تعريف منش

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

مروری بر این گفتار


تعریف عنصر فرهنگى

ویژگی های عناصر فرهنگی

عنصر فرهنگی در نگرش سیستمی

  1. عنصر فرهنگی به مثابه یک سیستم
  2. حد و مرز عنصر فرهنگی با جهان پیرامون
  3. عنصر فرهنگی به مثابه حامل معنا
  4. تکثیرپذیری عنصر فرهنگی
  5. خطا؛ هزینه غیر قابل اجتناب همانند سازی
  6. تفکیک من از محیط، نتیجه عملکرد عنصر فرهنگی


سیستم پاداش، معیار درونی ارزشگذاری


در هم تنیدگی عناصر فرهنگی و لذت چنان كه گذشت، سطوح مشاهداتى فراز از نظر كاركردى درهم تنيده اند و اين انسجام درونى را به خوبى مى توان در ارتباط ميان عناصر فرهنگى و سيستم پاداش بازيافت. شواهد فراوانى در مورد پيوند ميان عناصر فرهنگى و لذت وجود دارد. آزمايش مشهور گلدشتين در مورد اثر موسيقى بر افزايش اندورفين مغزو نقش جوک و فيلم هاى كمدى در سرخوشى بديهى مى نمايند.اما آنچه شايسته ى بررسى بيشتر است، نقش محورى سيستم پاداش در گزينش طبيعىِ عناصر فرهنگى است. اين موضوعى است كه به زودى بار ديگر به آن باز خواهيم گشت. در اينجا تنها گوشزد كردن اين نكته لازم است كه دو سطح از همانندسازها در بدن يک انسان قابل تعريف هستند:

سيستم ژنومى در سطح زيستى و سيستم عناصر فرهنگى.

اين دو لايه پيوند نزديكى با هم دارند و از قواعد مشابه و درهم پيوست هاي براى همانندسازى بهره مى برند. اگر تمام شش ويژگى يادشده را با هم جمع ببنديم، مى بينيم كه عنصر فرهنگى سيستمى تكاملى است. هر سيستمى كه توانايى همانندسازى داشته باشد، جهش پيدا كند، و نظامى از انتخاب طبيعى بر آن عمل كند، عناصر تكامل خواهد يافت و به تدريج بر پيچيدگى خود خواهد افزود فرهنگى هر سه شرط يادشده را بر آورده مى كنند، پس شايسته است به عنوان سيستمى تكاملى مورد وارسى قرار گيرند.

تکامل؛ حاصل تعادل ظریف بین حالت دقیق و نا دقیق همانند سازی


4 .سيستمهاى تكاملى مىتوانند در ساختارهاى مادى گوناگون نمود يابند و در مقياسهاى زمانى متفاوتى تداوم يابند. در جهان آشناى ما، سيستمهاى بيوشيميايىِ مبتنى بر آب و كربن برجستهترين نمودهاى تكامل هستند. واحدهاى اطالعاتىِ برسازندهى اين سيستمها ژن ناميده میشوند. روندهاى زيستى در واقع پويايى مولكولهايی هستند كه نظم و روابط بين خود را در چارچوب اندوختهي اطالعاتیِ اين ژنها تنظيم میكنند. میتوان الگوى مشابهى از پويايی پيچيدگى را تشخيص داد كه در سطح فرهنگی و با تكيه بر مغز- ذهنِ آدميان كار میكند. اگر چنين كنيم ايده، انديشه و هر چيز ديگرى كه با عباراتى شبيه به اين در زندگى روزانهى ما توصيف مىشود، همچون همانندسازى تكامليابنده نگريسته و تحليلپذير خواهند شد. براى آن كه بر شباهت ميان پويايى سيستمهاى تكاملىِ وابسته به سطوح گوناگونِ پيچيدگى بيشتر تأكيد كنيم، رفتار چند نمونه از اين سيستمها را با هم مقايسه مىكنيم: نخست: شباهتهاى رفتارىِ يک عنصر فرهنگى )مثالً يک جوک( با يک

119 سيستم زندهى ساده )مثالً يک ويروس( چشمگير است

الف( ويروس هم مانند جوک تنها يک الگوى اطالعاتى است كه در چارچوب مادى- انرژيايی خاصى )مولكولهاى اسيد نوكلئيک يا واجهاى زبانى( صورتبندي شده است. به عبارت ديگر، در هر دو سيستم چيرگى اطالعات سيستم را بر ماده و انرژى و تعيين شدن پويايى سيستم توسط الگوى قرارگيرى عناصر را به خوبى شاهد هستيم.