درنگ - نیرنگ: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(تمرین)
(تمرین)
سطر ۴۷: سطر ۴۷:
 
* گاه شخص هنگام تصمیم گیرى های مهم آنقدر تردید یا مکث میکند تا سیر وقایع تنها یک گزینه را برایش باقى بگذارد؟  
 
* گاه شخص هنگام تصمیم گیرى های مهم آنقدر تردید یا مکث میکند تا سیر وقایع تنها یک گزینه را برایش باقى بگذارد؟  
 
* آیا چنین تجربه ای داشته اید؟ چرا چنین شده است؟ پاسخ خود را تحلیل کنید.
 
* آیا چنین تجربه ای داشته اید؟ چرا چنین شده است؟ پاسخ خود را تحلیل کنید.
 +
[[File:73.JPG |center]]

نسخهٔ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۲

اصل فرشگرد

  • کنش خودمختار و درونزاد، که در شکل آرمانی اش به شکل داو نمود می یابد، در اکنون انجام می پذیرد و به نوسازی هستی می انجامد.
  • داو و کنش موثر به دگرگون شدن شکل هستی منتهی می شوند و لحظه ی بروز این تأثیر فرشگرد نامیده میشود.
  • در اکنونی که جایگاه فرشگرد است، دو نیروی متضاد با یکدیگر درگیر هستند.


  • در صورتی که نیروی نخست غالب شود، اکنون به وقفه ای برای برگزیدنِ رفتار خویش تبدیل می شود و در این حالت آن را درنگ می نامیم که با خویشتنداری پیوند میخورد.
  • اگر نیروهای بیرونی و هنجارین چیره شوند، رفتار به عمل تبدیل میشود و زیر تأثیر نظام های بیرون از من تعیین میشود.
  • در این حالت، آن وقفه از میان میرود و کردار به واکنشی در برابر نیروهای بیرونی تبدیل میشود. زمینه ی این رخداد را نیرنگ می نامیم.


  • نیرنگ زمینه ای است از جنس زمان که سلطه در آن جاری میشود و از من مرکززدایی میکند.
  • درنگ زمینه ای است که جایگاه داو بستن است و ظهور فرشگرد را ممکن می سازد.


سلطه پذيری

سلطه، محدود شدنِ دامنه ى انتخابهاست، و در اثر بروز وقفه هاى معنامحور هنگام صدور رفتار ایجاد مى شود. کنشگر، هنگامى که با تنشى روبه رو مىشود، پهنهاى از گزینه ها را در برابر خویش مى یابد. تنش در این معنا بسط دهنده ى فضاى حالت رفتارى، و بنابراین عاملى است که قدرت را افزایش مى دهد. کنشگر معمولا تنش را با واسطه ى معناهاى هنجارین درک مى کند، و بنابراین بخش عمده اى از گزینه هاى رفتارى را به دلیل خارج ماندن از قلمرو معناهاى هنجارین نادیده مى گیرد. معناهاى هنجارین، آنقدر کنشگر را در حالت تعلیق و محاسبه نگه مى دارند که زمانِ بحرانى براى انتخاب بخش عمده اى از گزینه ها سپرى م ىشود، و امکان هاى رفتارى به محدوده اى کوچکتر ــ قلمروى رفتارى هنجار ــ کاهش مى یابد. این چروکیده شدنِ فضاى حالت رفتار، زیر تأثیر قدرتهاى هنجارین، سلطه است.


تله ی ملکوس

  • من با تسلیم شدن به سلطه از کنش و داو دست میشوید و اسیر نیرنگ سلطه میشود.
  • در نتیجه مرکز خود را از دست می دهد و به مقلد رفتارهای هنجارینِ پیرامونش تبدیل میگردد.
  • در نتیجه به جاى آن که من تنش ها را مدیریت کند، تنشها من را مدیریت مى کنند.


راهبرد جمشید

  • من درنگ را درمی یابد و از زیر بار سلطه میگریزد.
  • به این ترتیب، به کنش دست می یازد و فرشگرد را پدید می آورد.


پرسش

  • شیوه ی چفت و بست شدنِ انضباط با زمان چیست؟
  • قدرت چگونه در اکنون زاده میشود؟
  • نهادهای هنجار ساز چه ارتباطی با اکنون برقرار می کنند؟
  • آیا میتوان کارکرد اصلی این نهادها را ترشح سلطه از راه نیرنگِ نابودسازنده ی آن درنگ دانست؟


تمرین

  • گاه شخص هنگام تصمیم گیرى های مهم آنقدر تردید یا مکث میکند تا سیر وقایع تنها یک گزینه را برایش باقى بگذارد؟
  • آیا چنین تجربه ای داشته اید؟ چرا چنین شده است؟ پاسخ خود را تحلیل کنید.
73.JPG