كالبدشناسى منش
منشها هم مثل هر سيستم همانندساز و خودزاينده ى ديگرى، در مسير تكامل خود سلسله مراتبى از پيچيدگى را در درون خود ايجاد مى كنند. يكى از راه هاى دستيابى به دركى دقيقتر از مفهوم منش و عناصر سازنده ى آن، بررسى همين سطوح پياپىِ سلسله مراتب است؛ سطوحى كه از برهم نهاده شدنشان ساخت پيازگونه ى منش پديد مىآيد.
نمادها، خرد ترین واحد حمل معنا
مغز؛ پیچیده ترین چیز شناخته شده در هستی
تاثیرات متقابل منشها بر بخت تکثیر یکدیگر
زبان؛ معیار تفکیک سیستم های فرهنگی
رویکرد سیستمی به نظریه اطلاعات
اطلاعات را مىتوان به دو نوعِ دستورى و ساختارى تقسيم كرد.اطلاعات ساختارى آن اطلاعاتیاست كه بيان نمى شود و بنابراين به گيرنده نيازى ندارد. اين نوع از اطلاعات ، تنها، در قالب شكل خاص چيده شدن ماده و انرژى در ساختار سيستم حضور دارد. كمى كردن اين نوع از اطلاعات دشوار است و ابزارهاى رياضى كنونى كميت آن را بر مبناى تعاريف ترموديناميكى از آنتروپى و بيشينهى بىنظمى محاسبه مىكنند. 151 اين نوع از اطالعات را بالقوه هم خواندهاند. اطالعات دستورى بيانپذيرند و در نظامهاي نمادين رمزگذارى مىشوند، بنابراين به گيرنده نياز دارند و در جريان انتقال و رمزگشايى مرتباً بازتفسير مىگردند. اين اطالعات بيشتر خصلت كاركردى دارند و پويايى رفتار سيستم را تعيين مىكنند. به همين دليل هم برخى از نويسندگان آن 153 خواندهاند 152 را اطالعات بالفعل
.
نظريهى اطالعات و نشانهشناسى كالسيک، تا دههى هشتاد زير تأثير ، تنها، با اطالعات دستورى سر و كار داشت و 154 آراى گوتلب فرگه در سال 1949 م. هم فقط اين جنبه 155 صورتبندي قديمىِ شانون و ويور را مورد توجه قرار میداد. نشانهشناسانى كه به رويكردهاى ميانرشتهاي عالقهمندند نقدهايى جدى به اين شيوه از تحليل اطالعات وارد كردهاند، و مدلهايى نشانهشناسانه ساختهاند كه هر دو نوع اطالعات دستورى و 156 ساختارى را در بر مىگيرد
.
يكى ديگر از پيامدهاى نگاه محدود به اين مفهوم در نظريههاي كالسيک، مخلوط شدن دو شاخص مهمِ اطالعات، يعنى معنا و ارزش است. معنا، آن شاخصى است كه منجر به تغيير رفتار سيستم مىشود. انسانى كه با آگاهى از نوسان آيندهى بازار بورس سرمايهگذارى مىكند، بر اساس معناى اطالعاتى كه داشته، عمل كرده است. اما ارزيابى پيامدهاى