ۱: سطر ۱:
''برخال (Fractal) عبارت است از ساختارى كه دو خاصيتِ ديفرانسيل‏‌ناپذيرى و خودهمانندى را دارا باشد.''
+
==تعریف==
 +
برخال (Fractal) عبارت است از ساختارى كه دو خاصيتِ ديفرانسيل‏‌ناپذيرى و خودهمانندى را دارا باشد.([[کتاب سیستم های پیچیده]] (ص: 223-224-225-226))
 +
<br />
 +
<br />
  
کتاب سیستم های پیچیده (ص: 223-224-225-226)
+
==نظمِ برخالى==
----
+
* روابط بين سطوح [[سلسله مراتب]]، مى‏‌تواند به نشت كردنِ روندهاى يك سطح به سطوح ديگر، يا تركيب شدن [[فرآيند|فرآيندهاى]] مربوط به سطوح همسايه منتهى شود. اين امر، شكلى جديد از [[همریختی|همريختى]] را در [[سيستم‏|سيستم‏هاى]] [[سلسله مراتبى]] پديد مى‏‌آورد كه نظمِ برخالى نام دارد.  
 
+
* مفهوم برخال، در دهه‌‏ى هفتاد رواج يافت. در اين مقطع بود كه رياضيدانى به نام ماندلبرو ، نشان داد كه با تكرار كردنِ پياپىِ يك تبديل بر یك معادله‏‌ى ساده، مى‏‌توان اشكال هندس‏ى غريبى را به دست آورد كه از قواعدى جالب توجه پيروى مى‏‌كنند.  
روابط بين سطوح [[سلسله مراتب]]، مى‏‌تواند به نشت كردنِ روندهاى يك سطح به سطوح ديگر، يا تركيب شدن [[فرآيند|فرآيندهاى]] مربوط به سطوح همسايه منتهى شود. اين امر، شكلى جديد از [[همریختی|همريختى]] را در [[سيستم‏|سيستم‏هاى]] سلسله مراتبى پديد مى‏‌آورد كه نظمِ برخالى نام دارد. مفهوم برخال، در دهه‌‏ى هفتاد رواج يافت. در اين مقطع بود كه رياضيدانى به نام ماندلبرو ، نشان داد كه با تكرار كردنِ پياپىِ يك تبديل بر یك معادله‏‌ى ساده، مى‏‌توان اشكال هندس‏ى غريبى را به دست آورد كه از قواعدى جالب توجه پيروى مى‏‌كنند. از نظر رياضى، برخال، عبارت است از [[ساختار|ساختارى]] كه دو خاصيتِ ديفرانسيل‏‌ناپذيرى  و خودهمانندى  را دارا باشد. دیفرانسيل ناپذيرى، يعنى اين كه شكل حد و مرزهاى ساختار مورد نظر ما با محيطش، با معادلات ديفرانسيلى قابل بيان نباشد. نتيجه‏‌ى ظاهرى اين خاصيت آن است مرزهاى ساختار حالتى بريده بريده و شكسته پيدا كند، و گسسته باشد.
+
* از نظر رياضى، برخال، عبارت است از [[ساختار|ساختارى]] كه دو خاصيتِ '''ديفرانسيل‏‌ناپذيرى''' و '''خودهمانندى''' را دارا باشد.  
 
+
* دیفرانسيل ناپذيرى، يعنى اين كه شكل حد و مرزهاى ساختار مورد نظر ما با محيطش، با معادلات ديفرانسيلى قابل بيان نباشد. نتيجه‏‌ى ظاهرى اين خاصيت آن است مرزهاى ساختار حالتى بريده بريده و شكسته پيدا كند، و گسسته باشد.
خود همانندى صفت جالبترى است. اين بدان معناست كه در سطوح متفاوتِ سلسله مراتب، الگوهاى ريختىِ مشابهى به طور منظم تكرار شوند.
+
* خود همانندى صفت جالبترى است. اين بدان معناست كه در سطوح متفاوتِ سلسله مراتب، الگوهاى ريختىِ مشابهى به طور منظم تكرار شوند.
 +
<br />
  
 
{| class="wikitable"
 
