آشوریان و پارسیان
تا پیش از ظهور شکوهمند و اسطورهآمیز شاهنشاهان هخامنشی در میدان، صحنه تاریخ جهان باستان برای بیش از پنج قرن در اختیار نیرویی سیاسی بود که امروز آن را با نام «آشور» میشناسیم.
بازی برنده-برنده؛ برگ برنده هخامنشیان
۲۳۰ سال آرامش، هدیه هخامنشیان به ایران
در مقابل در دوران هخامنشی با یک دوران ۲۳۰ ساله پیوسته و استوار روبرو هستیم که تنها یک آشفتگی سیاسی فراگیر (در ابتدای دوران داریوش بزرگ) و یک درگیری بر سر تاج و تخت (میان کوروش کوچک و اردشیر دوم) و یک شورش واقعی پردامنه (در مصر) در آن رخ داده است. در این مدت دراز، شمار شورشهای برخاسته در قلمرو ایران زمین بسیار اندک و دایره فرمانبرداری سیاسی از شاهنشاهان هخامنشی بسیار گسترده است و اصلا قابل مقایسه با دولت آشوری نیست. در واقع گذشته از چند دولت نو ظهور و سرکوبگر مدرن، مانند اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری خلق چین، واحد سیاسی دیگری را نمیشناسیم که به قدر دولت هخامنشی در سرزمینهای گوناگون و متنوع، گسترش جغرافیایی یافته باشد و هیچ یک از آنها هم تا این پایه پایدار و دیرپا نبودهاند و احتمالا نخواهند بود. شگفتی سیاست هخامنشی و فر و شکوه شاهنشاهان آن، تا حدودی در ذهن مورخان به صورت واژگونه خاطره آشور عمل کرده است؛ یعنی چنین مینماید که خاطره جمعی مردمان آشوریان را به صورت پیش درآمدی تیره و اهریمنی بر ظهور دولت نیکوکار و خیرخواه هخامنشی در نظر گرفته است. این امر را بهتر از هر جای دیگر میتوان در ادبیات، اساطیر و متون دینی جهان باستان دید.
هخامنشیان؛ وامدار نوآوریهای آشوریان با وجود تفاوت میان محتوای معنایی و سیاست و دستاوردهای آشوریان و هخامنشیان، باید به این نکته توجه کرد که بخش مهمی از سازوکارهای نظامی و روشهای سازماندهی اجتماعی هخامنشیان از الگوی آشوری وامگیری شده بود و با اصلاح گام به گام آن تحقق یافته بود. آشوریان بودند که برای نخستین بار راههای شاهی و بریدهای سلطنتی پدید آوردند و در سازماندهی دستگاههای جاسوسی و خبرگیری به اوجی در جهان باستان دست یافتند. شاهان آشوری بودند که ابتدا در اطراف کاخهای خود باغهایی انباشته از جانوران و گیاهان کمیاب پدید میآوردند، و هم ایشان بودند که میکوشیدند خویشتن را همچون ابرانسان نیرومند و مقدس بازنمایی کنند. هنر آشوری، برخی از نمادهای سیاسی آشوریان (مانند خدای یگانه قهار، آشور یا اهورا (مزدا) که به صورت مردی بالدار و نشسته در حلقهای نموده میشد) همچنان در دوران هخامنشی نیز دوام مییابند و در ترکیب با رمزگان سایر اقوام شکوفا و بارور میشوند. ناگفته پیداست که شیوه بازسازی این عناصر تمدنی در عصر هخامنشی، دقیقا همان است که ایشان را از پیشینیان آشوریشان متمایز میسازد. چون هخامنشیان بودند که برای نخستین بار احداث راههای آبی و جادههای نظامی را به مرتبه سازماندهی مسیرهای تجاری و مدیریت کلان اقتصادی برکشیدند و باغهای کاخها را به پردیسهایی برای همه مردم تبدیل کردند که در واقع نخستین شکل از پارکهای امروزین بود. در نهایت، هنگامی که به نوآوریهای هخامنشیان مینگریم، باید به این نکته توجه کنیم که در بسیاری از موارد با نوعی بازسازی و وامگیری آشکار از منشهای فرهنگی و اجتماعی آشوریان روبرو هستیم -که البته- محتوا و مضمون و کارکرد آن، گاه کاملا واژگونه شده است.