من - دیگری

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی):


اصل وابستگی من به ديگری:

  • من همواره هستی خود را همچون زیرسیستمی از دیگری شروع می کند.
  • در ابتداى کار من در هر چهار سطح فراز انگل دیگرى است.
  • جنین برای بدن مادر، شخصیت کودک در مجاورت نظام روانی والدینش، موقعیت اجتماعی فرد در زمینه ی نهادهای مستقر، و اندوخته ی فرهنگی او در مقابل سپهر منش های پیشاپیش حاضر در ذهن دیگری همواره خصلتی پسینی و وامگیرنده دارند.



توهم مرکزيت هستی شناختیِ من:

  • من به لحاظ هستى شناختى اصالت و اهمیتى بیش از دیگرى دارد.
  • یعنی خودمحوری بدیهی و شهودی هر کس، مبنایی عینی و بیرونی دارد.



تله ی خدايگان و بنده:

بسته به این که من دیگری را در موقعیتی فرازین یا فرودین تصور کند، ممکن است دو نوع رفتار در پیش بگیرد.
  1. نخست الگوی چاکرگونه ی یک بنده که با این فرض همراه است که دیگرى اصیلتر و مهمتر از من است و از این رو اعلام استقلال از وى نادرست یا ناممکن است، انتخابهاى من به الگوى انتخابهای دیگرى تحویل مى شود.
  2. دیگری رفتار یک خدایگان خودکامه که از نظرش لذت و رنج دیگرى و محورهاى شکست تقارن درونزاد وى اهمیتى ندارند و در انتخابهاى من اثرى باقى نمى گذارند.


کسی که به این بلا مبتلا باشد، معمولا در موقعیتهای مختلف هردوی این کردارها را نمایان میسازد.


راهبرد سیاوش:

استقلال من از دیگرى، در شرایطى بهینه است که عرصه هاى گزینش من و دیگرى (با وجود واگرایى و تمایز یافتن شان) سازگارى و ارتباطشان (ولى نه لزوما همخوانى شان) را با هم حفظ کنند.



پرسش

  • آیا میتوان استقلال من از دیگری را به مرزبندی مربوط دانست؟
  • آیا استقلاتمام و کمال از دیگری ممکن است؟
  • آیا شرایطی روانی را میشناسید که من به راستی از تمام دیگریها مستقل شده باشد؟



تمرین

  • فهرستی از مهمترین ویژگیهای خود تهیه کنید.
  • هریک از این صفتها را در اندرکنش با کدام دیگری و چگونه به دست آورده اید؟
  • آیا میتوانید صفتی در خود بیابید که هیچ ربطی به عرصه ی دیگری نداشته باشد؟
  • صفتی که هنوز زیر تأثیر دیگری در شما وجود دارد را برگیرید و طبق راهبرد سیاوش آن را به انتخابی شخصی و مستقل از دیگری تبدیل کنید.
25.JPG