{| class="wikitable"
 
|-
 
|-
| '''متغیر/ سطح''' || زیستی || روانی || اجتماعی || فرهنگی
+
| '''متغیر/ سطح''' || [[زیستی]] || [[روانی]] || [[اجتماعی]] || [[فرهنگی]]
 
|-
 
|-
| ماهیت‌فرآیندها || زیست‌شناختی || روانشناختی || جامعه‌شناختی || نمادین-‌معنایی
+
| '''ماهیت‌فرآیندها''' || زیست‌شناختی || [[روانشناختی]] || جامعه‌شناختی || نمادین-‌معنایی
 
|-
 
|-
| سیستم پایه || بدن جاندار || نظام‌شخصیتی || نهاد اجتماعی || منش‌(عنصرفرهنگی)
+
| '''سیستم پایه''' || بدن جاندار || نظام‌شخصیتی || [[نهاد]] اجتماعی || [[منش‌]](عنصرفرهنگی)
 
|-
 
|-
| خاستگاه‌ [[سیستم خودارجاع|شبکه‌ی‌خودارجاع]] || مولکولی || عصبی || کنش متقابل نمادین || زبانی
+
| '''خاستگاه‌ [[سیستم خودارجاع|شبکه‌ی‌خودارجاع]]''' || مولکولی || عصبی || کنش متقابل نمادین || [[زبانی]]
 
|-
 
|-
| نوع‌چرخه‌های [[رابطه بازگشتى|بازگشتی]] || بیوشیمیایی || شناختی/‌هیجانی || اندرکنش بینافردی || تبادل پیام از مجرای‌‌رسانه‌ها
+
| '''نوع‌چرخه‌های [[رابطه بازگشتى|بازگشتی]]''' || بیوشیمیایی || شناختی/‌هیجانی || اندرکنش بینافردی || تبادل پیام از مجرای‌‌رسانه‌ها
 
|-
 
|-
| سطوح سلسله مراتب درونی || بسیار زیاد || بسیار کم || کم || زیاد
+
| '''[[سطوح سلسله مراتب]] درونی''' || بسیار زیاد || بسیار کم || کم || زیاد
 
|-
 
|-
| روش مشاهده || آزمایشگاهی || درون‌کاوانه || تجربی/‌‌فهمی || تحلیل متن
+
| '''روش مشاهده''' || آزمایشگاهی || درون‌کاوانه || تجربی/‌‌فهمی || تحلیل متن
 
|-
 
|-
| ابعاد مکانی || میکرومتر تا کیلومتر || میلی‌متر تا متر || سانتی‌متر تا کیلومتر || کیلومتر
+
| '''ابعاد مکانی''' || میکرومتر تا کیلومتر || میلی‌متر تا متر || سانتی‌متر تا کیلومتر || کیلومتر
 
|-
 
|-
| ابعاد زمانی || هزارم‌ثانیه‌تا‌سال || ثانیه تا ساعت || ساعت تا‌سال || سال تا قرن
+
| '''ابعاد زمانی''' || هزارم‌ثانیه‌تا‌سال || ثانیه تا ساعت || ساعت تا‌سال || سال تا قرن
 
|-
 
|-
| [[جذب کننده|جذب کننده‌ی]] عام || مرگ/ زندگی || لذت/ رنج || قدرت/ ضعف || معنا/ پوچی
+
| '''[[جذب کننده|جذب کننده‌ی]] عام''' || [[مرگ/ زندگی]] || [[لذت/ رنج]] || [[قدرت/ ضعف]] || [[معنا/ پوچی]]
 
|-
 
|-
| متغیر مرکزی || [[بقا]] || لذت || قدرت || [[معنا]]
+
| '''متغیر مرکزی''' || [[بقا]] || لذت || قدرت || [[معنا]]
 
|-
 
|-
| بازنمایی در سطح سوژه || تن || من || فرامن || منِ آرمانی
+
| '''بازنمایی در سطح سوژه''' || [[تن]] || [[من]] || فرامن || منِ آرمانی
 
