كالبدشناسى منش: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۲۰: سطر ۲۰:
  
 
[[سرمش؛ قالب و چارچوب شناختی]]  
 
[[سرمش؛ قالب و چارچوب شناختی]]  
 
  
 
[[رویکرد سیستمی به نظریه اطلاعات]]
 
[[رویکرد سیستمی به نظریه اطلاعات]]
 
  
 
[[اطلاعات دستوری و  ساختاری]]
 
[[اطلاعات دستوری و  ساختاری]]
  
 +
[[ارزش ؛  معنا]]
  
 +
[[ارزش و معنا در منشها]]
  
  
  
[[ارزش ؛  معنا]]
+
3 .منش، همچون هر سيستم تكاملى ديگرى، دستگاهى است كه با انتخاب
 
+
يكى از گزينههاى رفتارىِ در اختيارش، تقارن حاكم بر رخدادها را
 
+
مىشكند و به اين شكل اطالعات توليد مىكند.
[[ارزش و معنا در منشها]]
+
چنان كه گذشت، تغيير يافتن تصادفى اطالعات درونى سيستم در
در منشها، معنا به طور مشخص از ارزش جدا شده است. معنا، آن عاملى است كه اثرگذارى و برد رفتارى منش را تعيين مى كند، و ارزش
+
جريان همانندسازى با نام جهش شناخته میشود. در مورد جهش بايد اين
شاخصى است كه بخت منش براى همانندسازى و تكثير شدن بر جمعيتى از ميزبانان را مشخص مىكند. اطلاعات دستورى بيشتر با ارزش، و اطلاعات ساختارى بيشتر با معناى منش ارتباط دارند.
+
نكته را در نظر داشت كه هر تغييرى لزوماً جهش نيست. تمام سيستمهاى
 
+
تكاملى پويا هستند و در هر دو مقطع زمانى دلخواهى كه مورد وارسى قرار
از تفكيک آشكار ارزش و معنا در منشها روشن مى شود كه ساخت اطلاعاتی منشها از همين دو نوعِ پايه ى ساختارى و دستورى تشكيل يافته
+
گيرند، در دامنهاي تغيير كردهاند. آنچه جهش خوانده مىشود، تغييرى
است. اطلاعات ساختارى يک منش را مىتوان مترادف دانست با «تغييرات الگوى شليک نورونهاى مغز، پس از دريافت آن منش خاص». به اين
+
است كه بختِ سيستم براى همانندسازى را كم يا زياد كند، و اين تنها در
ترتيب، زمينه اي از اطلاعات كه شالوده ى دستگاه عصبىِ گيرنده ى منش را برمى سازند و دريافت و فهم منش را ممكن مى سازند، مى توانند به عنوان اطلاعات ساختارى در نظر گرفته شوند. اين، در واقع، زمينه اي سختافزارى است كه نرمافزارِ مورد نياز براى رمزگشايى منش را در خود نگه داشتهاست.
+
صورتى ممكن است كه رفتار سيستم را فراتر از دامنهاى دگرگون سازد. در
اطالعات دستورى، آن اطالعاتى است كه منش به هنگام بيان و انتقال  
+
مورد منشها هم اين قاعده صادق است. تمام منشها، مرتباً، در حال تغيير
از مجارى ارتباطى، در آن صورتبندي مىشود. اين، در واقع، اطالعاتى
+
هستند، اما همواره آن تحوالتى كه معنا و كاركرد منش را كمتر از حد
 +
آستانهاي دگرگون كنند، ناديده انگاشته مىشوند.
 +
157 اطالعات ساختارى منشها به دليل پويايى بغرنج و آشوبگونهي
 +
شبكههاى عصبى، همواره دستخوش تغيير است. آنچه در آن ثابت مىماند
 +
معناست، كه در سطح روانشناختى جوهرهى تمايز يک منش از ساير
 +
منشهاست. جهشى كه براى ما قابل مشاهده و ردگيرى باشد، بايد لزوماً در  
 +
قلمرو اطالعات دستورى رخ دهد. چنين جهشهايى هم به طور مرتب در
 +
جريان انتقال پيامها انجام مىگيرند

نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۰

منشها هم مثل هر سيستم همانندساز و خودزاينده ى ديگرى، در مسير تكامل خود سلسله مراتبى از پيچيدگى را در درون خود ايجاد مى كنند. يكى از راه هاى دستيابى به دركى دقيقتر از مفهوم منش و عناصر سازنده ى آن، بررسى همين سطوح پياپىِ سلسله مراتب است؛ سطوحى كه از برهم نهاده شدنشان ساخت پيازگونه ى منش پديد مىآيد.

نمادها، خرد ترین واحد حمل معنا

كنش متقابل نمادين لومان

مغز؛ پیچیده ترین چیز شناخته شده در هستی

آغازگاه زایش منشها

ابرمنش

انعطاف پذیر ابر منشها

حوزه های کلان ابرمنشها

تاثیرات متقابل منشها بر بخت تکثیر یکدیگر

زبان؛ معیار تفکیک سیستم های فرهنگی

سرمش؛ قالب و چارچوب شناختی

رویکرد سیستمی به نظریه اطلاعات

اطلاعات دستوری و ساختاری

ارزش ؛ معنا

ارزش و معنا در منشها


3 .منش، همچون هر سيستم تكاملى ديگرى، دستگاهى است كه با انتخاب يكى از گزينههاى رفتارىِ در اختيارش، تقارن حاكم بر رخدادها را مىشكند و به اين شكل اطالعات توليد مىكند. چنان كه گذشت، تغيير يافتن تصادفى اطالعات درونى سيستم در جريان همانندسازى با نام جهش شناخته میشود. در مورد جهش بايد اين نكته را در نظر داشت كه هر تغييرى لزوماً جهش نيست. تمام سيستمهاى تكاملى پويا هستند و در هر دو مقطع زمانى دلخواهى كه مورد وارسى قرار گيرند، در دامنهاي تغيير كردهاند. آنچه جهش خوانده مىشود، تغييرى است كه بختِ سيستم براى همانندسازى را كم يا زياد كند، و اين تنها در صورتى ممكن است كه رفتار سيستم را فراتر از دامنهاى دگرگون سازد. در مورد منشها هم اين قاعده صادق است. تمام منشها، مرتباً، در حال تغيير هستند، اما همواره آن تحوالتى كه معنا و كاركرد منش را كمتر از حد آستانهاي دگرگون كنند، ناديده انگاشته مىشوند. 157 اطالعات ساختارى منشها به دليل پويايى بغرنج و آشوبگونهي شبكههاى عصبى، همواره دستخوش تغيير است. آنچه در آن ثابت مىماند معناست، كه در سطح روانشناختى جوهرهى تمايز يک منش از ساير منشهاست. جهشى كه براى ما قابل مشاهده و ردگيرى باشد، بايد لزوماً در قلمرو اطالعات دستورى رخ دهد. چنين جهشهايى هم به طور مرتب در جريان انتقال پيامها انجام مىگيرند