رندی - عیاری
اصل آينه
بودن در میدان میتواند دو شکل به خود بگیرد: عیاری: عبارت است از چابکانه پیمودن میدان و حضور در نقطه ی درست از میدان. این کار با شناخت میدان و انجام «کردار بهینه» ممکن میشود. رندی: عبارت است از جسورانه وارد شدن به بخشهای فراموش شده یا نادیده انگاشته شده از میدان، و در نتیجه دستیابی به بخش های شگفت انگیز و منابع ناشناخته ی نهفته در میدان. رندی با دگردیسی بنیادین انگاره و خودانگاره همراه است.
این دو تنها هنگامی ممکن میشوند که با تمامیت همراه باشند، که عبارت است از حضور بی نقص و تام و تمام در میدان. این کار با مجهز بودن به دستگاهی اخلاقی ممکن میشود که رابطه ی من و عناصر زیستجهان را به درستی صورتبندی کند و داوری را بر قضاوت برتری دهد.
حضورِ تمام، رندانه و عیارانه در میدان، به چیرگی میانجامد، و سلطه را با رفع نیاز بدان، از میان می برد. این شکل از حضور، به معنای آن است که من در مرکز میدان جای گیرد، و این همان نقطه ای است که سلاحهای اصلی مبارزه با مرگ/ رنج/ ناتوانی/ پوچی در آن قرار دارند. شمشیر، نیزه و کمان همواره در مرکز میدان هستند. هنگامی من در مرکز میدان قرار میگیرد که خود مرکزی نیرومند داشته باشد، و به این ترتیب میدان را در پیرامون خویش ترشح کند.
هنجارزدگی
قواعد اخلاقی و قوانین حاکم بر زمینه ی ارتباط من و دیگری باید لزوماً هنجارین باشند، وگرنه تضمینی برای رعایت اخلاق در دستگاهی خودساخته وجود ندارد
تله ی از خود بیگانگی
من به دلیل اعتماد نداشتن به شایستگی اخلاقی خود، تابع نظام اخلاقی فرامن میشود، که در بهترین حالت قواعدش نامفهوم و مبهم و ناگزیده، و در بدترین حالت قوانینش نادرست و غیراخلاقی است.
راهبرد عیار
سه فن مقدماتی برای بودن با دیگری در میدان وجود دارد:
که قلبم وی را افزون کند.
- ب) بشارت: عبارت است از یاری به دیگری برای گشودن میدان خویش، این کار تنها با شریک شدن در میدان وی ممکن میشود.
- چ) حضور: همان ورود به میدان دیگری، «دیدن» وی و دگرگون ساختن شکل هستی از مجرای اثرگذاری بر دیگری است.
پرسش
- تبار واژگان و فنون یادشده را در ادبیات صوفیه و عرفان ایرانی ردیابی کنید.
تمرین
- میدان خود را گسترش دهید، در میدان خویش باشید،
- فنون پایه ی ارتباط با دیگری و من را در میدان خویش تجربه کنید و چیرگی را در اندرکنش خویش از غلبه متمایز سازید