|}
 
|}
+
<br />
امروزه ما مى‏‌دانيم كه بسيارى از اشكال طبيعى خصلت برخالى دارند. شكل يك دانه‌‏ى برف، از معادله‏‌ى برخالى كه به نام سازنده‏‌اش كُخ  نام گرفته تبعيت مى‏‌كند. شكل يك برگ، گل، ابر، و گل كلم (!) نمونه‏‌هايى از برخال‌هاى طبيعى هستند. اما نيازى نيست راه دورى برويم، الگوى پخش شدن رگ‌ها و عصب‌ها در عضله، و ساختار شبكه‏‌ى عصبىِ جانوران هم برخال هستند. يعنى اگر بخش كوچكى از يك ابر يا گل كلم را بزرگ كنيد، به شكلى بر مى‏‌خوريد كه شبيه يك ابر يا گل كلمِ كامل است.  
+
 
 +
==برخال در طبیعت==
 +
* امروزه ما مى‏‌دانيم كه بسيارى از اشكال طبيعى خصلت برخالى دارند. شكل يك دانه‌‏ى برف، از معادله‏‌ى برخالى كه به نام سازنده‏‌اش كُخ  نام گرفته تبعيت مى‏‌كند. شكل يك برگ، گل، ابر، و گل كلم (!) نمونه‏‌هايى از برخال‌هاى طبيعى هستند. اما نيازى نيست راه دورى برويم، الگوى پخش شدن رگ‌ها و عصب‌ها در عضله، و ساختار شبكه‏‌ى عصبىِ جانوران هم برخال هستند. يعنى اگر بخش كوچكى از يك ابر يا گل كلم را بزرگ كنيد، به شكلى بر مى‏‌خوريد كه شبيه يك ابر يا گل كلمِ كامل است.
 +
<br />
 +
 
 +
* در واقع يك دیدگاه درباره‌‏ى هندسه‏‌ى برخال‌ها آن است كه تمام اشكالِ طبيعىِ ساخته شده بر مبناى روندهاى زايشى  تكرارى برخال هستند. با اين حساب، تمام هندسه‏‌ى تمام جانداران برخالى است، چرا كه با قواعدى تكرارى از واحد سلولى منفردِ اوليه‌‏اى پديد آمده‏‌اند، درست همانطور كه دانه‌‏ى برف با اتصالِ پياپىِ مولکول‌هاى آب به هسته‌‏اى مركزى رشد مى‏‌كند.
 +
<br />
 +
<br />
 +
 
 +
==برخال در [[سيستم‏هاى پیچیده]]==
 +
* نكته‌‏اى كه شايد به ذكر كردنش بيارزد، اين كه در سيستم‏هاى [[آشوب|آشوبناك]]، [[جذب كننده‌‏ى]] [[پويايى]] [[سيستم]]، يك برخال است.
 +
* برخالى بودنِ جذب كننده، به معناى گسترده بودنِ خيره كننده‌‏ى دامنه‌‏ى انتخاب‌هاى سيستم است و اين همان است كه به پيش‏بينى‏‌ناپذير شدنِ رفتار اين سيستم‏‌ها مى‏‌انجامد.
 +
* براى تفكيك كردنِ اين جذب كننده‏‌هاى برخالى از همتاهايشان در سيستم‌‏هاى غيرآشوبناك (كه معمولاً به شكل خط يا نقطه هستند،) آنها را '''جذب كننده‌‏ى عجيب'''  مى‏‌نامند.
  
