تعريف منش

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

مروری بر این گفتار


تعریف عنصر فرهنگى

ویژگی های عناصر فرهنگی

عنصر فرهنگی در نگرش سیستمی

  1. عنصر فرهنگی به مثابه یک سیستم
  2. حد و مرز عنصر فرهنگی با جهان پیرامون
  3. عنصر فرهنگی به مثابه حامل معنا
  4. تکثیرپذیری عنصر فرهنگی
  5. خطا؛ هزینه غیر قابل اجتناب همانند سازی
  6. تفکیک من از محیط، نتیجه عملکرد عنصر فرهنگی


سیستم پاداش، معیار درونی ارزشگذاری


4 .سيستمهاى تكاملى مىتوانند در ساختارهاى مادى گوناگون نمود يابند و در مقياسهاى زمانى متفاوتى تداوم يابند. در جهان آشناى ما، سيستمهاى بيوشيميايىِ مبتنى بر آب و كربن برجستهترين نمودهاى تكامل هستند. واحدهاى اطالعاتىِ برسازندهى اين سيستمها ژن ناميده میشوند. روندهاى زيستى در واقع پويايى مولكولهايی هستند كه نظم و روابط بين خود را در چارچوب اندوختهي اطالعاتیِ اين ژنها تنظيم میكنند. میتوان الگوى مشابهى از پويايی پيچيدگى را تشخيص داد كه در سطح فرهنگی و با تكيه بر مغز- ذهنِ آدميان كار میكند. اگر چنين كنيم ايده، انديشه و هر چيز ديگرى كه با عباراتى شبيه به اين در زندگى روزانهى ما توصيف مىشود، همچون همانندسازى تكامليابنده نگريسته و تحليلپذير خواهند شد. براى آن كه بر شباهت ميان پويايى سيستمهاى تكاملىِ وابسته به سطوح گوناگونِ پيچيدگى بيشتر تأكيد كنيم، رفتار چند نمونه از اين سيستمها را با هم مقايسه مىكنيم: نخست: شباهتهاى رفتارىِ يک عنصر فرهنگى )مثالً يک جوک( با يک

119 سيستم زندهى ساده )مثالً يک ويروس( چشمگير است

الف( ويروس هم مانند جوک تنها يک الگوى اطالعاتى است كه در چارچوب مادى- انرژيايی خاصى )مولكولهاى اسيد نوكلئيک يا واجهاى زبانى( صورتبندي شده است. به عبارت ديگر، در هر دو سيستم چيرگى اطالعات سيستم را بر ماده و انرژى و تعيين شدن پويايى سيستم توسط الگوى قرارگيرى عناصر را به خوبى شاهد هستيم.