نماد - معنا: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(اصل رمزگذاری:)
(تله ی اپوش:)
 
(۱۳ ویرایش میانی توسط ۲ کاربر نشان داده نشده‌است)
سطر ۱: سطر ۱:
[[ارجاع ـ تحویل]] ، [[جم ـ جم]] ، [[بازنمایی ـ آشکارگی]]
+
==='''کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی):'''===
 +
* [[ارجاع - تحویل]]  
 +
* [[جم|جم ـ جم]]  
 +
* [[آشکارگی-بازنمایی |بازنمایی ـ آشکارگی]]
  
==='''اصل رمزگذاری''':===
 
:نماد برچسبى است که [[بازنمایى]] را رمزگذارى مى کند. [[معنا]] محتواى ارجاعى نماداست. اتصال عناصر موجود در نظام شناسنده (که بازنماینده ى جهان خارج هستند) و نظام انتخابگر (که تعیین کننده ى اهمیت و ارزش یک پدیده است) از طریق سیستمى به نام دستگاه معنایى ممکن مى شود. دستگاه معنایى، نظامى خودارجاع، خودمختار، و پیچیده از ارتباطات شولایىِ (fuzzy )است که بین نمادها و چیز ـ
 
رخدادها جریان می یابد. دوقطبیِ نماد ـ معنا را با جفتِ [[دال -مدلول]] نیز نشان می دهند.
 
  
 +
==='''اصل [[رمزگذاری]]''':===
 +
* '''نماد''' برچسبى است که [[بازنمایی]] را رمزگذارى مى کند. 
 +
* [[معنا]] محتواى ارجاعى [[نماد]] است. 
 +
* اتصال عناصر موجود در [[دستگاه شناسنده|نظام شناسنده]] (که بازنماینده ى جهان خارج هستند) و [[دستگاه انتخابگر|نظام انتخابگر]] (که تعیین کننده ى اهمیت و ارزش یک پدیده است) از طریق سیستمى به نام '''دستگاه معنایى''' ممکن مى شود. 
 +
* دستگاه معنایى، نظامى [[سیستم خودارجاع|خودارجاع]]، [[خودمختار]]، و [[پیچیده]] از ارتباطات شولایىِ (fuzzy)است که بین نمادها و [[چیز -رخداد]]ها جریان می یابد. 
 +
* دوقطبیِ نماد ـ معنا را با جفتِ [[دال -مدلول]] نیز نشان می دهند.
 +
<br />
  
:معنا واسطه ای است که سیستم از مجراى آن شکستهاى تقارنِ حاکم بر روندهاى درونىاش را مدیریت مىکند. بنابراین معنا را مى توان تجلى آزادىِ سیستم براى تنظیم رفتار خود دانست. معنا چارچوبى پیش تنیده و [[عصب شناختى]] دارد و شالوده ى ساختارش توسط حدود [[زیستشناختى]] تعریف مى شود. معنا محدود به زبان نیست و صورتبندی شدنش در ابزارهاى غیرزبانى نیز ممکن است. به همین ترتیب، تنها
 
بخشى از ساخت معنایى نمادها [[خودآگاه]] است. یعنى همواره بخشهایى از بار معنایى نشانگان به شکل صورت بندى نشده در زبان، در پس زمینهى ذهن باقى مى ماند. معنا همواره ناتمام است، یعنى هرگز شکلى قطعى، شفاف و کامل به خود نمى گیرد. به همین دلیل هم سرشت معنا [[تنش]] زاست. در ضمن، معنا به بومرنگ شباهت دارد. اگر به مرجعی سزاوار در آن بیرون برخورد نکند، به سوى «[[من]]» باز مى گردد و به وهمی در درون تبدیل میشود.
 