در واقع يك دیدگاه درباره‌‏ى هندسه‏‌ى برخال‌ها آن است كه تمام اشكالِ طبيعىِ ساخته شده بر مبناى روندهاى زايشى  تكرارى برخال هستند. با اين حساب، تمام هندسه‏‌ى تمام جانداران برخالى است، چرا كه با قواعدى تكرارى از واحد سلولى منفردِ اوليه‌‏اى پديد آمده‏‌اند، درست همانطور كه دانه‌‏ى برف با اتصالِ پياپىِ مولکول‌هاى آب به هسته‌‏اى مركزى رشد مى‏‌كند.
+
* خودهمانندى در برخال‌ها، شكل جديدى از [[تقارن]] را ايجاد مى‌‏كند كه تقارن مقياسى خوانده مى‌‏شود.  
+
* تقارن مقياسى، نوع جديدى از همريختى را هم پديد مى‌‏آورد، كه در مقياس‌هاى گوناگون، يعنى سطوح متفاوت سلسله مراتب توزيع شده است.  
نكته‌‏اى كه شايد به ذكر كردنش بيرزد، اين كه در سيستم‏هاى [[آشوب|آشوبناك]]، جذب كننده‌‏ى پويايى سيستم، يك برخال است. برخالى بودنِ جذب كننده، به معناى گسترده بودنِ خيره كننده‌‏ى دامنه‌‏ى انتخاب‌هاى سيستم است و اين همان است كه به پيش‏بينى‏‌ناپذير شدنِ رفتار اين سيستم‏‌ها مى‏‌انجامد. براى تفكيك كردنِ اين جذب كننده‏‌هاى برخالى از همتاهايشان در سيستم‌‏هاى غيرآشوبناك (كه معمولاً به شكل خط يا نقطه هستند،) آنها را جذب كننده‌‏ى عجيب مى‏‌نامند.
+
* همريختىِ برخالى، يكى ديگر از پل‌هایى است كه ساختار نظام‌هاى [[سلسله مراتبى]] را هم پيوند مى‌‏دهد.
 +
  <br />
  
خودهمانندى در برخال‌ها، شكل جديدى از [[تقارن]] را ايجاد مى‌‏كند كه تقارن مقياسى خوانده مى‌‏شود. تقارن مقياسى، نوع جديدى از همريختى را هم پديد مى‌‏آورد، كه در مقياس‌هاى گوناگون، يعنى سطوح متفاوت سلسله مراتب توزيع شده است. همريختىِ برخالى، يكى ديگر از پل‌هایى است كه ساختار نظام‌هاى سلسله مراتبى را هم پيوند مى‌‏دهد.
 
  
برخال، عبارت است از ساختارى كه دو خاصيتِ ديفرانسيل‌ناپذيرى و خودهمانندى را دارا باشد.
+
[[رده: کلیدواژه]] [[رده: نظریه سیستم‌های پیچیده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۱۱

تعریف

برخال (Fractal) عبارت است از ساختارى كه دو خاصيتِ ديفرانسيل‏‌ناپذيرى و خودهمانندى را دارا باشد.(کتاب سیستم های پیچیده (ص: 223-224-225-226))

نظمِ برخالى

  • روابط بين سطوح سلسله مراتب، مى‏‌تواند به نشت كردنِ روندهاى يك سطح به سطوح ديگر، يا تركيب شدن فرآيندهاى مربوط به سطوح همسايه منتهى شود. اين امر، شكلى جديد از همريختى را در سيستم‏هاى سلسله مراتبى پديد مى‏‌آورد كه نظمِ برخالى نام دارد.
  • مفهوم برخال، در دهه‌‏ى هفتاد رواج يافت. در اين مقطع بود كه رياضيدانى به نام ماندلبرو ، نشان داد كه با تكرار كردنِ پياپىِ يك تبديل بر یك معادله‏‌ى ساده، مى‏‌توان اشكال هندس‏ى غريبى را به دست آورد كه از قواعدى جالب توجه پيروى مى‏‌كنند.
  • از نظر رياضى، برخال، عبارت است از ساختارى كه دو خاصيتِ ديفرانسيل‏‌ناپذيرى و خودهمانندى را دارا باشد.
  • دیفرانسيل ناپذيرى، يعنى اين كه شكل حد و مرزهاى ساختار مورد نظر ما با محيطش، با معادلات ديفرانسيلى قابل بيان نباشد. نتيجه‏‌ى ظاهرى اين خاصيت آن است مرزهاى ساختار حالتى بريده بريده و شكسته پيدا كند، و گسسته باشد.
  • خود همانندى صفت جالبترى است. اين بدان معناست كه در سطوح متفاوتِ سلسله مراتب، الگوهاى ريختىِ مشابهى به طور منظم تكرار شوند.


