حافظه

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو


حافظه (Memory) بخشى از ساختار است كه براى نگهدارى اطلاعات كاربردى تخصص‏ یافته است.

کتاب سیستمهای پیچیده (ص:175-176-177)



سيستم، براى گذار از تصويرهاى موجود به مطلوب، به گامى بلند نياز دارد. پيش‏‌بينىِ آنچه كه در آينده رخ خواهد داد، تنها از راه دستكارى تصوير وضعيت موجود ممكن است. اين دستكارى، شيوه‏‌ايست كه سيستم در پيش مى‏‌گيرد تا آينده را بر مبناى حال بازسازى -و در واقع "پيش سازى"- كند. دستمايه‏‌ى اين فن، بهره‌‏گيرى از اطلاعاتى است كه از مسير گذشته‏‌ى خطراهه در دست است.

براى پيش‌‏بينى آينده، سيستم بايد به تصويرهاى قبلى‏‌اش از "وضعيت‌هاى موجودِ پيشين" رجوع كند، و نتايج حدس‌هاى آينده‌‏نگرانه‏‌اش را، و وضعيت‌هاى موجودِ پيامد آن را بازبينى كند. تنها راهِ دستيابى به چشم‏‌اندازى روشن از آينده، چشم دوختن به گذشته است. از اين رو سيستم بايد انتظاراتش را بر زمينه‏‌ى مشاهداتش استوار كند.

پيش شرط اين كار، وجودِ بايگانى‌‏اى از اطلاعاتِ كاركردى و ساختارىِ گذشته‌‏ى سيستم است. سيستم بايد بتواند علاوه بر ارجاع كردن به خود در زمان حال، به وضعيت‌هاى گذشته‌‏ى خود نيز ارجاع كند. خودارجاعى، ذاتى زمان‌‏مند و تاريخ‏‌مدار دارد و در تنيدگى گذشته و حال و آينده ريشه دارد.

اطلاعات ساختارى، چنان كه گفتيم در قالب دگرگوني‌هاى عناصر و روابط منجمد مى‏‌شوند و در سيستم باقى مى‌‏مانند. ساختار سيستم، در واقع محصول رسوبِ دايمىِ اطلاعات ساختارى در گذر زمان است. به اين ترتيب، ساختارِ حال، تا حدودى بايگانىِ ساختارهاى گذشته‏‌ى سيستم را هم به دست مى‏‌دهد. در سيستم‏هاى خودارجاع، جغرافيا همان تاريخ است.

اما اطلاعات كاركردى متكى بر روابطی سيال و پويا هستند، آنها به سرعت از ميان مى‌‏روند و در مسير زمان دگرگون مى‏‌شوند. ساختار، به رخدادهايى تكرارپذير مسلح است كه باقى ماندنشان اطلاعاتى پايدار را هم در خود نگه مى‏‌دارد. اما كنش‌هاى سازنده‏‌ى كاركرد حوادثى وابسته به زمان و تاريخ‏‌مند هستند كه تكرار ناپذيرند. به اين ترتيب، پيدا كردن راهى براى نگهدارى اطلاعات كاركردى، مشكل اصلى سيستم‏‌هاى پيچيده است.

سيستم‏‌هاى پيچيده، اين مشكل را با ابداع حافظه حل كرده‏‌اند. آنچه كه مسلم است، به دلايلى كه گذشت، كاركرد توانايىِ نگهدارى اطلاعات را ندارد. از اين رو اطلاعات كاركردى هم بايد به شكلى در ساختارها ذخيره شوند. اما اين ساختارهاى نگهبانِ اطلاعاتِ كاركردى، با بقيه‏‌ى بخش‌هاى ساختار تفاوت‌هایى دارند. اينها بخش‌هایى هستند كه اطلاعاتى فشرده و حجيم را در عناصر و روابط خود حفظ مى‏‌كنند و آماده‏‌اند تا آنها را در شبكه‏‌ى كاركردها به جريان بيندازند. اين گرانيگاه‏‌هاى اطلاعاتىِ ساختار، جايگاه‏هايى هستند كه اطلاعات ساختارى و كاركردى در آن با هم مفصل مى‌‏شوند. در همين مراكز است كه ساختار به كاركرد مى‏‌پيوندد. اين ساختارهاى ويژه‏‌ى هضم شده در دل كاركردها، حافظه نام دارند. حافظه، بخشى از ساختار است كه براى نگهدارى اطلاعات كاربردى تخصص يافته است.

حافظه، همواره محملى مادى و فيزيكى دارد، چرا كه از جنس ساختار است و بايد بتواند اطلاعات را بر زمينه‏‌اى سخت و محكم حك كند. پيچيدگى ساختارى اين حافظه‏‌ها هم بيشينه است، يعنى اطلاعات ساختارى موجود در آنها بسيار متراكم است. چرا كه بايد بتوانند زنجيره‏‌اى از روابط و كاركردها را حمايت كنند.

كاركردها، وقتى از حدى پيچيده‏‌تر شوند و شبكه‏‌ى ارجاع‌های‌شان به خود از حدى انبوه‏تر شود، در قالب ساختار‌هایى كه نقش بايگانى را ايفا مى‏كنند، متبلور مى‏‌شوند. جنس اين مراكز حافظه اهميتى ندارد. كاركردهاى بيوشيميايى در قالب ماده‏‌ى ژنتيكى، كاركردهاى عصب‏‌شناختى و روانى در قالب سيم‏كشى‏‌هاى نورونى، و كاركردهاى اجتماعى در قالب قوانين و نوشتارها و حقوق مدنى متبلور مى‏‌شوند. حافظه، محمل اصلىِ يادگيرى است. فضاى حالت يادگيرى، جذب كننده‏اى ساختارى دارد، كه همان حافظه است.