من - دیگری
از ویکی زروان
نسخهٔ تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۶ توسط Mehrdad.akhavan (بحث | مشارکتها)
محتویات
کلیدواژههای خویشاوند (مفهومی):
اصل وابستگی من به ديگری:
- من همواره هستی خود را همچون زیرسیستمی از دیگری شروع می کند.
- در ابتداى کار من در هر چهار سطح فراز انگل دیگرى است.
- جنین برای بدن مادر، شخصیت کودک در مجاورت نظام روانی والدینش، موقعیت اجتماعی فرد در زمینه ی نهادهای مستقر، و اندوخته ی فرهنگی او در مقابل سپهر منش های پیشاپیش حاضر در ذهن دیگری همواره خصلتی پسینی و وامگیرنده دارند.
توهم مرکزيت هستی شناختیِ من:
- من به لحاظ هستى شناختى اصالت و اهمیتى بیش از دیگرى دارد.
- یعنی خودمحوری بدیهی و شهودی هر کس، مبنایی عینی و بیرونی دارد.
تله ی خدايگان و بنده:
- بسته به این که من دیگری را در موقعیتی فرازین یا فرودین تصور کند، ممکن است دو نوع رفتار در پیش بگیرد.
- نخست الگوی چاکرگونه ی یک بنده که با این فرض همراه است که دیگرى اصیلتر و مهمتر از من است و از این رو اعلام استقلال از وى نادرست یا ناممکن است، انتخابهاى من به الگوى انتخابهای دیگرى تحویل مى شود.
- دیگری رفتار یک خدایگان خودکامه که از نظرش لذت و رنج دیگرى و محورهاى شکست تقارن درونزاد وى اهمیتى ندارند و در انتخابهاى من اثرى باقى نمى گذارند.
- کسی که به این بلا مبتلا باشد، معمولا در موقعیتهای مختلف هردوی این کردارها را نمایان میسازد.
راهبرد سیاوش:
- استقلال من از دیگرى، در شرایطى بهینه است که عرصه هاى گزینش من و دیگرى (با وجود واگرایى و تمایز یافتن شان) سازگارى و ارتباطشان (ولى نه لزوما همخوانى شان) را با هم حفظ کنند.
پرسش
- آیا میتوان استقلال من از دیگری را به مرزبندی مربوط دانست؟
- آیا استقلاتمام و کمال از دیگری ممکن است؟
- آیا شرایطی روانی را میشناسید که من به راستی از تمام دیگریها مستقل شده باشد؟
تمرین
- فهرستی از مهمترین ویژگیهای خود تهیه کنید.
- هریک از این صفتها را در اندرکنش با کدام دیگری و چگونه به دست آورده اید؟
- آیا میتوانید صفتی در خود بیابید که هیچ ربطی به عرصه ی دیگری نداشته باشد؟
- صفتی که هنوز زیر تأثیر دیگری در شما وجود دارد را برگیرید و طبق راهبرد سیاوش آن را به انتخابی شخصی و مستقل از دیگری تبدیل کنید.