كالبدشناسى منش
منشها هم مثل هر سيستم همانندساز و خودزاينده ى ديگرى، در مسير تكامل خود سلسله مراتبى از پيچيدگى را در درون خود ايجاد مى كنند. يكى از راه هاى دستيابى به دركى دقيقتر از مفهوم منش و عناصر سازنده ى آن، بررسى همين سطوح پياپىِ سلسله مراتب است؛ سطوحى كه از برهم نهاده شدنشان ساخت پيازگونه ى منش پديد مىآيد.
نمادها، خرد ترین واحد حمل معنا
مغز؛ پیچیده ترین چیز شناخته شده در هستی
تاثیرات متقابل منشها بر بخت تکثیر یکدیگر
زبان؛ معیار تفکیک سیستم های فرهنگی
رویکرد سیستمی به نظریه اطلاعات
جهش و اطلاعات ساختاری و دستوری
ساختار کمینه ای منش و انواع آن
5 .چهار متغير، تركيب ساخت معنايى را تعيين مى كند: الف( سادگى؛ عبارت است از معكوسِ مقدار اطالعات زمينهايِ مورد نياز براى رمزگشايى منش. يعنى هر چه معناهاى مورد نيازِ مغز براى فهم يک منش بيشتر باشد، سادگى آن كمتر است. در جريان تكامل منشها، شيوههايى براى افزايش سادگى ابداع شده است كه در آن ميان پيوند موجود در زمينه و ارجاع دادن به آنها از 161 خوردن با منشهاى هنجارِ بقيه مهمترند. راه ديگرِ افزايش سادگى، منظم شدن ساختار منش به شكلى است كه امكان ذخيره شدنش در حافظه بيشتر شود. متقارن شدنِ منش يكى از اين راهبردهاست، كه در موزون شدنِ آوايى منشهاى ساده - مثل ضربالمثلها و شعرها و پندهاى اخالقى - به خوبى نمود مىيابد.