كالبدشناسى منش: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۳۵: سطر ۳۵:
 
[[نیمه عمر منش]]
 
[[نیمه عمر منش]]
  
 +
[[ساختار کمینه ای منش و انواع آن]]
  
  
4 .براى تحليلپذير شدن منشها به عنوان سيستمهايى خودزاينده، الزم
+
هر يک از سه زيرواحد يادشده، مى توانند بر مبناى شاخص ها و صفت هايى مورد وارسى قرار گيرند.
آنها را مورد بررسى قرار دهيم. منظور از ساختار 159 است ساختار كمينهى
+
5 .چهار متغير، تركيب ساخت معنايى را تعيين مىكند:
كمينه، حداقلى از زيرواحدهاى ساختارى و كاركردى است كه براى منش
+
الف( سادگى؛ عبارت است از معكوسِ مقدار اطالعات زمينهايِ مورد نياز
بودن يک سيستم الزم است. ساختار كمينهى يک منش از سه بخش
+
براى رمزگشايى منش. يعنى هر چه معناهاى مورد نيازِ مغز براى فهم يک
تشكيل يافته است:
+
منش بيشتر باشد، سادگى آن كمتر است. در جريان تكامل منشها،
الف( ساخت معنايى؛ كه محتواى معنايى منش را در بر مىگيرد و از  
+
شيوههايى براى افزايش سادگى ابداع شده است كه در آن ميان پيوند
مجموعهاي از نشانههاى رمزگذار و كليدهاى واگشايى آنها تشكيل يافته
+
موجود در زمينه و ارجاع دادن به آنها از 161 خوردن با منشهاى هنجارِ
است. مثالً محتواى مفهومى يک نظريهى علمى در ساخت معنايى آن
+
بقيه مهمترند. راه ديگرِ افزايش سادگى، منظم شدن ساختار منش به شكلى
رمزگذارى مىشود.
+
است كه امكان ذخيره شدنش در حافظه بيشتر شود. متقارن شدنِ منش
ب( دستور؛ كه نوع تغيير رفتارىِ حامل منش را - در راستاى تكثير منش
+
يكى از اين راهبردهاست، كه در موزون شدنِ آوايى منشهاى ساده - مثل
- تعيين مىكند و مىتواند به صورت صريح يا نهفته در منش حضور داشته
+
ضربالمثلها و شعرها و پندهاى اخالقى - به خوبى نمود مىيابد.
باشد. اين بخش، در واقع، به ارزشِ اطالعات موجود در منش )در برابر
+
معنايش( مربوط مىشود. هر چه ارزش منش براى نيل به معنا/ قدرت/
+
لذت/ بقا بيشتر باشد، امكان اين كه دستورِ موجود در آن براى تكثير
+
شدنش اجرا شود بيشتر خواهد بود. دستور در بيشتر موارد به طور صريح
+
تكثير منش را توصيه نمىكند، بلكه الگويى از رفتار را در حامل منش ايجاد
+
مىكند كه بختِ همانندسازى منش را افزايش مىدهد. مثالً يک خبر علمى
+

نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۲

منشها هم مثل هر سيستم همانندساز و خودزاينده ى ديگرى، در مسير تكامل خود سلسله مراتبى از پيچيدگى را در درون خود ايجاد مى كنند. يكى از راه هاى دستيابى به دركى دقيقتر از مفهوم منش و عناصر سازنده ى آن، بررسى همين سطوح پياپىِ سلسله مراتب است؛ سطوحى كه از برهم نهاده شدنشان ساخت پيازگونه ى منش پديد مىآيد.

نمادها، خرد ترین واحد حمل معنا

كنش متقابل نمادين لومان

مغز؛ پیچیده ترین چیز شناخته شده در هستی

آغازگاه زایش منشها

ابرمنش

انعطاف پذیر ابر منشها

حوزه های کلان ابرمنشها

تاثیرات متقابل منشها بر بخت تکثیر یکدیگر

زبان؛ معیار تفکیک سیستم های فرهنگی

سرمش؛ قالب و چارچوب شناختی

رویکرد سیستمی به نظریه اطلاعات

اطلاعات دستوری و ساختاری

ارزش ؛ معنا

ارزش و معنا در منشها

جهش

جهش و اطلاعات ساختاری و دستوری

نیمه عمر منش

ساختار کمینه ای منش و انواع آن


هر يک از سه زيرواحد يادشده، مى توانند بر مبناى شاخص ها و صفت هايى مورد وارسى قرار گيرند. 5 .چهار متغير، تركيب ساخت معنايى را تعيين مىكند: الف( سادگى؛ عبارت است از معكوسِ مقدار اطالعات زمينهايِ مورد نياز براى رمزگشايى منش. يعنى هر چه معناهاى مورد نيازِ مغز براى فهم يک منش بيشتر باشد، سادگى آن كمتر است. در جريان تكامل منشها، شيوههايى براى افزايش سادگى ابداع شده است كه در آن ميان پيوند موجود در زمينه و ارجاع دادن به آنها از 161 خوردن با منشهاى هنجارِ بقيه مهمترند. راه ديگرِ افزايش سادگى، منظم شدن ساختار منش به شكلى است كه امكان ذخيره شدنش در حافظه بيشتر شود. متقارن شدنِ منش يكى از اين راهبردهاست، كه در موزون شدنِ آوايى منشهاى ساده - مثل ضربالمثلها و شعرها و پندهاى اخالقى - به خوبى نمود مىيابد.