درنگ - نیرنگ: تفاوت بین نسخهها
از ویکی زروان
(صفحهای جدید حاوی «==='''اصل فرشگرد'''=== * کنش خودمختار و درونزاد، که در شکل آرمان - هدف - برنامه - نق...» ایجاد کرد) |
(←پرسش) |
||
| (۸ ویرایش میانی توسط ۲ کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
==='''اصل فرشگرد'''=== | ==='''اصل فرشگرد'''=== | ||
| − | * کنش خودمختار و درونزاد، که در شکل [[آرمان - هدف - برنامه - نقشه|آرمانی]] اش به شکل [[داو - کار|داو]] نمود می یابد، در اکنون انجام می پذیرد و به نوسازی [[هستی]] می انجامد. | + | * [[کنش]] خودمختار و درونزاد، که در شکل [[آرمان - هدف - برنامه - نقشه|آرمانی]] اش به شکل [[داو - کار|داو]] نمود می یابد، در اکنون انجام می پذیرد و به نوسازی [[هستی]] می انجامد. |
* داو و [[کنش]] موثر به دگرگون شدن شکل هستی منتهی می شوند و لحظه ی بروز این تأثیر '''فرشگرد''' نامیده میشود. | * داو و [[کنش]] موثر به دگرگون شدن شکل هستی منتهی می شوند و لحظه ی بروز این تأثیر '''فرشگرد''' نامیده میشود. | ||
* در اکنونی که جایگاه فرشگرد است، دو نیروی متضاد با یکدیگر درگیر هستند. | * در اکنونی که جایگاه فرشگرد است، دو نیروی متضاد با یکدیگر درگیر هستند. | ||
:* یکی نیروی درونزاد، خودجوش و خودمختارِ من که از [[سطح روانی]] و [[سطح روانی|زیستی]] برمی خیزد | :* یکی نیروی درونزاد، خودجوش و خودمختارِ من که از [[سطح روانی]] و [[سطح روانی|زیستی]] برمی خیزد | ||
| − | :* دیگری نیروی برونزاد، غیرشخصی و [[هنجارینی]] که از [[سطح اجتماعی|سطوح اجتماعی]] و [[سطح فرهنگی|فرهنگی]] ناشی میشود. | + | :* دیگری نیروی برونزاد، غیرشخصی و [[هنجار - ناهنجار|هنجارینی]] که از [[سطح اجتماعی|سطوح اجتماعی]] و [[سطح فرهنگی|فرهنگی]] ناشی میشود. |
<br /> | <br /> | ||
* در صورتی که نیروی نخست غالب شود، اکنون به وقفه ای برای برگزیدنِ رفتار خویش تبدیل می شود و در این حالت آن را '''درنگ''' می نامیم که با [[خویشتن داری - سلطه|خویشتنداری]] پیوند میخورد. | * در صورتی که نیروی نخست غالب شود، اکنون به وقفه ای برای برگزیدنِ رفتار خویش تبدیل می شود و در این حالت آن را '''درنگ''' می نامیم که با [[خویشتن داری - سلطه|خویشتنداری]] پیوند میخورد. | ||
| − | * اگر نیروهای بیرونی و هنجارین چیره شوند، رفتار به [[عمل]] تبدیل میشود و زیر تأثیر نظام های بیرون از من تعیین میشود. | + | * اگر نیروهای بیرونی و هنجارین چیره شوند، رفتار به [[کنش - عمل|عمل]] تبدیل میشود و زیر تأثیر نظام های بیرون از من تعیین میشود. |
* در این حالت، آن وقفه از میان میرود و کردار به واکنشی در برابر نیروهای بیرونی تبدیل میشود. زمینه ی این رخداد را '''نیرنگ''' می نامیم. | * در این حالت، آن وقفه از میان میرود و کردار به واکنشی در برابر نیروهای بیرونی تبدیل میشود. زمینه ی این رخداد را '''نیرنگ''' می نامیم. | ||
* نیرنگ زمینه ای است از جنس زمان که [[خویشتن داری - سلطه|سلطه]] در آن جاری میشود و از من [[مرکزدار - مرکز زدوده|مرکززدایی]] میکند. | * نیرنگ زمینه ای است از جنس زمان که [[خویشتن داری - سلطه|سلطه]] در آن جاری میشود و از من [[مرکزدار - مرکز زدوده|مرکززدایی]] میکند. | ||
| − | * درنگ زمینه ای است که جایگاه [[داوری - قضاوت|داو بستن]] است و ظهور فرشگرد را ممکن می سازد. | + | * درنگ زمینه ای است که جایگاه [[داوری - قضاوت|داو بستن]] است و ظهور فرشگرد را ممکن می سازد. |
| − | + | <br /> | |
==='''[[خویشتن داری - سلطه|سلطه]] پذيری'''=== | ==='''[[خویشتن داری - سلطه|سلطه]] پذيری'''=== | ||
| − | + | * [[سلطه]]، محدود شدنِ دامنه ى انتخابهاست، و در اثر بروز وقفه هاى معنامحور هنگام صدور رفتار ایجاد مى شود. | |
| − | کنشگر، هنگامى که با تنشى روبه رو مىشود، | + | * کنشگر، هنگامى که با تنشى روبه رو مىشود، پهنه اى از گزینه ها را در برابر خویش مى یابد. |