  
 +
* معنا واسطه ای است که [[سیستم]] از مجراى آن [[شکست هاى تقارنِ]] حاکم بر روندهاى درونىاش را مدیریت مىکند.
 +
* بنابراین معنا را مى توان تجلى [[آزادىِ]] سیستم براى تنظیم رفتار خود دانست.
 +
* معنا چارچوبى پیش تنیده و [[عصب شناختى]] دارد و شالوده ى ساختارش توسط حدود [[زیستشناختى]] تعریف مى شود.
 +
<br />
 +
<br />
  
==='''نمادپرستی''':=== نماد از خودِ پدیدار [[بازنمایى]] شده مهمتر است. چون به معناهایی ارجاع می دهد که تغییرناپذیر، مستحکم و جوهرین هستند.
+
* معنا محدود به [[زبان]] نیست و صورتبندی شدنش در ابزارهاى غیرزبانى نیز ممکن است.
 +
* به همین ترتیب، تنها بخشى از ساخت معنایى نمادها [[خودآگاه- ناخودآگاه|خودآگاه]] است.  
 +
* یعنى همواره بخشهایى از بار معنایى نشانگان به شکل صورت بندى نشده در زبان، در پس زمینه ى ذهن باقى مى ماند.  
 +
<br />
 +
<br />
  
==='''[[تله]] ی [[اپوش]]''':===
+
* معنا همواره [[ناتمام]] است، یعنى هرگز شکلى قطعى، شفاف و کامل به خود نمى گیرد.
:پدیدار بازنمایىشده قربانىِ بزرگداشتِ نمادش مى شود.
+
* به همین دلیل هم سرشت معنا [[تنش]] زاست.
 +
* در ضمن، معنا به بومرنگ شباهت دارد. اگر به مرجعی سزاوار در آن بیرون برخورد نکند، به سوى «[[من]]» باز مى گردد و به وهمی در درون تبدیل میشود.
 +
<br />
  
 +
==='''نمادپرستی''':===
 +
* نماد از خودِ پدیدار [[بازنمایى]] شده مهمتر است.
 +
* چون به معناهایی ارجاع می دهد که تغییرناپذیر، مستحکم و جوهرین هستند.
 +
 +
 +
 +
==='''[[تله]] ی [[اپوش]]''':===
 +
: [[پدیدار]] [[بازنمایى]] شده قربانىِ بزرگداشتِ نمادش مى شود.
 +
<br />
 +
<br />
  
 
==='''[[راهبرد]] [[تیشتر]]''':===  
 
==='''[[راهبرد]] [[تیشتر]]''':===  
:کمین و ردگیرى نقاط عطفى که در آنها ساختگى بودنِ معناها «لو مى رود». طرد [[نماد]] و بهره گیرى ابزارمندانه از آن، براى دستیابى به پدیدارهاى قابل مدیریت.
+
* کمین و ردگیرى نقاط عطفى که در آنها ساختگى بودنِ معناها «لو مى رود».  
 +
* طرد [[نماد]] و بهره گیرى ابزارمندانه از آن، براى دستیابى به پدیدارهاى قابل مدیریت.
 +
 
  
  
 
==='''پرسش'''===
 
==='''پرسش'''===
:دستگاه نمادین ـ معنایی چه ارتباطی با [[خودآگاهی]] و شناخت برقرار می کند؟  
+
* دستگاه نمادین ـ معنایی چه ارتباطی با [[خودآگاهی]] و شناخت برقرار می کند؟  
:آیا زبان را میتوان مهمترین نمود چنین دستگاهی دانست؟  
+
* آیا زبان را میتوان مهمترین نمود چنین دستگاهی دانست؟  
:ارتباط این دستگاه با [[اختگی]] چیست؟
+
* ارتباط این دستگاه با [[اختگی]] چیست؟
 +
 
  
 
