مترسک - عروسک: تفاوت بین نسخهها
از ویکی زروان
(صفحهای جدید حاوی «===اصل هنجارسازی جنسی=== * نهادهای هنجارساز من ها را بر اساس جنسیت شان به د...» ایجاد کرد) |
(←اصل هنجارسازی جنسی) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
===اصل هنجارسازی جنسی=== | ===اصل هنجارسازی جنسی=== | ||
− | * [[نهادهای | + | * [[نهادهای هنجار ساز]] [[من]] ها را بر اساس جنسیت شان به دو شیوه ی اصلی در قالبی [[هنجار - ناهنجار|هنجارین]] پیکربندی می کنند و بعد همین من های هنجار شده را به عنوان واحدهایی کارکردی برای برآورده کردن هدف سیستمیِ خود ــ یعنی هنجارسازی من های دیگر ــ به کار می گیرند. |
− | * پیکربندی امر هنجارین بر جنس نرینه معمولا بر سطح کلان (اجتماعی ـ فرهنگی) متمرکز میشود و در راستای مدیریت [[قدرت]] و [[معنا]] کاربرد می یابد. | + | * پیکربندی امر هنجارین بر جنس نرینه معمولا بر سطح کلان ([[سطح اجتماعی|اجتماعی]] ـ [[سطح فرهنگی| فرهنگی]]) متمرکز میشود و در راستای مدیریت [[قدرت]] و [[معنا]] کاربرد می یابد. |
− | * جنس مادینه در مقابل، معمولا در سطحی خرد (زیستی ـ روانی) سازمان می یابد و درون نهادهای هنجارساز برای به جریان انداختنِ هنجارینِ [[لذت]] و [[بقا]] تخصص می یابد. | + | * جنس مادینه در مقابل، معمولا در سطحی خرد ([[سطح زیستی|زیستی]] ـ [[سطح روانی|روانی]]) سازمان می یابد و درون نهادهای هنجارساز برای به جریان انداختنِ هنجارینِ [[لذت]] و [[بقا]] تخصص می یابد. |
− | + | ||
==='''توهم ذات در جنسیت'''=== | ==='''توهم ذات در جنسیت'''=== |
نسخهٔ ۱۰ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۶
محتویات
اصل هنجارسازی جنسی
- نهادهای هنجار ساز من ها را بر اساس جنسیت شان به دو شیوه ی اصلی در قالبی هنجارین پیکربندی می کنند و بعد همین من های هنجار شده را به عنوان واحدهایی کارکردی برای برآورده کردن هدف سیستمیِ خود ــ یعنی هنجارسازی من های دیگر ــ به کار می گیرند.
- پیکربندی امر هنجارین بر جنس نرینه معمولا بر سطح کلان (اجتماعی ـ فرهنگی) متمرکز میشود و در راستای مدیریت قدرت و معنا کاربرد می یابد.
- جنس مادینه در مقابل، معمولا در سطحی خرد (زیستی ـ روانی) سازمان می یابد و درون نهادهای هنجارساز برای به جریان انداختنِ هنجارینِ لذت و بقا تخصص می یابد.
توهم ذات در جنسیت
- تفاوت زن و مرد، همان است که در نهادهای هنجارساز دیده میشود.
- یعنی قلمروهای یاد شده ذاتا و طبق قانونی طبیعی به دو جنسِ متفاوت تعلق دارند و باید به همین شکل هنجارین توسط دو جنس سازماندهی شوند تا نظم اجتماعی پایدار بماند.
تله ی مترسک
- مرد به آدمکی در خدمت نهادهای هنجارساز تبدیل میشود که عملکردش تنها بر تولید قدرت در سطحی اجتماعی و مدیریت و مهار معنا در سطحی فرهنگی تمرکز یافته است.
- این بدان معناست که مرد به واحدی کارکردی فرو کاسته میشود که وظایفی در راستای سازماندهی و مدیریت منابع بر اساس قواعد هنجارین و سرکوب انحراف از وضع هنجار را به انجام میرساند.
- مترسک ابزار فروکاسته شدنِ انضباط به سلطه، و جایگزینیِ تکرار به جای خلاقیت است.
تله ی عروسک
- زن به آدمکی در خدمت نهادهای هنجارساز تبدیل میشود که عملکردش منحصر است به زایش و پرورش کودک و ایجاد لذت در ارتباط میان بدن ها.
- در نتیجه زن به عاملی اجتماعی شده بدل میشود که وظیفه ی نگهداری و حفظ بقای بدنهای زنده را بر عهده دارد و درونی ساختن قوانین هنجارین و تثبیت عناصری مانند جعبه سیاه، گروه مرجع، و فرامن را در ذهن من های تازه وارد به جامعه را ممکن میسازد.
راهبرد رستم و تهمینه
- مشارکت خودمدارانه، سنجیده و اندیشیده در فرآیندهای نهادهای هنجارساز و پرهیز از تبدیل شدن به مهره ای در چرخ دنده ی ماشینِ اجتماعی، در عینِ دستکاری این ماشین و استفاده از آن برای افزودن بر قلبم.
پرسش
چرا نهادهای هنجارساز دو شکلِ وابسته به جنسیت را برای رام کردن من ها پدید آورده اند؟ آیا این دو مسیر به راستی ارتباطی با ویژگی های زیستشناختی و طبیعیِ دو جنس دارد؟ چرا مردان با سطح کلان و زنان با سطح خرد مربوط شده اند؟
تمرین
- مسیرهای به جریان افتادنِ نظم های هنجارین را در درون خود بازشناسی کنید و ببینید خودتان به عنوان عضوی از نهادهای اجتماعی تا چه پایه در هنجارسازی سایر من ها تأثیر دارید؟
- آیا این تأثیر را خود برگزیده اید؟
- آیا هنجارسازی یاد شده سنجیده و درست است؟
- آیا به نظمی می انجامد که ضامن قلبمِ بیشینه است؟
- چگونه میتوان این نظم را در راستای بیشتر ساختن قلبم دگرگون ساخت؟