| − | تنش در این معنا بسط دهنده ى فضاى حالت رفتارى، و بنابراین عاملى است که قدرت را افزایش مى دهد. | + | * تنش در این معنا بسط دهنده ى [[فضاى حالت]] رفتارى، و بنابراین عاملى است که [[قدرت]] را افزایش مى دهد. |
| − | کنشگر معمولا [[تنش]] را با واسطه ى [[معنا]]هاى [[هنجارین]] درک مى کند، و بنابراین بخش عمده اى از گزینه هاى رفتارى را به دلیل خارج ماندن از قلمرو معناهاى هنجارین نادیده مى گیرد. | + | * کنشگر معمولا [[تنش]] را با واسطه ى [[معنا]]هاى [[هنجار - ناهنجار|هنجارین]] درک مى کند، و بنابراین بخش عمده اى از گزینه هاى رفتارى را به دلیل خارج ماندن از قلمرو معناهاى هنجارین نادیده مى گیرد. |
| − | معناهاى هنجارین، آنقدر کنشگر را در حالت تعلیق و محاسبه نگه مى دارند که زمانِ بحرانى براى انتخاب بخش عمده اى از گزینه ها سپرى | + | * معناهاى هنجارین، آنقدر کنشگر را در حالت تعلیق و محاسبه نگه مى دارند که زمانِ بحرانى براى انتخاب بخش عمده اى از گزینه ها سپرى مى شود، و امکان هاى رفتارى به محدوده اى کوچکتر ــ قلمروى رفتارى هنجار ــ کاهش مى یابد. |
| − | این چروکیده شدنِ [[فضاى حالت]] رفتار، زیر تأثیر قدرتهاى هنجارین، '''سلطه''' است. | + | * این چروکیده شدنِ [[فضاى حالت]] رفتار، زیر تأثیر قدرتهاى هنجارین، '''[[سلطه]]''' است. |
| − | + | <br /> | |
| − | + | <br /> | |
==='''[[تله]] ی [[ملکوس]]'''=== | ==='''[[تله]] ی [[ملکوس]]'''=== | ||
| − | * من با تسلیم شدن به سلطه از کنش و داو دست میشوید و اسیر نیرنگ سلطه میشود. | + | * من با تسلیم شدن به [[سلطه]] از [[کنش]] و [[داو]] دست میشوید و اسیر '''نیرنگ''' سلطه میشود. |
| − | * در نتیجه مرکز خود را از دست می دهد و به مقلد رفتارهای هنجارینِ پیرامونش تبدیل میگردد. | + | * در نتیجه مرکز خود را از دست می دهد و به مقلد رفتارهای [[هنجارینِ]] پیرامونش تبدیل میگردد. |
| − | * در نتیجه به جاى آن که من تنش ها را مدیریت کند، تنشها من را مدیریت مى کنند. | + | * در نتیجه به جاى آن که من [[تنش]] ها را مدیریت کند، تنشها [[من]] را مدیریت مى کنند. |
| − | + | <br /> | |
| + | <br /> | ||
==='''[[راهبرد]] [[جمشید]]'''=== | ==='''[[راهبرد]] [[جمشید]]'''=== | ||
* من درنگ را درمی یابد و از زیر بار سلطه میگریزد. | * من درنگ را درمی یابد و از زیر بار سلطه میگریزد. | ||
| − | * به این ترتیب، به کنش دست می یازد و فرشگرد را پدید می آورد. | + | * به این ترتیب، به کنش دست می یازد و '''فرشگرد''' را پدید می آورد. |
| − | + | <br /> | |
| + | <br /> | ||
==='''پرسش'''=== | ==='''پرسش'''=== | ||
| سطر ۴۱: | سطر ۴۳: | ||
* [[قدرت]] چگونه در اکنون زاده میشود؟ | * [[قدرت]] چگونه در اکنون زاده میشود؟ | ||
* [[نهادهای هنجار ساز]] چه ارتباطی با اکنون برقرار می کنند؟ | * [[نهادهای هنجار ساز]] چه ارتباطی با اکنون برقرار می کنند؟ | ||
| − | * آیا میتوان کارکرد اصلی این نهادها را ترشح سلطه از راه نیرنگِ نابودسازنده ی آن درنگ دانست؟ | + | * آیا میتوان کارکرد اصلی این نهادها را ترشح [[سلطه]] از راه نیرنگِ نابودسازنده ی آن درنگ دانست؟ |
| − | + | <br /> | |
==='''تمرین'''=== | ==='''تمرین'''=== | ||
* گاه شخص هنگام تصمیم گیرى های مهم آنقدر تردید یا مکث میکند تا سیر وقایع تنها یک گزینه را برایش باقى بگذارد؟ | * گاه شخص هنگام تصمیم گیرى های مهم آنقدر تردید یا مکث میکند تا سیر وقایع تنها یک گزینه را برایش باقى بگذارد؟ | ||
| − | * آیا چنین تجربه ای | + | * آیا چنین تجربه ای داشته اید؟ چرا چنین شده است؟ پاسخ خود را تحلیل کنید. |
| + | [[File:73.JPG |center]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۸
اصل فرشگرد
- کنش خودمختار و درونزاد، که در شکل آرمانی اش به شکل داو نمود می یابد، در اکنون انجام می پذیرد و به نوسازی هستی می انجامد.