==='''تمرین'''===
 
==='''تمرین'''===
:چه کلیدواژه، علامت، رنگ، طرح یا نمادى برایتان خیلى عزیز و ارجمند است؟ چرا؟  
+
* چه کلیدواژه، علامت، رنگ، طرح یا نمادى برایتان خیلى عزیز و ارجمند است؟ چرا؟  
:بر چه چیز دلالت مىکند؟  
+
* بر چه چیز دلالت مىکند؟  
:آن نماد برایتان عزیزتر است یا آنچه موضوع دلالتش است؟  
+
* آن نماد برایتان عزیزتر است یا آنچه موضوع دلالتش است؟  
:اگر قرار شود بین نماد و موضوعش یکى را انتخاب کنید کدام را برمى گزینید؟  
+
* اگر قرار شود بین نماد و موضوعش یکى را انتخاب کنید کدام را برمى گزینید؟  
:چه معنایى برایتان عزیز و محترم است؟ چرا؟  
+
* چه معنایى برایتان عزیز و محترم است؟ چرا؟  
:کى، کِى، چطور و چرا آن را ساخته اند؟  
+
* کى، کِى، چطور و چرا آن را ساخته اند؟  
:اگر بخواهید بازسازی اش کنید چه تغییرى در محتوایش مى دهید؟
+
* اگر بخواهید بازسازی اش کنید چه تغییرى در محتوایش مى دهید؟
 +
[[File:17.JPG|center]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۵۸

کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی):


اصل رمزگذاری:



  • معنا واسطه ای است که سیستم از مجراى آن شکست هاى تقارنِ حاکم بر روندهاى درونىاش را مدیریت مىکند.
  • بنابراین معنا را مى توان تجلى آزادىِ سیستم براى تنظیم رفتار خود دانست.
  • معنا چارچوبى پیش تنیده و عصب شناختى دارد و شالوده ى ساختارش توسط حدود زیستشناختى تعریف مى شود.



  • معنا محدود به زبان نیست و صورتبندی شدنش در ابزارهاى غیرزبانى نیز ممکن است.
  • به همین ترتیب، تنها بخشى از ساخت معنایى نمادها خودآگاه است.
  • یعنى همواره بخشهایى از بار معنایى نشانگان به شکل صورت بندى نشده در زبان، در پس زمینه ى ذهن باقى مى ماند.



  • معنا همواره ناتمام است، یعنى هرگز شکلى قطعى، شفاف و کامل به خود نمى گیرد.
  • به همین دلیل هم سرشت معنا تنش زاست.
  • در ضمن، معنا به بومرنگ شباهت دارد. اگر به مرجعی سزاوار در آن بیرون برخورد نکند، به سوى «من» باز مى گردد و به وهمی در درون تبدیل میشود.


نمادپرستی:

  • نماد از خودِ پدیدار بازنمایى شده مهمتر است.
  • چون به معناهایی ارجاع می دهد که تغییرناپذیر، مستحکم و جوهرین هستند.


تله ی اپوش:

پدیدار بازنمایى شده قربانىِ بزرگداشتِ نمادش مى شود.



راهبرد تیشتر:

  • کمین و ردگیرى نقاط عطفى که در آنها ساختگى بودنِ معناها «لو مى رود».
  • طرد نماد و بهره گیرى ابزارمندانه از آن، براى دستیابى به پدیدارهاى قابل مدیریت.


پرسش

  • دستگاه نمادین ـ معنایی چه ارتباطی با خودآگاهی و شناخت برقرار می کند؟
  • آیا زبان را میتوان مهمترین نمود چنین دستگاهی دانست؟
  • ارتباط این دستگاه با اختگی چیست؟


تمرین

  • چه کلیدواژه، علامت، رنگ، طرح یا نمادى برایتان خیلى عزیز و ارجمند است؟ چرا؟
  • بر چه چیز دلالت مىکند؟
  • آن نماد برایتان عزیزتر است یا آنچه موضوع دلالتش است؟
  • اگر قرار شود بین نماد و موضوعش یکى را انتخاب کنید کدام را برمى گزینید؟
  • چه معنایى برایتان عزیز و محترم است؟ چرا؟
  • کى، کِى، چطور و چرا آن را ساخته اند؟
  • اگر بخواهید بازسازی اش کنید چه تغییرى در محتوایش مى دهید؟
17.JPG