متغیر/ سطح زیستی روانی اجتماعی فرهنگی
ماهیت‌فرآیندها زیست‌شناختی روانشناختی جامعه‌شناختی نمادین-‌معنایی
سیستم پایه بدن جاندار نظام‌شخصیتی نهاد اجتماعی منش‌(عنصرفرهنگی)
خاستگاه‌ شبکه‌ی‌خودارجاع مولکولی عصبی کنش متقابل نمادین زبانی
نوع‌چرخه‌های بازگشتی بیوشیمیایی شناختی/‌هیجانی اندرکنش بینافردی تبادل پیام از مجرای‌‌رسانه‌ها
سطوح سلسله مراتب درونی بسیار زیاد بسیار کم کم زیاد
روش مشاهده آزمایشگاهی درون‌کاوانه تجربی/‌‌فهمی تحلیل متن
ابعاد مکانی میکرومتر تا کیلومتر میلی‌متر تا متر سانتی‌متر تا کیلومتر کیلومتر
ابعاد زمانی هزارم‌ثانیه‌تا‌سال ثانیه تا ساعت ساعت تا‌سال سال تا قرن
جذب کننده‌ی عام مرگ/ زندگی لذت/ رنج قدرت/ ضعف معنا/ پوچی
متغیر مرکزی بقا لذت قدرت معنا
بازنمایی در سطح سوژه تن من فرامن منِ آرمانی


برخال در طبیعت

  • امروزه ما مى‏‌دانيم كه بسيارى از اشكال طبيعى خصلت برخالى دارند. شكل يك دانه‌‏ى برف، از معادله‏‌ى برخالى كه به نام سازنده‏‌اش كُخ نام گرفته تبعيت مى‏‌كند. شكل يك برگ، گل، ابر، و گل كلم (!) نمونه‏‌هايى از برخال‌هاى طبيعى هستند. اما نيازى نيست راه دورى برويم، الگوى پخش شدن رگ‌ها و عصب‌ها در عضله، و ساختار شبكه‏‌ى عصبىِ جانوران هم برخال هستند. يعنى اگر بخش كوچكى از يك ابر يا گل كلم را بزرگ كنيد، به شكلى بر مى‏‌خوريد كه شبيه يك ابر يا گل كلمِ كامل است.


  • در واقع يك دیدگاه درباره‌‏ى هندسه‏‌ى برخال‌ها آن است كه تمام اشكالِ طبيعىِ ساخته شده بر مبناى روندهاى زايشى تكرارى برخال هستند. با اين حساب، تمام هندسه‏‌ى تمام جانداران برخالى است، چرا كه با قواعدى تكرارى از واحد سلولى منفردِ اوليه‌‏اى پديد آمده‏‌اند، درست همانطور كه دانه‌‏ى برف با اتصالِ پياپىِ مولکول‌هاى آب به هسته‌‏اى مركزى رشد مى‏‌كند.



برخال در سيستم‏هاى پیچیده

  • نكته‌‏اى كه شايد به ذكر كردنش بيارزد، اين كه در سيستم‏هاى آشوبناك، جذب كننده‌‏ى پويايى سيستم، يك برخال است.
  • برخالى بودنِ جذب كننده، به معناى گسترده بودنِ خيره كننده‌‏ى دامنه‌‏ى انتخاب‌هاى سيستم است و اين همان است كه به پيش‏بينى‏‌ناپذير شدنِ رفتار اين سيستم‏‌ها مى‏‌انجامد.
  • براى تفكيك كردنِ اين جذب كننده‏‌هاى برخالى از همتاهايشان در سيستم‌‏هاى غيرآشوبناك (كه معمولاً به شكل خط يا نقطه هستند،) آنها را جذب كننده‌‏ى عجيب مى‏‌نامند.
  • خودهمانندى در برخال‌ها، شكل جديدى از تقارن را ايجاد مى‌‏كند كه تقارن مقياسى خوانده مى‌‏شود.
  • تقارن مقياسى، نوع جديدى از همريختى را هم پديد مى‌‏آورد، كه در مقياس‌هاى گوناگون، يعنى سطوح متفاوت سلسله مراتب توزيع شده است.
  • همريختىِ برخالى، يكى ديگر از پل‌هایى است كه ساختار نظام‌هاى سلسله مراتبى را هم پيوند مى‌‏دهد.