- داو و کنش موثر به دگرگون شدن شکل هستی منتهی می شوند و لحظه ی بروز این تأثیر فرشگرد نامیده میشود.
- در اکنونی که جایگاه فرشگرد است، دو نیروی متضاد با یکدیگر درگیر هستند.
- یکی نیروی درونزاد، خودجوش و خودمختارِ من که از سطح روانی و زیستی برمی خیزد
- دیگری نیروی برونزاد، غیرشخصی و هنجارینی که از سطوح اجتماعی و فرهنگی ناشی میشود.
- در صورتی که نیروی نخست غالب شود، اکنون به وقفه ای برای برگزیدنِ رفتار خویش تبدیل می شود و در این حالت آن را درنگ می نامیم که با خویشتنداری پیوند میخورد.
- اگر نیروهای بیرونی و هنجارین چیره شوند، رفتار به عمل تبدیل میشود و زیر تأثیر نظام های بیرون از من تعیین میشود.
- در این حالت، آن وقفه از میان میرود و کردار به واکنشی در برابر نیروهای بیرونی تبدیل میشود. زمینه ی این رخداد را نیرنگ می نامیم.
- نیرنگ زمینه ای است از جنس زمان که سلطه در آن جاری میشود و از من مرکززدایی میکند.
- درنگ زمینه ای است که جایگاه داو بستن است و ظهور فرشگرد را ممکن می سازد.
سلطه پذيری
- سلطه، محدود شدنِ دامنه ى انتخابهاست، و در اثر بروز وقفه هاى معنامحور هنگام صدور رفتار ایجاد مى شود.
- کنشگر، هنگامى که با تنشى روبه رو مىشود، پهنه اى از گزینه ها را در برابر خویش مى یابد.
- تنش در این معنا بسط دهنده ى فضاى حالت رفتارى، و بنابراین عاملى است که قدرت را افزایش مى دهد.
- کنشگر معمولا تنش را با واسطه ى معناهاى هنجارین درک مى کند، و بنابراین بخش عمده اى از گزینه هاى رفتارى را به دلیل خارج ماندن از قلمرو معناهاى هنجارین نادیده مى گیرد.
- معناهاى هنجارین، آنقدر کنشگر را در حالت تعلیق و محاسبه نگه مى دارند که زمانِ بحرانى براى انتخاب بخش عمده اى از گزینه ها سپرى مى شود، و امکان هاى رفتارى به محدوده اى کوچکتر ــ قلمروى رفتارى هنجار ــ کاهش مى یابد.
- این چروکیده شدنِ فضاى حالت رفتار، زیر تأثیر قدرتهاى هنجارین، سلطه است.
تله ی ملکوس
- من با تسلیم شدن به سلطه از کنش و داو دست میشوید و اسیر نیرنگ سلطه میشود.
- در نتیجه مرکز خود را از دست می دهد و به مقلد رفتارهای هنجارینِ پیرامونش تبدیل میگردد.
- در نتیجه به جاى آن که من تنش ها را مدیریت کند، تنشها من را مدیریت مى کنند.
راهبرد جمشید
- من درنگ را درمی یابد و از زیر بار سلطه میگریزد.
- به این ترتیب، به کنش دست می یازد و فرشگرد را پدید می آورد.
پرسش
- شیوه ی چفت و بست شدنِ انضباط با زمان چیست؟
- قدرت چگونه در اکنون زاده میشود؟
- نهادهای هنجار ساز چه ارتباطی با اکنون برقرار می کنند؟
- آیا میتوان کارکرد اصلی این نهادها را ترشح سلطه از راه نیرنگِ نابودسازنده ی آن درنگ دانست؟
تمرین
- گاه شخص هنگام تصمیم گیرى های مهم آنقدر تردید یا مکث میکند تا سیر وقایع تنها یک گزینه را برایش باقى بگذارد؟
- آیا چنین تجربه ای داشته اید؟ چرا چنین شده است؟ پاسخ خود را تحلیل کنید.