كالبدشناسى منش: تفاوت بین نسخهها
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
[[تثلیث غربی]] | [[تثلیث غربی]] | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
[[من؛ محور شکست جهان به درون و بیرون]] | [[من؛ محور شکست جهان به درون و بیرون]] | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
در ميانِ اين سه، ساده ترين نوع ارتباط، به اندركنش «من» با جهان بازمى گردد. محيط بیجانِ اطراف ما، زمينه اي است [[آشفته]] و انباشته از | در ميانِ اين سه، ساده ترين نوع ارتباط، به اندركنش «من» با جهان بازمى گردد. محيط بیجانِ اطراف ما، زمينه اي است [[آشفته]] و انباشته از |
نسخهٔ ۱۸ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۳۹
منشها هم مثل هر سيستم همانندساز و خودزاينده ى ديگرى، در مسير تكامل خود سلسله مراتبى از پيچيدگى را در درون خود ايجاد مى كنند. يكى از راه هاى دستيابى به دركى دقيقتر از مفهوم منش و عناصر سازنده ى آن، بررسى همين سطوح پياپىِ سلسله مراتب است؛ سطوحى كه از برهم نهاده شدنشان ساخت پيازگونه ى منش پديد مىآيد.
نمادها، خرد ترین واحد حمل معنا
مغز؛ پیچیده ترین چیز شناخته شده در هستی
تاثیرات متقابل منشها بر بخت تکثیر یکدیگر
زبان؛ معیار تفکیک سیستم های فرهنگی
رویکرد سیستمی به نظریه اطلاعات
جهش و اطلاعات ساختاری و دستوری
ساختار کمینه ای منش و انواع آن
متغییر های تعیین کننده ترمیب ساخت معنایی
من؛ محور شکست جهان به درون و بیرون
در ميانِ اين سه، ساده ترين نوع ارتباط، به اندركنش «من» با جهان بازمى گردد. محيط بیجانِ اطراف ما، زمينه اي است آشفته و انباشته از
پديدارهايى كه هر كدامشان رفتارى بسيار ساده تر از «من» دارند. اين
چيزها و رخدادها مى توانند به سادگى در قالب قواعدي انتزاعى صورتبندي
و پيشبينى پذير گردند. چگونگیِ ساخت قواعد مورد نظر، همان است كه
روششناسی علم را تشكيل میدهد. در بحث كنونی تنها بايد به اين نكته
اشاره كرد كه فرو كاستنِ قواعد حاكم بر جهان به قوانين رياضى گونه و
كمى پيشينه اي طولانى ندارد و تنها در سه قرن گذشته فراگير شده است.
پيش از آن دستگاههاى سه متغيرهى ارسطويى (جوهر، ماده، صورت) يا دو ارزشى چينى (يين و يانگ) جهان را در حد نياز پيشبينى و منظم می كرد